بررسی تأثیر گزارشگری پایداری بر ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیلگر عوامل حاکمیت شرکتی
الموضوعات :مهدی ارشادی 1 , زهره حاجیها 2 , مژگان صفا 3 , حسین مقدم 4
1 - دانشجوی دکتری گروه حسابداری، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی،قم، ایران.
2 - استادگروه حسابداری،واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران شرق، ایران.
3 - استادیار گروه حسابداری، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران.
4 - استادیار گروه حسابداری، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران.
الکلمات المفتاحية: ارزش افزوده بازار, گزارشگری پایداری, عوامل حاکمیت شرکتی,
ملخص المقالة :
هدف: امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر ارزش افزوده بازار از نظر مقایسه یک بنگاه اقتصادی با بنگاههای اقتصادی دیگر و هم ازنظر رقابت پذیری بنگاه اقتصادی، اهمیت ویژهای دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر گزارشگری پایداری بر ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیلگر عوامل حاکمیت شرکتی به اجرا درآمده است.روش: در پژوهش حاضر دادههای مورد نیاز از نرم افزار ره آورد نوین، صورتهای مالی شرکتها و سندکاوی و همچنین سایت کدال استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1400 است. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از الگوی دادههای ترکیبی استفاده شد. نرمافزار مورداستفاده برای تجزیهوتحلیل دادهها نرمافزار استاتا نسخه 14 میباشد.یافتهها: نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد که ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکت، تأثیرپذیری مطلوبی از گزارشگری پایداری دارد. به عبارت دیگر بهبود گزارشگری پایداری میتواند به صورت بسزایی بر توان شرکت و مدیریت که وظیفه راهبری شرکت را دارد برای ایجاد ارزش افزوده بازار بیافزاید. علاوه بر آن عوامل حاکمیت شرکتی به عنوان یک عامل کنترلی میتواند موجب همافزایی در رابطه بین گزارشگری پایداری و ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکت گردد.
_||_
بررسی تأثیر گزارشگری پایداری بر ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیلگر عوامل حاکمیت شرکتی
چکیده
هدف: امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر ارزش افزوده بازار از نظر مقایسه یک بنگاه اقتصادی با بنگاههای اقتصادی دیگر و هم ازنظر رقابت پذیری بنگاه اقتصادی، اهمیت ویژهای دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر گزارشگری پایداری بر ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیلگر عوامل حاکمیت شرکتی به اجرا درآمده است.
روش: در پژوهش حاضر دادههای مورد نیاز از نرم افزار ره آورد نوین، صورتهای مالی شرکتها و سندکاوی و همچنین سایت کدال استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1400 است. جهت آزمون فرضیههای پژوهش از الگوی دادههای ترکیبی استفاده شد. نرمافزار مورداستفاده برای تجزیهوتحلیل دادهها نرمافزار استاتا نسخه 14 میباشد.
یافتهها: نتایج آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد که ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکت، تأثیرپذیری مطلوبی از گزارشگری پایداری دارد. به عبارت دیگر بهبود گزارشگری پایداری میتواند به صورت بسزایی بر توان شرکت و مدیریت که وظیفه راهبری شرکت را دارد برای ایجاد ارزش افزوده بازار بیافزاید. علاوه بر آن عوامل حاکمیت شرکتی به عنوان یک عامل کنترلی میتواند موجب همافزایی در رابطه بین گزارشگری پایداری و ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکت گردد.
واژههای کلیدی: گزارشگری پایداری، ارزش افزوده بازار، عوامل حاکمیت شرکتی.
