فهرس المقالات فرشته میلادی


  • المقاله

    1 - بررسی گفتمان مکاشفه در «رسالة لوایح» عین‌القضات همدانی بر اساس رویکرد نقشگرایی
    عرفان اسلامی , العدد 5 , السنة 15 , زمستان 1397
    رسالة لوایح یکی از آثار برگزیده در بستر مکتب عرفانی کشف و شهود است که در تبیین مراتب مکاشفه نگاشته شده است. در غلبة نظام گفتمانی مسلط بر اثر یعنی گفتمان عشق شهودی و مکاشفة عیانی، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوة حضور مشارکین محوری گفتمان در قالب اضلاع أکثر
    رسالة لوایح یکی از آثار برگزیده در بستر مکتب عرفانی کشف و شهود است که در تبیین مراتب مکاشفه نگاشته شده است. در غلبة نظام گفتمانی مسلط بر اثر یعنی گفتمان عشق شهودی و مکاشفة عیانی، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوة حضور مشارکین محوری گفتمان در قالب اضلاع سه گانة مثلث عشق جستجو کرد. عین القضات همدانی با ارائة گفتمانی چندبعدی با محوریت عاشق، ارتباط متقابل وی با معشوق و واسطه گری عشق، سعی در بیان عشق شهودی با دیدگاه منحصر به فرد و شاعرانة خود دارد. با توجه به هدف غایی مؤلف از عشق شهودی، یعنی مکاشفة عیانی، یکی شدن با معشوق و در نهایت فنای افعالی و صفاتی، آنچه که در مورد عاشق اهمیت دارد محو، فنا و اتحاد است. از این رو این مشارک به اقتضای استعداد روحی خود در هر یک از مراتب مکاشفه، حالات عاطفی خاصی را تجربه می کند. در این پژوهشِ توصیفی تحلیلی سعی شده است با تأکید بر دستور نقشگرای هلیدی، بارزترین حالات عاطفی موجود در متن نسبت به مشارک مرکزی گفتمان، در هر یک از مراتب مکاشفه براساس التباس و تجلی ذات بلاکیف بررسی شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - نمودهای زبانی تأکید و کارکردهای بلاغی آن در غزل حافظ «با تکیه بر سه گسترة معنایی خدا، انسان و عشق»
    زبان و ادب فارسی واحد سنندج , العدد 5 , السنة 11 , زمستان 1398
    این پژوهش با روشی توصیفی – تحلیلی در صدد معرفی روش‌ها و کارکردهای بیانی تأکید در گفتمان غزلیات حافظ است. تأکید یکی از سازوکارهای زبانی است که به شیوه‌ها و انواع گوناگون در متن ایجاد می-شود و دارای کارکردهای مختلف بلاغی است. تأکید با برجسته‌کردن بخش از معنای متن، ب أکثر
    این پژوهش با روشی توصیفی – تحلیلی در صدد معرفی روش‌ها و کارکردهای بیانی تأکید در گفتمان غزلیات حافظ است. تأکید یکی از سازوکارهای زبانی است که به شیوه‌ها و انواع گوناگون در متن ایجاد می-شود و دارای کارکردهای مختلف بلاغی است. تأکید با برجسته‌کردن بخش از معنای متن، به انتقال بهتر اندیشه‌ها و تفکرات خاص گوینده کمک می‌کند. تأکید به عنوان یکی از سازوکارهای زبانی، در چهارچوب نقش ترغیبی و نقش عاطفی زبان مطرح می‌شود. این نقش‌ها به ترتیب نقش‌هایی مخاطب‌محور و گوینده‌محور هستند که بیش از هر چیز در جستجوی انتقال اندیشة مطرح‌شده در متن به مخاطب و بیان احساسات گوینده قرار دارند. هر یک از کاربران زبان با توجه به هدفی که نسبت به بیان یک موضوع دارند، از روش‌های خاصی برای مؤکدکردن کلام خود بهره می‌گیرند. گستره‌های معنایی مورد تأکید در بافت متنی غزلیات حافظ به سه گسترة خداوند، انسان و عشق محدود می‌شوند؛ اما برخلاف محدودیت این گستره‌ها، روش‌ها و نمودهای زبانی تأکید در این اشعار متنوع و مختلف است. در بین این روش‌ها، انواع تکرار، روش‌های مختلف حصر و قصر، کاربرد قیود تأکید، جملات امری و پرسشی، افعال ناقص، میزان قطعیت بالای کلام، شبه‌جملات، افعال کنشی، افعال وجهی شناختی، جملات ندایی، جابجایی معنادار اجزای نحوی جملات و تقدیم و تأخیر واژگان، نسبت به سایر روش‌ها بسامد بیشتری دارد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که حافظ به دو شیوة مستقیم خطاب به مخاطب خاص و غیرمستقیم بدون در نظر داشتن مخاطبی خاص برای بیان احساسات شخصیِ و ابلاغ اندیشة خود از عنصر تأکید بهره گرفته است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - بررسی جایگاه «تجربه‌گر» در نظام فکری اشراقی بر مبنای فرانقش اندیشگانی (مطالعه موردی: رسائل لغت موران و صفیر سیمرغ)
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , العدد 2 , السنة 16 , تابستان 1399
    چکیده عارف در جریان سلوک و دستیابی به کشف و شهود، میان خود، طبیعت و خدا، رابطه و پیوند برقرار می‌کند و امری ماورای استدلال و عقل، بر او منکشف می‌شود. حصول چنین امری را تجربة عرفانی می‌نامند. این تجارب زمانی که در قالب زبان درمی‌آیند، پوششی از ابهام به خود می‌گیرند و باع أکثر
    چکیده عارف در جریان سلوک و دستیابی به کشف و شهود، میان خود، طبیعت و خدا، رابطه و پیوند برقرار می‌کند و امری ماورای استدلال و عقل، بر او منکشف می‌شود. حصول چنین امری را تجربة عرفانی می‌نامند. این تجارب زمانی که در قالب زبان درمی‌آیند، پوششی از ابهام به خود می‌گیرند و باعث ایجاد شیوه‌های متفاوت روایتِ راویان، از تجربه‌ای واحد، می‌شوند. در متون رمزی صوفیه، مؤلف نه‌ تنها برای ابلاغ اندیشة خود تلاش می‌کند، بلکه قصد وی بیشتر معطوف به پنهان‌کردن اسرار از نااهلان می‌شود. این پژوهش با روش توصیفی‌ ـ ‌‌تحلیلی به مطالعة جایگاه تجربه گر در نظام فکری اشراقی، بر مبنای فرانقش اندیشگانی می‌پردازد. گرفتاری و غربت نفس، برداشتن موانع سلوک و دیدار با پیر مهم‌ترین درون‌مایه‌های رسائل سهروردی هستند و او بر سلوک به عوالم نوری بالاتر و رهایی از زندان مادی متمرکز شده است. یافته‌ها نشان می دهد که غلبة جهان‌بینی اشراقی، باعث شکل‌گیری سیر مشخصی از تغییر فرایندهای زبانی از رابطه‌ای به ذهنی شده است. نویسنده ابتدا با هدف ایجاد فضایی ملموس، به توصیف مفاهیم رمزی پرداخته، سپس از طریق گفت‌وگوی مشارکان، آن‌ها را تفسیر می‌کند و در نهایت در جایگاهِ پیر، به بیان مفاهیم انتزاعی می‌پردازد. تفاصيل المقالة