علل ناکارآمدی و توسعه احزاب در ایران دوره پهلوی اول (نمونه موردی حزب سوسیال دموکرات (اجتماعیون عامیون) از سال 1911 - 1905)
الموضوعات : فصلنامه تاریخسمیه عمادی رستگار 1 , سینا فروزش 2 , غلامحسین زرگری نژاد 3
1 - دانشجوی دکتری، تاریخ ایران دوره اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استاد یارگروه تاریخ، دانشکده علوم انسانی ، واحد علوم و تحقیقات ،دانشگاه ازاد اسلامی، تهران ، ایران
3 - استاد گروه تاریخ، دانشکده علوم انسانی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: جریان شناسی, ناکارامدی, حزب دموکرات, مرام نامه,
ملخص المقالة :
حزب دموکرات با نامفرقه اجتماعیون عامیون در سال هایی که جامعه ایران از مسیر طوفان زده انقلاب مشروطیت می گذشت از مجلس دوم شورای ملی، به صحنه سیاسی کشور راه یافت و با تاثیر پذیری از سیستم های حزبی اروپا نخستین و مهمترین حزب سیاسی سازمان یافته در این دوران شد. این حزب نماد اصلی جریان تندرو(انقلابی) به حساب می آمدو با 28 عضو در مجلس دوم و با داشتن مرام نامه مشخص و با برنامه ای از جمله تفکیک کامل قوه سیاسی از قدرت روحانی، ایجاد نظام اجباری، تعلیم اجباری و تقسیم املاک بین رعایا در مقابل حزب اعتدالیون، که عمدتا از اعیان و روحانیون تشکیل شده بود، به فعالیت پرداخت. مسئله اساسی مقاله حاضر این است که چرا حزب دموکرات که دارای سازمان پیشرفته و مترقی تر از سایر احزاب بود، نتوانست برنامههای خود را پیاده کند و سرانجام بهصورت حزبی ناکارآمد جلوهگر شد؟یافته اساسی تحقیق حاضر این است که عوامل ناکارآمدی و عدم تداوم حزب دموکرات به دو دسته عوامل درونی و بیرونی بستگی داشته که از آن جمله میتوان به گرایش به ایدئولوژی وارداتی، ضعف جامعه مدنی، جامعه پذیری سیاسی مستبدانه، منطبق نبودن با مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، اسلام نمایی و تهدید به ترور، وابستگی به دولت های خارجی، اعتقاد نداشتن به جایگاه و کارکرد احزاب، نگرش اقتصادی و چگونگی اصلاحات و اختلاف عقیده و نگاه های چندگانه اشاره کرد.
_||_