فهرس المقالات سوده دشتیانه


  • المقاله

    1 - سبب¬شناسي اختلال موکنی در دوقلوهاي همسان و غير همسان (ارائه مدل يکپارچه ژنتيکي، محيطي و رفتاري)
    دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 95 , السنة 25 , بهار 1403

    اختلال موکنی یک تظاهر روانپزشکی بالینی است که شامل ریزش موی قابل توجه در اراتباط با رفتار مکرر کشیدن مو است و علت آن هنوز ناشناخته است. هدف اين مطالعه بررسي نقش عوامل ژنتيکي و محيطي و رفتاری در سبب¬شناسی اختلال موکنی و نحوه¬ي ارتباط آن با ديدگاه¬هاي سبب ش أکثر

    اختلال موکنی یک تظاهر روانپزشکی بالینی است که شامل ریزش موی قابل توجه در اراتباط با رفتار مکرر کشیدن مو است و علت آن هنوز ناشناخته است. هدف اين مطالعه بررسي نقش عوامل ژنتيکي و محيطي و رفتاری در سبب¬شناسی اختلال موکنی و نحوه¬ي ارتباط آن با ديدگاه¬هاي سبب شناسي معاصر بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی همبستگی و طرح دوقلويي بود. نمونه شامل 676 دوقلو شامل(474 همسان و 204 ناهمسان) بود که به¬صورت تصادفي از انجمن¬ دوقلوهای ایران در سال 139۸ انتخاب شدند. مقياس موکنی بیمارستان عمومی ماساچوست(MGH-HPS؛ Keuthen, O'Sullivan, Ricciardi, Shera, Savage et al, 1995) و پرسشنامه خودگزارشی همسانی(Reed, Plassman, Tanner, Dick, Rinehart et al, 2005) به¬عنوان ابزار¬هاي پژوهش استفاده شدند. از تحلیل تک-متغیره دوقلویی جهت برآورد واریانس وراثت، محیط مشترک و محیط غیر¬مشترک در اختلال مذکور استفاده شد. داده‌های پژوهش توسط نرم¬افزارهای SPSS26, STATA17 وM-plus8.3.2 تحلیل شدند. نتايج تحليل تک متغيره دوقلويي نشان داد عوامل ژنتيکي به ترتيب 64% از سبب شناسي موکني را تبيين مي‌کند. بهترين مدل برازش شده براي اختلال موکنی مدل DE بود با توجه به نتايج ضرايب همبستگي دو گروه، ميزان همبستگي اختلال موکني در گروه همسان معادل 61/0 و گروه ناهمسان معادل 31/0 بود. مي¬توان نتيجه گرفت¬که فنوتيپ موکني در نتيجه يک پلي¬ژنيک ايجاد مي¬شود که بر خلاف اثر افزايشي حد واسط نداشته و در نتيجه تعامل ژن با ژن يا در نتيجه يک ژن غالب بوجود مي¬آيد.

    تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - رابطه بین نگرش به مرگ و معنای زندگی در جامعه زنان شهر شیراز( یک مطالعه تطبیقی مبتنی بر دیدگاه‌های فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان‌گرا و وجودی)
    روان پژوهی و مطالعات علوم رفتاری , العدد 2 , السنة 1 , تابستان 1402
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نگرش به مرگ و معنای زندگی در زنان از منظر دو دیدگاه فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان‌گرا و وجودی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی، پیمایشی، همبستگی بود. روش نمونه‌گیری در دسترس و با استفاده از جدول مورگان تعداد 250 پرسشنامه بین زنان اقشار مختلف أکثر
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نگرش به مرگ و معنای زندگی در زنان از منظر دو دیدگاه فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان‌گرا و وجودی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی، پیمایشی، همبستگی بود. روش نمونه‌گیری در دسترس و با استفاده از جدول مورگان تعداد 250 پرسشنامه بین زنان اقشار مختلف شهر شیراز پخش شد. با استفاده از نرم‌افزار SPSS27 ، جهت تعیین همبستگی از آزمون همبستگی پیرسون و جهت تعیین میزان پیش‌بینی‌کنندگی از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شد.. نتایج نشان داد که بین حضور معنا و پذیرش خنثی، فعالانه و گریز رابطه‌ی معنادار وجود دارد. همچنین بین جستجوی معنا و پذیرش خنثی و فعالانه رابطه‌ی معنادار وجود دارد. در مجموع بین حضور معنا و پذیرش معنا همچنین در کل معنای زندگی با نگرش به مرگ رابطه‌ی معنادار وجود دارد.در هر دو دیدگاه مکاتب فلاسفه اسلامی و روانشناسی انسان‌گرا و وجودی، معنای زندگی با نگرش به مرگ در ارتباط است و هر چقدر افراد هدف و معنایی برای زندگی دنیوی خود جستجو کنند، نگرششان به مرگ و زندگی پس از آن متفاوت و مثبت خواهد بود. تفاصيل المقالة