تبیین نقش خورشد بانو در نوگرایی اجتماعی، فرهنگی و ادبی قراباغ 1315-1253 ق/ 1897-1837م
الموضوعات : فصلنامه تاریخیاسمن جوانشیر 1 , منیژه صدری 2 , اسماعیل حسن زاده 3 , حسین احمدی 4
1 - گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
2 - گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
3 - گروه تاریخ، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
4 - گروه علوم سیاسی، واحد شهرضا، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، ایران
الکلمات المفتاحية: اجتماعی, فرهنگی, نوگرایی, خورشید بانو, قراباغ,
ملخص المقالة :
خورشید بانو از مهمترین زنان پیشرو و تجددخواه قرن سیزدهم هجری/ قرن نوزدهم میلادی در منطقه قراباغ است. موقعیت خانوادگی وی سبب شد که خواسته و ناخواسته زندگانی وی با سیاست گره بخورد. دوران کودکی و نوجوانی خورشید بانو با تلاطمات و تنشهای سیاسی و نظامی منطقه، به ویژه قراباغ مصادف بود که به گرایش های نوگرایی و تجدد خواهی وی منجر شد. پیگیری و درک نوگرایی در جنبه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و ادبی قراباغ از سوی یک زن و شاهزاده قابل توجه و مهم است که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد. در این پژوهش به روش تبیین تاریخی در صدد پاسخ گویی به این سوالات هستیم که افکار نوگرایی چگونه در خورشید بانو ایجاد شد و خورشید بانو چه نقشی در نوگرایی اجتماعی، فرهنگی و ادبی قراباغ داشت؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که آشنایی با شخصیتهای مختلف در اندیشه نوگرایی از طریق مسافرتهای متعدد وی به شهرهای مختلف قفقاز به خصوص تفلیس و همچنین موقعیت خانوادگی وی تأثیری عمده در توجه به نوگرایی منطقه قراباغ داشته است. به رغم مشکلات عدیده، فعالیتهای خورشید بانو در ایجاد نهادهای مدنی، مؤسسات تمدنی و شکوفایی ادبیات تأثیر عمدهای در افزایش سطح فرهنگی و اجتماعی جامعه قراباغ داشته است.
_||_