تحلیل زمینهای نوستالژی در اشعار خاقانی
الموضوعات :نصرالله امامی 1 , افسانه سعادتی 2
1 - استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران، اهواز
الکلمات المفتاحية: خاقانی شروانی, نوستالژی, دیوان اشعار, غم غربت,
ملخص المقالة :
خاقانی شاعری اندوهپیشه و حسرتسراست. نگاشتههای او که آیینۀ راستکردار روانش است، مشحون از واژههای ناخرسندی و نامرادی است. روحیۀ زودرنج و حساس او، کملطفی و کممهری پدر، انزواطلبی و مرگطلبی، هجران و دوری از سرزمینهای دوست-داشتنیاش و درد و غم از دست دادن عزیزان و آشنایانی که عمری با آنها خاطره داشته، همچنین حبس و دربدری و در نتیجه گذشتهنگری و گذشتهگرایی، بنمایههای مهم اشعار و گفتههای نوستالژیک خاقانی است. از این منظر، شاید به جرأت بتوان گفت که بر اساس شواهد و اسناد، وی محزونترین و دردچشیدهترین شاعری است که در قرن ششم میزیسته است.