فهرس المقالات امیر مرادی


  • المقاله

    1 - بررسی تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر افزایش خودراهبری دانش‌آموزان دوره متوسطه‌ی اول
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1397
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر خودراهبری دانش‌آموزان دوره‌ متوسطه اول انجام شده است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می‌باشد. جامعه‌ آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان دبیرستان مولوی کرد شهرستان روانسر به تعداد 302 أکثر
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر خودراهبری دانش‌آموزان دوره‌ متوسطه اول انجام شده است. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می‌باشد. جامعه‌ آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان دبیرستان مولوی کرد شهرستان روانسر به تعداد 302 نفر در سال تحصیلی1395-1396 می‌باشد. نمونه‌ پژوهش، شامل تعداد 30 نفر از دانش‌آموزان هستند که به شیوه‌ نمونه‌گیری هدفمند و در دسترس از بین دانش‌آموزان دارای خشم زیاد انتخاب شده‌اند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابتدا پرسشنامه‌‌ سنجش خودراهبری فیشر و همکاران (2001) به عنوان پیش‌آزمون به دانش‌آموزان هر دو گروه (آزمایش و گواه) ارائه شد و داده‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. و سپس، آموزش برنامه‌ مدیریت خشم در شش جلسه هفتاد دقیقه‌ای (هفته‌ای دو جلسه) به دانش‌آموزان گروه آزمایش ارائه گردید، اما دانش‌آموزان گروه گواه هیچ آموزشی را دریافت نکردند. در پایان، پرسش‌نامه سنجش مهارت‌های کنترل خشم و پرسش‌نامه‌ سنجش میزان خودراهبری به عنوان پس‌آزمون به هر دو گروه ارائه شد. داده‌های آماری با استفاده از آزمون‌های T مستقل، فرمول اندازه‌ اثر و تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته‌ها و نتایج پژوهش نشان داد؛ اجرای برنامه‌ آموزش مهارت‌های مدیریت خشم می‌تواند باعث افزایش خودراهبری و کاهش خشم دانش‌آموزان گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - نمود شناسی تجربه‌ عضویت دبیران در شبکه‌های اجتماعی و جایگاه آن بر زندگی خانوادگی و روابط زناشویی آن‌ها
    زن و مطالعات خانواده , العدد 2 , السنة 11 , تابستان 1397
    ‌هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه عضویت دبیران در شبکه‌های اجتماعی و جایگاه آن بر زندگی خانوادگی و روابط زناشویی آنان است. برای درک تجربه‌ دبیران از روش نمودشناسی تفسیری که از رویکردهای پژوهش کیفی بهره گرفته شده است. نمونه‌‌‌ها از میان دبیران آموزش و پرورش شهرستان روانسر أکثر
    ‌هدف اصلی این پژوهش، بررسی تجربه عضویت دبیران در شبکه‌های اجتماعی و جایگاه آن بر زندگی خانوادگی و روابط زناشویی آنان است. برای درک تجربه‌ دبیران از روش نمودشناسی تفسیری که از رویکردهای پژوهش کیفی بهره گرفته شده است. نمونه‌‌‌ها از میان دبیران آموزش و پرورش شهرستان روانسر به‌گونه‌ای انتخاب شد که متأهل و دارای حداقل یک فرزند بوده، دست کم یک سال از عضویت و فعالیت آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی سپری شده بود. داده‌ها از راه مصاحبه‌ ژرف ساختار یافته و مشاهده‌ هدف‌مند جمع‌آوری و سپس نگاشته و به روش ون منون تحلیل شدند. بر بنیاد یافته‌های پژوهش می‌توان تجربه‌ دبیران را در سه موضوع اصلی تجربه درباره‌ علل عضویت، چالش‌های عضویت و راه‌کارهای کاهش چالش‌ها دسته‌بندی و توصیف کرد. تجربه علل عضویت دربردارنده‌ تسهیل برقراری ارتباط، پرکردن اوقات فراغت، تسهیل آزادی بیان، دستیابی به آخرین اخبار و اطلاعات، افزایش غم‌خواری و یادگیری و آموزش شد. چالش‌های عضویت شامل هنجار‌شکنی، کاهش مناسبات خانوادگی، نقض حریم خصوصی، ترویج روابط غیرمتعارف، رواج فرهنگ بی‌ بندوباری و سبک زندگی غربی شد. راه‌کارهای پیشنهادی دبیران نیز شامل فرهنگ‌سازی، تنوع‌بخشی به برنامه‌های رسانه‌ ملی، آگاهی بخشی به خانواده‌ها، پر کردن واقعی اوقات فراغت و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی شد. در پایان باید گفت فناوری شبکه‌های اجتماعی ابزاری خنثی محسوب نشده و به بهای ارائه‌ امکانات و خدمات منحصربفرد می‌تواند زندگی زناشویی و خانوادگی دبیران را با تهدید روبرو ‌کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - پدیدارشناسی تنگناهای اخلاقی آموزش الکترونیکی در آموزش عالی مجازی ایران
    فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی , العدد 2 , السنة 9 , تابستان 1398
    هدف کلی پژوهش حاضر، پدیدارشناسی تنگناهای اخلاقی آموزش الکترونیکی در آموزش عالی مجازی ایران بود. با استفاده از روش پژوهش پدیدارشناسی، نمونه‌گیری هدف‌مند و ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، ادراکات ذهنی شانزده نفر (هشت نفر از مدرسان و هشت نفر از دانشجویان دوره‌های الکت أکثر
    هدف کلی پژوهش حاضر، پدیدارشناسی تنگناهای اخلاقی آموزش الکترونیکی در آموزش عالی مجازی ایران بود. با استفاده از روش پژوهش پدیدارشناسی، نمونه‌گیری هدف‌مند و ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، ادراکات ذهنی شانزده نفر (هشت نفر از مدرسان و هشت نفر از دانشجویان دوره‌های الکترونیکی) واکاوی گردید. سپس داده‌ها با استفاده از روش ون منون تحلیل شد. یافته‌های پژوهش منجر به شناسایی سه محور اصلی و دوازده محور فرعی شد. محورهای اصلی شامل تنگناهای اخلاقی مربوط به مربوط به استاد، دانشجو و دانشگاه است. تنگناهای اخلاقی مربوط به مربوط به استاد شامل نقض حریم خصوصی، محدودیت دسترسی به استادان، ضعف روابط استاد و دانشجویان و فقدان الگوگیری اخلاقی از مدرسان است. تنگناهای اخلاقی مربوط به مربوط به دانشجویان شامل عدم صداقت آکادمیک، ترویج فریب‌کاری، کاهش تعهد و پایبندی و سوء استفاده از فناوری است. تنگناهای اخلاقی مربوط به مربوط به دانشگاه نیز شامل فقدان جنبه تربیتی و پرورشی، پاسخ‌گویی کم به دانشجویان، برگزاری ضعیف دوره‌های مهارتی و نقص در سیستم ارزیابی و وجود حباب نمره است. نتایج نشان داد که علی‌رغم فرصت‌های منحصربفرد آموزش‌های آن‌لاین، به دلیل فقدان ارتباط چهره به چهره و عدم الگوگیری اخلاقی دانشجو از رفتارهای واقعی استاد زمینه‌ رشد اخلاقی چندان فراهم نیست، اما این خلاء را می‌توان با تعاملی‌تر کردن محیط یادگیری و استفاده‌ بیشتر از فناوری‌های چند رسانه‌ای پر کرد. تفاصيل المقالة