فهرس المقالات سعیده سبزیان


  • المقاله

    1 - طراحی و اعتباریابی الگوی آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی نوپدید متأثر از کرونا
    مطالعات توسعه اجتماعی ایران , العدد 57 , السنة 15 , زمستان 1401
    هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی نوپدید متأثر از کرونا در استان قم بود که با بهره گیری از روش آمیخته اکتشافی متوالی انجام گرفت. در بخش کیفی پژوهش تعداد 18 مصاحبه نیمه ‌ساختاریافته با جامعه خبرگان آسیب‌های اجتماعی به‌روش گلوله برفی انج أکثر
    هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی آسیب‌های اجتماعی و خانوادگی نوپدید متأثر از کرونا در استان قم بود که با بهره گیری از روش آمیخته اکتشافی متوالی انجام گرفت. در بخش کیفی پژوهش تعداد 18 مصاحبه نیمه ‌ساختاریافته با جامعه خبرگان آسیب‌های اجتماعی به‌روش گلوله برفی انجام شد. در بخش کمی نیز تعداد 384 نفر به‌روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. آسیب‌های نوپدید شامل شش مقوله اصلی وابستگی به فضای مجازی، وابستگی به تکنولوژی‌های جدید ارتباطی، مسائل اجتماعی، مسائل روانی، مشکلات آموزشی و مشکلات خانوادگی می‌باشد. در مقوله وابستگی به فضای مجازی هفت مقوله فرعی پیامد جسمانی، پیامد روانی، پیامد رفتاری، پیامد ارتباطی، پیامد اجتماعی، پیامد آموزشی و جرائم اینترنتی مورد شناسایی قرار گرفت. دو مقوله فرعی یعنی وابستگی به ماهواره و وابستگی به تلفن همراه به عنوان مقوله‌های فرعی وابستگی به تکنولوژی‌های جدید ارتباطی شناسایی شد. تحلیل مصاحبه‌های کیفی نیز نشان داد که اعتیاد به مواد مخدر و الکل، کم‌رنگ شدن تعاملات اجتماعی، انتشار حرف‌ها و فیلم‌های ناخواسته، شیوع شبه‌علم، بیکاری، بحران سوگ و مسائل اقتصادی به‌عنوان مقوله‌های فرعی مسائل اجتماعی شناسایی شده است. همچنین سه مقوله فرعی افسردگی، اضطراب و وسواس برای مسائل روانی شناسایی شد. مشکلات آموزشی نیز شامل مقوله‌های فرعی عدم آشنایی با الزامات تدریس مجازی، کمبود انگیزه، تبعض آموزشی و رواج تقلب می‌باشد. تعارضات خانوادگی، افزایش بار مسئولیت زنان و تعلیق سازوکارهای تسکین اجتماعی از مقوله‌های فرعی مشکلات خانوادگی بودند. در بخش کمی پژوهش مدل‌های اندازه‌گیری و پایایی ابزارهای پژوهش مورد آزمون و تأیید قرار گرفت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی موانع و راهکارهای توسعه ورزش همگانی در دوران کرونا و پس از کرونا در استان لرستان
    مطالعات توسعه اجتماعی ایران , العدد 60 , السنة 15 , پاییز 1402
    هدف پژوهش حاضر، بررسی موانع و راهکارهای توسعه ورزش همگانی در دوران کرونا و پساکرونا در استان لرستان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها آمیخته اکتشافی و از نظر روش اجرای پژوهش از نوع داده بنیاد و پیمایشی مقطعی است. در بخش کیفی فعالان حوزه ورزش همگانی به عن أکثر
    هدف پژوهش حاضر، بررسی موانع و راهکارهای توسعه ورزش همگانی در دوران کرونا و پساکرونا در استان لرستان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها آمیخته اکتشافی و از نظر روش اجرای پژوهش از نوع داده بنیاد و پیمایشی مقطعی است. در بخش کیفی فعالان حوزه ورزش همگانی به عنوان جامعه پژوهش در نظر گرفته شدند که با روش هدفمند گلوله برفی با انجام 9 مصاحبه به نقطه اشباع رسیده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی را کلیه فعالان حوزه ورزش همگانی به تعداد 100 نفر تشکیل داده اند که ازطریق فرمول کرجسی و مورگان و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده 80 نفر انتخاب شده اند. تحلیل داده های کیفی نشان داد که تاثیرات کرونا بر ورزش همگانی در 13 مؤلفه، موانع ورزش همگانی در 16 مؤلفه، راهکارهای توسعه ورزش همگانی در دوران کرونا در 23 مؤلفه، موانع توسعه ورزش همگانی در پساکرونا در 15 مؤلفه و راهکارهای توسعه ورزش همگانی در شرایط عادی در 19 مؤلفه دسته بندی شدند. در بخش کمی داده های بدست آمده با استفاده از آزمون فریدمن نشان داد که مهمترین تأثیرات کرونا بر ورزش همگانی تعطیلی باشگاه ها و اماکن ورزشی؛ مهمترین موانع توسعۀ ورزش همگانی تعطیلی مراکز تفریحی، استخرها و مراکز عمومی؛ مهمترین راهکارهای توسعۀ ورزش همگانی ترویج ورزش همگانی مثل کوهنوردی با رعایت موازین بهداشتی؛ مهمترین موانع توسعۀ ورزش همگانی در دوران پساکرونا وجود دغدغه های فکری و مشکلات اقتصادی مردم؛ و مهمترین راهکارهای توسعۀ ورزش همگانی در دوران پساکرونا استفاده از نظر افراد متخصص و دغدغه مند در زمینه اشاعه ورزش های همگانی بودند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - ارائه مدل روابط ساختاری نگرش‌های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی‌گری سرسختی روان‌شناختی
    فصلنامه علمی روش ها و مدل های روانشناختی , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1401
    مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل روابط ساختاری نگرش‌های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی‌گری سرسختی روان‌شناختی صورت پذیرفت.
    روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه‌ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدخ أکثر
    مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل روابط ساختاری نگرش‌های ناکارآمد و هوش معنوی با اضطراب کرونا از راه میانجی‌گری سرسختی روان‌شناختی صورت پذیرفت.
    روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه‌ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه‌گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب بیماری کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس نگرش‌های ناکارآمد (DAS)، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی (SISRI) و مقیاس سرسختی لانگ و گولت (LGHS) بود. تحلیل داده‌ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم‌افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد که نگرش‌های ناکارآمد و سرسختی روان‌شناختی بر اضطراب کرونا اثرمستقیم دارند (01/0>p)؛ اما هوش معنوی اثرمستقیم بر اضطراب کرونا نداشت (05/0<p). همچنین، بر اساس یافته‌ها این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود (03/0=RMSEA، 99/0=GFI، 97/0=AGFI، 99/0=CFI، 22/1=X2/df) و مسیرهای غیرمستقیم نگرش‌های ناکارآمد و هوش معنوی از راه نقش میانجی سرسختی روان‌شناختی بر اضطراب کرونا معنادار بودند (01/0>p).
    نتیجه‌گیری: نگرش‌های ناکارآمد هم‌ به طور مستقیم و هم ‌به واسطه سرسختی روان‌شناختی بر اضطراب کرونا موثر بود؛ اما هوش معنوی فقط با واسطه‌گری سرسختی روان‌شناختی باعث کاهش اضطراب کرونا می‌شد. به نظر می‌رسد توجه به مدل ارائه شده، در برنامه درمانی و مشاوره‌ای دانشجویان مفید خواهد بود. تفاصيل المقالة