مقدمه
تعیین ارزش انواع داراییهای مالی در تصمیمگیری سرمایهگذار نقش قابلتوجهی دارد؛ زیرا سرمایهگذاران قبل از خرید انواع اوراق بهادار، علاقهمند هستند تا از ارزش آن آگاهی داشته باشند. در این راستا محیط اقتصادی و عملکرد بنگاه اقتصادی در صنعت بر ارزش اوراق بهادار و نرخ بازدهی آن مؤثر است. با تبیین ارزش شرکت در فرایند ارزشیابی اوراق بهادار، شواهدی به دست میآید که بر پایه آن بتوان پ ارزش افزوده بازار را اندازهگیری نمود و در خصوص بازدهی آتی اوراق بهادار و تداوم فعالیت شرکت، راهکارهای عملی و اجرایی ارائه کرد. داراییهای مالی ازجمله داراییهای نامشهودی هستند که دارای منفعت یا ارزش معقول نقدینهای در آینده است (جعفری جم، 1398). عملکرد مالی شرکتها تحت تأثیر عوامل مختلفی است، ازجمله: هماهنگی و همکاری عوامل تولید، مدیریت موجودیها، مدیریت سرمایه در گردش و کاهش هزینههای بازاریابی و فروش. تمامی موارد ذکرشده، به بهبود ارزش افزوده بازار منجر میشود (باتیستی و همکاران1، 2019). در این راستا انجام اقدامات پایدار در رابطه با مسائل زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی یکی از مسایلی است که مورد توجه قرار گرفته است و میتواد ارزش افزوده بازار را تغییر دهد.
گزارشگری پایداری یا اعتبار پایداری، گزارشی است که توسط یک شرکت یا سازمان در مورد تأثیرات اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی که فعالیتهای روزانهاش ایجاد کردهاند، منتشر میشود. همچنین بیانگر ارزشها و مدل حکمرانی سازمان بوده و ارتباط بین استراتژیهای سازمان و تعهد آن به یک اقتصاد جهانی پایدار را نشان میدهد. گزارشدهی پایداری میتواند به سازمانها برای اندازهگیری و اطلاعرسانی عملکرد اقتصادی، زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی خود کمک کند. درواقع پایداری (قابلیت پایدار ماندن) چیزی برای زمان طولانی یا بینهایت، مبتنی بر عملکرد در این چهار حوزه کلیدی است. گزارش پایداری علاوه بر اطلاعات مالی، به افشای اطلاعات فرا مالی میپردازد (بلیاوا و همکاران2، 2020).
علاوه بر آن سهامداران بهعنوان مالکان واحدهاي اقتصادي در پی افزایش سود خود هستند و با توجه به اینکه افزایش سود نتیجه عملکرد مطلوب واحدهای اقتصادي میباشد ، ارزیابی این واحدها براي سرمایهگذاران داراي اهمیت فراوانی است. تأثیرات احتمالی حاکمیت شرکتی بر عملکرد و ارزش شرکتها در ایران موضوعی است که در سالهای اخیر از سوي نهادها و گروههای مختلف اجرایی ، نظارتی و محققان موردتوجه قرارگرفته است . بهطور طبیعی طرح این موضوع توسط یک نهاد نظارتی مانند سازمان بورس و اوراق بهادار در یک چارچوب کلی یعنی حاکمیت شرکتی و با هدف فراهم ساختن بستر لازم براي حمایت هرچه بیشتر و بهتر از حقوق سهامداران ، بهویژه سهامداران خرد صورت میگیرد. براي اندازهگیری اینکه واحدها تا چه اندازه در رسیدن به هدف خود که همان حقوق سهامداران بوده موفق عمل نمودهاند، همواره به معیارهاي مناسب احساس نیاز میشود. بلیاوا و همکاران (2020)، مفهوم ارزش افزوده بازار را بهعنوان یک معیار واقعی اندازهگیری عملکرد شرکت و ابزار ارزیابی مدیر اجرایی معرفی کرد. در این راستا هرچه حاکمیت شرکتی مؤثرتر باشد از دیدگاه سرمایهگذار، عملکرد شرکت بهتر بوده و ارائه یک عملکرد بهتر به ایجاد تقاضا از سوي سهامداران در بازار سرمایه و درنهایت بهبود ارزش شرکت منجر خواهد شد. درنتیجه این امر ارزش افزوده بازار تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. حاکمیت شرکتی بیش از هر چیز درصدد است تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمانها حفاظت کند. ازآنجاکه سازوکارهاي حاکمیت شرکتی منجر به کاهش هزینههای نمایندگی و افزایش ارزش شرکت میشوند. میتوان انتظار داشت که اجراي سازوکارهای مؤثر حاکمیت شرکتی از طریق ایجاد یک چارچوب نظارتی مناسب منجر به خلق ارزش شده و بهواسطه آن ارزش افزوده بازار ارتقا یابد (بوگرس و همکاران3، 2020).
