بازشناسی پیوند صفا شهری ها با خلج ها و قشقایی ها
الموضوعات :
کاووس حسن لی
1
1 - استادیار بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
تاريخ الإرسال : 29 الثلاثاء , شوال, 1432
تاريخ التأكيد : 16 الأحد , محرم, 1433
تاريخ الإصدار : 26 الأربعاء , محرم, 1433
الکلمات المفتاحية:
خرمبید,
صفاشهر,
خل,
ترک,
زبان ترکی,
ملخص المقالة :
در شهرستان خرمبید)استان فارس( بجز مردم صفاشهر )خرمی و دهبید( که در مجموع بیش از هفتاد درصد آنها به زبان ترکی صحبت میکنند، زبان مردم بسیاری از روستاها نیز ترکی است. گویشی که مردم ترک زبان صفاشهر، امروزه با آن گفتوگو میکنند، از راه درازی باز آمده، از پیچ و خمهای فراوان تاریخی عبورکرده، در گردنهها وگریوههای گوناگون سخت جانی کرده و فراز و فرودهای بسیاری را آزموده است. اینک امّا- با همهی فشارهایی که پذیرفته و همه ی دگردیسیهایی که یافته - هنوز زنده است و هنوز نفس میکشد. منابع تاریخی موجود، ترک زبانانِ شهرستان خرمبید را از ترکانِ خل میدانند که از مناتق مرکزی ایران به فارس آمده و در قنقری و بوانات ساکن شدهاند. اما پژوهشهای نگارنده، برای نخستین بار، نشان می دهدکه گویش کنونی ترکزبانان منطقهی قنقری قدیم و خرم بید کنونی با همهی تفاوتهایی که با هم دارند ه به گویِش خل ها نزدیک نیست. این خود نشان میدهد که اگر حتّی نخستین خل هایی که به این منطقه آمدهاند، گویشی همانند گویش امروز خل های مناتق دیگر داشتهاند، زبان آنها در آمیزش با گروه های دیگر ترک ه بویژه توایفی از ایل قشقایی ه و با تأثیرپذیری از زبان فارسی تغییر یافته و دیگرگون شده است. با همهی پژوهشهایی که تا کنون انجام گرفته، - اگر سادهانگاری را کنار بگذاریم ه هنوز به درستی و استواری نمیتوان دانست که خاستگاهِ راستین بسیاری از ترکهای جنوب ایران، از آن جمله ترکهای خرمبید و نیز ترکهای قشقایی کجاست. آنان از چه زمانهایی و از چه مسیرهایی به فارس آمدهاند. و نژاد هر کدام از این تیرهها با نژاد چه تیرههای دیگری پیوستگی خونی دارند. شاید علمیترین راه فهم این موروع، بررسی ژنتیکی تیرههای مختلف باشد.
المصادر:
ابناثیر(بیتا)، کامل، ترجمهی عباس خلیلی، تصحیح دکتر مهیار خلیلی، تهران، علمی، جلد11.
ابوبکرطهرانی (1962-1964)، دیاربکریه، به کوششفاروق سومر، ن. لوغان، آنکارا.
بارتولد (1376)، تاریخ ترکهای آسیای میانه، ترجمهی دکتر غفار حسینی، انتشارات توس.
ب ، اوگله(1962)، تاریخ فرهنگی ترک در قبل از اسلام ، آنکارا.
پرهام ، سیروس(1362)، ایل قشقایی کی و از کجا به فارس آمده است؟ ایلات و عشایر(مجموعهی کتاب آگاه) ، موسسه انتشارات آگاه.
توکلی ، غلامرضا(1379)، ایل باصری- از ترناس تا لهباز، نشر هفت.
جدی، حسین جدی، حسین بایات(1378)، پیوستگی قومی و تاریخی اوغوز- ایلهای قشقایی ایران ...، نوید شیراز.
جمراسی فراهانی، علی اصغر(1385 ، خلجها یادگار ترکهای باستان.
جمراسی فراهانی، علیاصغر (1388)، قارشوبالوققا سلام، انتشارات اندیشهی نو.
حاتمی بهمنبیگلو، سهراب (1389)، گفتاری کوتاه در بارهی مهاجرتها و دگرگونیها و دورانهای شکوهمند ایل قشقایی، سخن ایل – ایل سوزو - ، سال چهارم، شمارهی نهم ، بهار.
رحمانی مقدم، محمّد(1379)، نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکهای ایران، نشر اختر.
شاه فیروزان (1362)، دربارهی ترکیب و سازمان ایلات و عشایر ایران، ایلات و عشایر (مجموعهی کتاب آگاه)، موسسهی انتشارات آگاه ، تابستان.
صداقتکیش، جمشید (1388)، نام برخی از ایلات و عشایر فارس در وقفنامهی سال 701 هجری قمری مربوط به امامزاده محمد ... ، مجلهی انسانشناسی، سال دوم، شمارهی یکم ، بهار و تابستان.
فاروق سومر(1380)، اغوزها(ترکمنها)، ترجمهی آنادردی عنصری، انتشارات حاج طلایی.
مردانی رحیمی، اسدالله (1378)، آتالارسؤزو، جلد اوّل، انتشارات کیان نشر شیراز.
میشل قشقایی، همراه(1384)، پیوند مردم ایل قشقایی و قوم ترکزبان خلج، مجلهی «ایل سوزو» (سخن ایل)، سال اول، شمارهی دوم ، پاییز.
ن. کونونوف (1958)، شجرهی تراکمه، مسکو، لنینگراد، (ترجمهی ترکی: م، ارگین، استانبول، بی تا).
هیئت، جواد(1380)، سیری در تاریخ زبان و لهجههای ترکی، نشر پیکان، (چاپ سوّم).