فهرس المقالات مهدی عباسی


  • المقاله

    1 - دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم ایران؛ آمریکا در عصر جدید
    مطالعات سیاسی , العدد 1 , السنة 10 , بهار 1397
    اساساً منظور از دیپلماسی فرهنگی تلاش برای آگاهی، مشارکت و تأثیر بر افکار عمومی نهادها و دولتهای سایر کشورهاست و یکی از حساس‌ترین مسائل مدیریت فرهنگی مکانیسم به کارگیری ظرفیتهای فرهنگی برای تأثیر برافکار عمومی دولت‌های سایر کشورهاست. رسیدن به مقصد سیاسی، امنیتی همواره از أکثر
    اساساً منظور از دیپلماسی فرهنگی تلاش برای آگاهی، مشارکت و تأثیر بر افکار عمومی نهادها و دولتهای سایر کشورهاست و یکی از حساس‌ترین مسائل مدیریت فرهنگی مکانیسم به کارگیری ظرفیتهای فرهنگی برای تأثیر برافکار عمومی دولت‌های سایر کشورهاست. رسیدن به مقصد سیاسی، امنیتی همواره از مهمترین اهداف کشورها در تدوین سیاست خارجی‌شان بوده و بخصوص در سالهای نیمه قرن ۲۰ و پس از حوادث یازده سپتامبر رویکردهای جدیدی در دیپلماسی فرهنگی بوجود آمد که به کشورها اجازه می‌دهد با نفوذ بر روی توده‌های خارجی و آوردن آنها به صحنه بین‌الملل به منظور ایجاد فشار مؤثر بر دولتهای آنها به هدف خود برسد و با توجه به هزینه‌ بالای قدرت سخت، بهره‌گیری از قدرت نرم فرهنگی و در قالب اقداماتی همچون نومیدی در میان مردم، تقویت نارضایتی مردم، تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه، استحاله سیاسی، فرهنگی اولویت پیدا کرده و برای مقابله با این نوع قدرت نرم فرهنگی غرب گام های مناسبی همچون افزایش سطح خودباوری ملی، استفاده از نگاه علمی برای بازسازی دیپلماسی فرهنگی کشور، بهره گیری از هویت اسلامی مقتدر، تولید علم و فناوری های نوین، حمایت از فعالیتهای فرهنگی در فضای مجازی را می طلبد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﻨﺎﻗﺾ ﻫﺎی ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺳﺎزان آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ در ﺑﺮاﺑﺮ اﻧﻘﻼب اﯾﺮان ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢ گیری(1979-1976م)
    مطالعات سیاسی , العدد 1 , السنة 3 , بهار 1390
    مروری بر تاریخ انقلاب اسلامی ایران، نشان می دهد تصمیمات و سیاست‌های حکومت پهلوی در موارد بسیاری تحت تاثیر راهبردها و موضع‌گیری‌های بلوک غرب و از جمله رهبران دولت ایالات‌متحده قرار داشت. این نوشتار با بهره‌گیری از نظریه‌ تصمیم‌گیری می‌کوشد تا به این پرسش، پاسخ دهد که تنا أکثر
    مروری بر تاریخ انقلاب اسلامی ایران، نشان می دهد تصمیمات و سیاست‌های حکومت پهلوی در موارد بسیاری تحت تاثیر راهبردها و موضع‌گیری‌های بلوک غرب و از جمله رهبران دولت ایالات‌متحده قرار داشت. این نوشتار با بهره‌گیری از نظریه‌ تصمیم‌گیری می‌کوشد تا به این پرسش، پاسخ دهد که تناقض‌های تصمیم‌گیری دولت کارتر چه تأثیری بر فرآیند انقلاب ایران بر جای گذاشت؟ در این راستا مقاله حاضر نخست به بررسی آموزه‌های نظریه تصمیم‌گیری در سیاست خارجی و مدل‌های آن می‌پردازد و سپس با اشاره‌ به برخی از مهمترین جریان‌هایی مؤثر در دستگاه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری دولت کارتر، تأثیرات تناقض‌های نظام تصمیم‌گیری آمریکا را بر حکومت پهلوی دوم و انقلابیون، بررسی می‌کند و در عین حال توانمندی نظریه‌ی مذکور را در تبیین حوادث انقلاب اسلامی، مورد آزمون قرار می‌دهد. تفاصيل المقالة