بنابراین این مطالعه با این مقدمه به بررسی تأثیر گزارشگری پایداری بر ایجاد ارزش افزوده بازار توسط شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیلگر عوامل حاکمیت شرکتی میپردازد. به عبارت دیگر از منظر پژوهشی، پژوهش حاضر بدنبال پاسخ این پرسش است که چگونه گزارش اقدامات پایدار زیستمحیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی باعث افزایش ارزش افزوده بازار میگردد. نقش حاکمیت شرکتی در این بین به چه صورت است.
مبانی نظری و تدوین فرضیههای پژوهش
یکی از دغدغههای سرمایهگذاران، انتخاب شرکتی است که بتواند بهترین عملکرد را برای رسیدن به هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران داشته باشد (الصمدی و همکاران4، 2022). ارزیابی عملکرد واحدهای تجاری از مهمترین مسائل مالی شرکتها به شمار میآید و اتخاذ تصمیماتی از قبیل افزایش سرمایه شرکتها، رابطه نمایندگی، سرمایهگذاری در پروژهها بر اساس اندازه گیری عملکرد شکل میگیرد. همچنین عدم ارزیابی و کنترل عملکرد شرکتها به عدم تخصیص بهینه منابع میانجامد که این موضوع سبب زیان سهامداران و در نهایت اقتصاد در سطح کلان میشود. ارزیابی عملکرد یعنی ارزیابی اینکه شرکت تا چه حدی به اهداف تعیین شده در برنامههای خود دست یافته است. به عبارت دیگر، یکی از دغدغههای سرمایهگذاران، انتخاب شرکتی است که بتواند بهترین عملکرد را برای رسیدن به هدف حداکثر کردن ثروت سهامداران داشته باشد (باتیستی و همکاران،5 2019).
در گذشته، منابع مالی شرکت، حداکثر سازی ارزش سهامداران را تنها هدف شرکت در نظر گرفته است (باتیستی و همکاران، 2019). با این حال، طبق تئوری ذینفعان، اهداف شرکت با منافع دیگر سهامداران گره خورده است و زمینه پژوهش مسئولیت اجتماعی شرکتها را فراهم میکند (حمید و همکاران6 2022؛ بلیاوا و همکاران،7 2020). مسئولیت اجتماعی شرکتها دارای سابقه طولانی است که با توسعه مشاغل تکامل یافته و منجر به ظهور نیازهای جامعه میشود (فرل و همکاران،8 2019). از دیدگاه یک شرکت، افشای مسئولیت اجتماعی شرکتها نشان دهنده به اشتراک گذاشتن اطلاعات در گزارش سالانه است که مربوط به برخی از عملیاتها، فعالیتها و برنامههایی است که به نظر میرسد هم بر مردم و هم ذینفعان عمومیتأثیر میگذارد. مطالعات قبلی نیز اثبات کرده است که افشای مسئولیت اجتماعی شرکتها تأثیر عمدهای در ایجاد اعتماد دارد، که یکی از پیش شرطهای شهرت شرکت است (پارک و همکاران، 2014). استراتژیهای مسئولیت اجتماعی شرکتها طیف گستردهای از اقدامات را شامل میشود که شرکتها میتوانند برای برآوردن انتظارات ذینفعان مختلف مانند محیط، جامعه و سهامداران به کار گیرند (ارمجانتس و هانگ،9 2019؛ فایور و همکاران،10 2020). از این رو، استراتژیهای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی به سیاستهایی تبدیل شدهاند که شرکتها برای دستیابی به اهداف مربوط به محیط و جامعه به کار میگیرند و نیازهای همه ذینفعان را برآورده میکنند (بریسکین و همکاران،11 2016). به دنبال دیدگاه مبتنی بر منابع، فعالیتهای زیستمحیطی و اجتماعی میتوانند با ایجاد تواناییها و مهارتهای منحصر به فرد در یک شرکت، منجر به توسعه یک مزیت رقابتی شوند (درسلر و پانویس،12 2019). هنگامیکه یک شرکت اقداماتی را با هدف حفاظت از محیط زیست و رفاه نسلهای آینده انجام میدهد، شهرت خود را نسبت به سهامداران مختلف افزایش میدهد. با این حال، بسیاری از مطالعات در مورد تأثیر استراتژیهای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بر عملکرد مالی نتایج متفاوتی داشتند. در حقیقت، رابطه عملکرد مالی عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی پیچیدهتر از یک رابطه علت و معلولی ساده است. به عنوان