سیری تاریخی در آموزه های عرفانی در مثنوی مولانا
الموضوعات : فصلنامه تاریخفاطمه حاج زین العابدین 1 , کامل احمد نژاد 2 , فریده محسنی هنجنی 3 , افسانه لطفی عظیمی 4
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
4 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: عرفان, مثنوی مولوی, معنادرمانی,
ملخص المقالة :
در دیدگاه ویکتور فرانکل معنا درمانی عبارت از درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معناست. فرانکل اراده معطوف به معنا را سرچشمة همة انگیزهها و اهداف انسان میداند. انسان در معنی درمانی باید برای سلامت روان خویش، آزادی انتخاب رفتار داشته باشد و قدم در معنویت ناخودآگاه خود بگذارد و با پاسخ به کشف ناخودآگاهش، حقیقت متعالی درونی خویش را کشف نماید تا بتواند از اساسی-ترین رنج آدمی یعنی مرگ نیز، تعریفی زیبا داشته باشد. به عقیدة فرانکل معناجویی و یافتن معنای زندگی در واقع تجلّی انسانیت است و معنا مانند ایمان، امید و عشق کشف کردنی است. مولانا در مثنوی معنوی به دنبال ایجاد انگیزه و شوق به زندگی همراه با معنویت است. او میکوشد موانع رسیدن به معنویّت را از پیش پای سالک بردارد. تحمّل رنجها، مسئولیّتپذیری، عشق راستین، اعتقاد راسخ به خدا راهکارهای رسیدن به معنویّت است. دیدگاه عرفانی مولوی با روانشناسی معناگرای ویکتور فرانکل همسوست. از این روی در پژوهش حاضر بر اساس نظریۀ معنادرمانی فرانکل به تحلیل مفهوم معنی و شوق زندگی در مثنوی معنوی پرداخته میشود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کتابخانهای است. در این پژوهش مؤلّفههای رنج، تحمّلپذیری، مسئولیتپذیری، عشق و دینداری نظریۀ فرانکل در مثنوی معنوی تبیین و تفسیر شده است. در روانشناسی معنیگرای فرانکل و تعالیم عملی عرفان مولانا به رنج و سختی با دید مثبت نگریسته میشود و هردو استقامت و تحمّل را در برابر مصائب و مصاعب عامل پختگی و وسیلۀ کمال انسان میدانند.
_||_