سیر تحول شخصیت فرهاد در آثار مهمترین مقلدین نظامی
الموضوعات :محمود بشیری 1 , نوشین استادمحمدی 2
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه الزهرا، مربی مرکز آموزش عالی محلات
الکلمات المفتاحية: خسرو و شیرین, نظامی گنجوی, فرهاد, تحول شخصیت,
ملخص المقالة :
از هنگامی که نظامی با سرودن مثنوی خسرو و شیرین، تصویری روشن و ستوده از سیمای فرهاد ترسیم نمود، همواره ازین عاشق دلخسته به نیکی یاد شده است. ما در این نوشته در پی پاسخ دادن به این پرسشها هستیم که آیا فرهاد شخصیتی تاریخی است یا فردی خیالی و افسانهای؟ و این که شخصیت فرهاد در آثار مقلدان نظامی نیز همانند سرودۀ وی مانده است یا تغییر یافته؟ نظامی در اثرش چنان جایگاه والایی به فرهاد بخشید که صدها شاعر پس از خود را به تقلید از این اثر برای کسب چنان محبوبیتی واداشت. در این میان تغییرات زیادی در شخصیت فرهاد رخ داده است. امیرخسرو دهلوی چندان تغییری در چهرۀ فرهاد ایجاد نکرد، ولی عارف اردبیلی با نامیدن اثرش به فرهادنامه، خط مشی خود را که محوریت دادن به شخصیت فرهاد باشد علناً اعلام کرد. هاتفی خرجردی نیز تنها در جزییات شخصیتی فرهاد تغییراتی ایجاد کرده است. اما روال داستان تا حدی مشابه است. وحشی بافقی در اثر ناتمامش شخصیت فرهاد را به خوبی پرورش میدهد و پس از او وصال شیرازی شخصیت فرهاد را به شکل یک عارف یا سالک ترسیم مینماید. صابر شیرازی به تکمیل این اثر میپردازد و چنان بینوا فرهاد را در پایان داستان به حال خود رها میکند که هر خوانندهای آرزو میکند ای کاش این اثر ناتمام میماند اما چنین فرجامی نمی یافت. در روایت شعلۀ نیریزی نیز تغییرات بسیار اندک و نادر است.