مثال، مشتریان میتوانند در مورد اقدامات مسئولیت اجتماعی شرکتها بدبین باشند. بنابراین این استراتژیها را بی اثر میکند. برخی از محققان استدلال میکنند که روشهای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی فقط هزینهای را برای یک شرکت نشان میدهد، بنابراین منافع واقعی برای آن ندارد و به نوبه خود عملکرد را کاهش میدهد. در حقیقت، نگرانیهای زیستمحیطی و اجتماعی یک شرکت میتواند در زمینههای مختلفی ازجمله کاهش مالیات، کاهش خطرات عملیاتی، بهبود توانایی انعقاد قراردادهای مطلوبتر، حفظ مصرف کنندگان و افزایش شهرت مطلوب آنها منافع داشته باشد (مالک، 13 2015).
یکی از جنبههای مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکتها، که به نظر میرسد در ادبیات نادیده گرفته شده است، مربوط به اقدامات پایدار زیستمحیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی است. کلاین و داور14 (2004) بیان نموده اند اگر شرکتی در گذشته اقدامات پایداری را اجرا کرده باشد، حال یک اتفاق منفی برای شرکت به وجود اید فعالیتهای مثبت اقدامات پایداری شرکت در گذشته میتواند خطر از دست دادن شهرت آن شرکت را کاهش دهد. بهویژه، اقدامات پایدار واقعی میتوانند اعتبار شرکت را در بین ذینفعان ارتقا دهند و منجر به عملکرد مالی بهتر شوند (پارک و همکاران، 15 2014). در این زمینه، کیم و همکاران16 (2018) مطرح کردند که شیوههای پایدار یک شرکت به دلیل تعهد آن به رفاه نسلهای آتی، شهرت و ارزش افزوده بازار را بهبود میبخشد. در بازارهای توسعه یافته، شرکتهایی که به افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی در بازار مشغول هستند، با خطرات سیستماتیک بازاری کمتر به دلیل احتمال کمتر دادخواهی یا واکنش منفی بازار مرتبط هستند. پورتر و همکاران (2019) ادعا میکند که افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی با مزیت رقابتی شرکت همراه است زیرا شرکت راه حلهای پایداری برای مسائل زیستمحیطی و اجتماعی ارائه میدهد. علاوه بر این، شرکتها میتوانند با مشارکت در فعالیتهای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی، ارائه محصولات خود را مطابق با نیازهای جامعه برای حفاظت بهتر از محیط زیست و کیفیت زندگی، تعریف کنند. با این حال، اورتیز و همکاران17 (2023) ادعا میکنند که افشای محیطی با عملکرد مالی در انگلستان ارتباط منفی دارد. در مطالعات اخیر شرکتهای ایالات متحده برای دوره 2009 تا 2018، مشاهده شد که افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی ارزش افزوده بازار را بهبود میبخشد، اما افشای محیطی ارزش افزوده بازار را کاهش میدهد. این یافته متناقض، مستلزم مطالعه تأثیر اقدامات پایدار زیستمحیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بر ارزش افزوده بازار است. مطالعات انجام شده در کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که ارتباط مثبت بین اقدامات پایدار زیستمحیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی به دلیل خطر کمتر اطلاعات مربوط به افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بیشتر است (سون و همکاران18، 2023). کاهش هزینه استقراض، شرکتها را قادر میسازد تا در به دلیل خطرات کمتر و هزینههای کمتر تأمین مالی مربوط به انتشار اوراق قرضه خود، مزیت رقابتی کسب کنند. فعالیتهای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بازده سرمایهگذاران نهادی را افزایش داده و خطرات را کاهش میدهد. علاوه بر این، شرکتهایی که استراتژیهای مسئولیت اجتماعی شرکت (مسئولیت جتماعی شرکتها) را اتخاذ میکنند، دسترسی بهتری به منابع مالی دارند زیرا مشارکت و شفافیت ذینفعان بهتری دارند. مسئولیت اجتماعی به شرکتها اجازه میدهد تا