-
المقاله
1 - تأثیر معنویت در کار بر عملکرد شغلی با واسطه گری رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان سازمان آموزش فنی و حرفهایدانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 1 , السنة 24 , بهار 1402هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر معنویت در کار بر عملکرد شغلی به واسطه رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان آموزش فنی و حرفه ای استان البرز بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آن را کلیه کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان البرز تشکیل دادند. نمونه ای به تعد أکثرهدف اصلی این پژوهش بررسی اثر معنویت در کار بر عملکرد شغلی به واسطه رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان آموزش فنی و حرفه ای استان البرز بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آن را کلیه کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان البرز تشکیل دادند. نمونه ای به تعداد ۱۷۵ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شده و به سوالات پرسشنامه های معنویت در محیط کار (Milliman et al, 2003) رفتار شهروندی سازمانی (Konovsky & Organ, 1996) و عملکرد شغلی (Paterson, 1992) پاسخ دادند. رابطه بین متغیرها در قالب مدلی طراحی و به روش تحلیل مسیر بررسی شد. نتایج آزمون مدل نشان داد، داده ها با مدل پیشنهادی پژوهش برازش دارند و فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر این که مولفه های معنویت در کار به واسطه رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد شغلی کارکنان اثر غیرمستقیم دارند (P<0.05)، تایید شد. علاوه بر آن برخی از مولفه های معنویت در کار بر عملکرد شغلی، اثر مستقیم و مثبت داشتند. همچنین اثر مستقیم رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد شغلی مثبت و معنادار به دست آمد (P<0.05). بنابراین نتیجه می شود احساس درونی یک فرد از کار با معنا و هدفمند، ارتباط و پیوند عمیقش با دیگران و مفهوم و معنای متعالی تری از اصول اخلاقی، باورهایی هستند که موجب میشود فرد شغل خود را در راستای رشد و تعالی خویش ببیند و با تمایل درونی وظایف کاری خود را انجام دهد. همچنین معنویت در کار موجب افزایش حس صمیمت و همدلی نسبت به همکاران، وجدان کاری بیشتر و ضابطه مندی فرد در رابطه با قوانین شده و با تاثیر مثبت در انجام وظایف و ارتباط با همکاران منجر به افزایش کارایی و اثر بخشی کارکنان در سازمان می گردد. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - نقش تعدیل کنندگی سرمایۀ روانشناختی در تأثیر سیاستهای ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی، ترک خدمت و عملکرد شغلی کارکنان شرکتهای خودروسازی شهر تهراندانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی , العدد 1 , السنة 23 , بهار 1401هدف این پژوهش، بررسی نقش تعدیلکنندگی سرمایۀ روانشناختی در تأثیر سیاست های ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی، ترک خدمت و عملکرد کارکنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش را کارکنان شرکتهای خودروسازی شهر تهران تشکیل دادند. بر اساس فرمول کوکران، حدا أکثرهدف این پژوهش، بررسی نقش تعدیلکنندگی سرمایۀ روانشناختی در تأثیر سیاست های ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی، ترک خدمت و عملکرد کارکنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش را کارکنان شرکتهای خودروسازی شهر تهران تشکیل دادند. بر اساس فرمول کوکران، حداقل حجم نمونه ۱۵۰ نفر تعیین شد. بر این اساس ۱۵۰ نفر از کارکنان یکی از این شرکتها به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای سیاستهای ارزیابی عملکرد (Poon, 2004)، سرمایۀ روانشناختی (Luthans, Youssef & Avoli, 2007)، رضایت شغلی مینه سوتا (Weiss et al., 1967)، تمایل به ترک خدمت (Jenny Keynes & Tomlinson, 2012) و عملکرد شغلی (Paterson, 1992) را تکمیل کردند. دادهها با روش تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سیاستهای انگیزشی در ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی و عملکرد شغلی اثر مثبت و معنادار و بر ترک خدمت اثر منفی و معناداری داشته و سیاستهای تنبیهی در ارزیابی عملکرد، تنها بر رضایت شغلی اثر منفی و معنادار داشت و اثر آن بر عملکرد شغلی و ترک خدمت معنادار نشد. همچنین سرمایۀ روانشناختی، فقط اثر سیاست های تنبیهی در ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی را تعدیل کرد؛ بنابراین هرچه سیاستهای ارزیابی عملکرد بیشتر جنبۀ انگیزشی و تشویقی داشته باشد، کارکنان احساس رضایت بیشتری از شغل خود داشته، عملکرد بهتری دارند و با احتمال کمتری شغل خود را ترک می کنند؛ اما سیاستهای تنبیهی نتایج متضادی دارد. همچنین در کارکنان با سرمایۀ روانشناختی بالاتر، رضایت شغلی بیشتر، عملکرد بالاتر و تمایل به ترک شغل کمتر بوده و سیاستهای تنبیهی ارزیابی عملکرد، رضایت شغلی آنها را به میزان کمتری کاهش میدهد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - رابطۀ بافت اجتماعی کلاس با درگیری تحصیلی: نقش واسطهای فرایندهای نظام خود، انگیزش و هیجانهای تحصیلیروانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی , العدد 4 , السنة 14 , پاییز 1396هدف از این پژوهش تعیین نقش واسطهای فرایندهای نظام خود، انگیزش و هیجان‎های تحصیلی در رابطۀ بین بافت اجتماعی کلاس و درگیری تحصیلی بود. بدین منظور ۵۸۶ دانشآموز دختر و پسر پایۀ نهم متوسطۀ شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامههای درگیری تحصیلی (ریو و تیسنگ، ۲۰۱۱) و هیجان أکثرهدف از این پژوهش تعیین نقش واسطهای فرایندهای نظام خود، انگیزش و هیجان‎های تحصیلی در رابطۀ بین بافت اجتماعی کلاس و درگیری تحصیلی بود. بدین منظور ۵۸۶ دانشآموز دختر و پسر پایۀ نهم متوسطۀ شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامههای درگیری تحصیلی (ریو و تیسنگ، ۲۰۱۱) و هیجانهای تحصیلی (پکران و دیگران، 200۵) و مقیاسهای انگیزش تحصیلی (والرند و دیگران، 1989)، ارضای نیازهای اساسی روانشناختی (فیلاک و شلدون، 2003)، حمایت هیجانی معلم (ساکیز، 2007)، حمایت از استقلال عمل (بلکبرن، ۱۹۹۸) و حمایت هیجانی همسالان (جانسون و دیگران، 1983) را تکمیل کردند. ارتباط بین متغیرها با استفاده از مدلی ساختاری به روش تحلیل مسیر آزمون شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد بافت اجتماعی کلاس (شامل حمایت هیجانی معلم، حمایت از استقلال عمل و حمایت هیجانی همسالان) از چندین مسیر بر درگیری تحصیلی اثر ساختاری دارد. در مهمترین مسیر عوامل بافت اجتماعی کلاس بر فرایندهای نظام خود (ارضای نیاز استقلال عمل، ارضای نیاز صلاحیت و ارضای نیاز ارتباط) اثر ساختاری داشت و این فرایندها بر انگیزش تحصیلی به طور ساختاری تأثیر میگذاشت. انگیزش بر هیجانهای تحصیلی اثر ساختاری داشت و هیجانها نیز بر درگیری تحصیلی به طور ساختاری تأثیر میگذاشت. بنابراین عوامل بافت اجتماعی کلاس به واسطۀ فرایندهای نظام خود، انگیزش و هیجانهای تحصیلی بر درگیری تحصیلی تأثیر گذاشتند. تفاصيل المقالة