در فعالیتهایی مشارکت داشته باشند که امکان تخصیص کارآمد منابع را فراهم میآورد. بنابراین، تمایل شرکت برای اجرای افشاگری بیشتر ممکن است با تمایل آن به افزایش مزیت رقابتی از طریق هزینههای کمتر تأمین مالی همراه باشد، زیرا شرکتهایی با نمرات افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بالا نه تنها به دنبال بهینه سازی خط تولید نهایی هستند، بلکه راه حلهایی را برای بهبود کیفیت زندگی پیش میبرند. در یک بازار توسعه یافته بسیار رقابتی، افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی اعتماد و توانایی شرکت را برای ایجاد عملکرد برتر در مقایسه با رقبای خود تسهیل میکند و شرکتها را ترغیب میکند تا به طور فعال در افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بالاتر برای برآوردن انتظارات بازار مشارکت داشته باشند (لی و همکاران19، 2018). به طور مشابه، عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی و مسئولیت اجتماعی افزایش بازده شرکت را از طریق کاهش هزینه سرمایه، و شرایط استقراض مطلوب که منجر به دسترسی بهتر به منابع مالی میشود، تسهیل میکند (چن و همکاران، 2014). مطالعات مربوط به عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی در بازارهای نوظهور متفاوت است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی عدم تقارن اطلاعات را کاهش میدهد و درک سرمایهگذاران و شناخت استراتژیهای سرمایهگذاری شرکت را بهبود میبخشد. مطالعه پارک (2014) از 175 شرکت نوظهور کرهای از سال 2010 تا 2012 نشان میدهد که مسئولیت اجتماعی تأثیرات مثبتی بر عملکرد بلند مدت شرکت دارد و از طریق بازخورد مثبت بر شهرت آن، ارزش مستقیم و غیر مستقیم را برای شرکتها فراهم میکند. در بازارهای نوظهور مانند مالزی، ایجاد ارزش از طریق فعالیتهای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی در استراتژی بلند مدت یک شرکت، از طریق ساختار حاکمیت شرکتی مؤثر ارزش سهام سهامداران را افزایش میدهد. در ایران افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی و همچنین مسئولیت اجتماعی ضعیف است چراکه الزامی برای افشا وجود ندارد. افشای ضعیف فعالیتهای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی ممکن است منجر به ناسازگاری در یافتههای مربوط به افشاگری عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی شود زیرا محققان بر اطلاعات بسیار محدودی تکیه میکنند. یافتههای مطالعات قبلی همچنین نشان میدهد که افزایش افشای مسئولیت اجتماعی و ارزش افزوده بازار با مالکیت دولت و معرفی استانداردهای حاکمیت شرکتی مرتبط است. حمایت دولت در قالب تنظیم استانداردها، امکانات و منابع برای توسعه افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی ضروری است زیرا اینها به طور مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد بلند مدت و مزیت رقابتی شرکت تأثیر میگذارد. به رسمیت شناختن دولت و مؤسسات مالی، اعتماد سرمایهگذاران را افزایش داده و مزیت رقابتی شرکت را در قالب میانگین وزنی متوسط و هزینه سرمایه بهبود میبخشد (وانگ و همکاران20، 2017). علاوه بر این، ابتکارات ذینفعان برای ایجاد آگاهی و شناخت بیشتر افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی، شرکتها را تشویق به مشارکت در عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی میکند. در حقیقت، شرکتهایی که در افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی مشارکت دارند به عنوان پیشروترین و مورد تحسین ترین شرکتهای بازار شناخته میشوند. باتوجه به مطالب فوق فرضیههای پژوهش به صورت زیر تبیین میگردد:
فرضیه نخست: گزارشگری پایداری بر ارزش افزوده بازار تأثیر مثبت دارد.
علاوه بر آن هدف حاکمیت شرکتی در اشکال مختلف آن، کاهش مشکل نمایندگی است. حل مشکل نمایندگی تا حدودي اطمینان خاطر سهامداران را فراهم می کند که مدیران در تلاشند تا ثروت آنان را به حداکثر برسانند و بدین ترتیب می تواند در کارایی هر شرکتی تاثیر قابل توجهی داشته باشد. این امر، تقسیم اختیارات و مسؤلیت هاي مختلف شرکا را در شرکت مشخص می کند. کیفیت ساختار حاکمیت شرکتی رفتارهاي فرصت طلبانه مدیریت را کاهش می دهد، به منافع سرمایه گذاران کمک می کند و عملکرد بازار سهام را بهبود می بخشد. از آن جا که سهامداران واحد تجاري به دنبال افزایش ثروت خود هستند و با توجه به این که افزایش ثروت نتیجه عملکرد مطلوب واحد تجاري است، ارزشیابی واحد تجاري براي مالکان داراي اهمیت فراوانی است (نوروش و همکاران، 1383). حداکثر کردن ارزش افزوده بازار از اهداف اولیه و اساسی هر شرکتی محسوب می شود. به این منظور تحلیلگران به دنبال معیاري هستند تا با در نظر گرفتن هزینه سرمایه و نرخ بازده سرمایه گذاري براي حداکثر کردن ارزش افزوده بازار و افزایش ثروت سهامداران اقدام کنند (یحیی زاده فر و همکاران، 1389). لذا آنها با توجه به برتري معیارهاي اقتصادي نسبت به معیارهاي سنتی حسابداري، روش ارزش افزوده بازار را بر می گزینند .ارزش افزوده بازار معیار جدید اندازه گیري عملکرد است که ادعا شده است تطابق بهتري براي انگیزش مدیران نسبت به سهامداران دارد. بر این اساس، شرکت هایی که مشکلات نمایندگی زیادتري را تجربه کرده اند، باید تمایل بیشتري به استفاده از این سیستم ارزیابی عملکرد نشان دهند. حاکمیت شرکتی مجموعه مکانیسمهای هدایت و کنترلی درونسازمانی و برونسازمانی میباشد که تعادل مناسب و معقولی میان حقوق صاحبان سهام از یک سو و نیازها و اختیارهای هیئتمدیره از سوی دیگر برقرار مینماید. سیستم حاکمیت شرکتی توزیع حقوق و مسئولیتهای ذینفعان مختلف شرکتها اعم از مدیران، کارکنان، سهامداران و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی که از فعالیتهای شرکت تأثیر پذیرفته و بر آن اثر میگذارند، مشخص میکند. این سیستم قوانین و رویههایی جهت تعیین فرآیندهای تصمیمگیری در شرکت اعم از هدفگذاری، تعیین ابزارهای رسیدن به اهداف و طراحی سیستمهای کنترلی را معین میکند. مکانیسمهای حاکمیت شرکتی باعث کاهش مشکلات نمایندگی در شرکتها میشود. کیفیت این مکانیسمها امری نسبی بوده و از شرکتی به شرکتی دیگر متفاوت است و فرض میشود که در کلیه مراحل ارزشآفرینی در شرکت وجود داشته است. موج رسواییها و فروپاشیهای مالی شرکتها و مؤسسات بزرگ مانند انرون، آرتوراندرسون و ورلدکام در شروع قرن 21 بیانگر شواهدی از رویههای تجاری غیراخلاقی و غیرمسئولانه از جنبه اجتماعی است. همچنین فرآیند جهانیشدن، قدرت شرکتها را افزایش داده و شرکتها با افزایش فشار از طرف جامعه برای برخورداری از یک نگرش وسیعتر به اهداف و فعالیتهایشان در ابعاد اجتماعی و محیطی مواجه هستند. فشار برای رفتار مسئولانهتر واحدهای تجاری به یک معمای جدید برای تصمیمسازی شرکتها در مقایسه با روش متداول با رویکرد صرفه اقتصادی در راستای حداکثر سازی سود و ارزشآفرینی تبدیلشده است (حساس یگانه و برزگر، 1393). امروزه تأثیر شرکتها بر جامعه یک دغدغه جهانی تلقی گردیده و انتظارات ذینفعان از نقش واحدهای تجاری در جامعه در حال افزایش است. رهنمودها، اصول و قوانین و مقررات برای رفتار شرکتها در جامعه نیز به دنبال افزایش تقاضا برای شفافیت و پاسخگویی هم درباره عملیات شرکت و هم اثرات این عملیات بر جامعه درحالتوسعه است و شرکتها بهطور اختیاری یا الزامی گزارشهای خود را در خصوص عملکردشان در ابعاد اجتماعی، اخلاقی و محیطی تحت عناوین مختلفی منتشر میکنند و روند این مقوله گزارشگری روزبهروز در حال افزایش است. ازآنجاییکه مفهوم توسعه پاینده به چالشی برای نگرش کلاسیک ارزش سهامداران در واحدهای تجاری و نقش آنها در جامعه تبدیلشده است. اکنون شرکتها برای اثرات اعمال و فعالیتهایشان بر محیط و جامعه متعهد و مسئول هستند، بهگونهای که توسعه پاینده بهعنوان بخشی ذاتی در ادبیات تجاری تلقی میشود و روشهای متفاوتی برای در نظر گرفتن و توجه به ابعاد پایندگی در واحدهای تجاری وجود دارد. یکی از مفاهیم اصلی که به توصیف فعالیتهای پاینده اشاره دارد، گزارشگری پایداری شرکتها است که این مفهوم با نگرشهای متفاوتی روی پایندگی شرکتها تأکید دارد. در دهههای اخیر این توجه به اثرات شرکتها در جامعه منتهی به پیدایش مفهوم مهم در ادبیات کار و کسب بهنام گزارشگری پایداری شرکتها گردیده است. گزارشگری پایداری شرکتها به مشارکت داوطلبانه شرکت برای توسعه پاینده فراسوی الزامهای قانونی اشاره دارد و یک روش برای کاهش شکاف بین شرکتها و انتظارهای ذینفعان در قالب گزارشگری و افشای اطلاعات اضافی با رویکرد پایندگی به شمار میرود. شرکتها واکنشهای مختلفی برای پاسخگویی به تقاضاهای جدید دارند بهگونهای که برخی شرکتها فرهنگ خود را تغییر داده و در نظر گرفتن گزارشگری پایداری شرکتها را بهعنوان هسته اصلی فعالیتهای تجاریشان پذیرفتهاند. نتایج مطالعات فوق نشان داد که حاکمیت شرکتی میتواند تأثیر مثبتی بر رابطه گزارشگری پایداری با ارزش افزوده بازار داشته باشد.
فرضیه دوم: حاکمیت شرکتی تأثیر مثبتی بر رابطه گزارشگری پایداری و ارزش افزوده بازار دارد.
پیشینه پژوهش
محمد و واسیوزمن21 (2021)، ارتباط افشای محیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی، مزیت رقابتی و عملکرد شرکتها در مالزی را بررسی کردند. در این راستا دادههای مربوط به 661 شرکت برای دوره 2012 تا 2017 بررسی شد. یافتهها نشان میدهد که افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی، که با نمرات افشای محیطی و نمره افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی اندازهگیری میشود با عملکرد ارتباط مثبت دارد. همچنین شواهد بیانگر اثر تعدیلگر مثبت مزیت رقابتی بر ارتباط بین افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی و عملکرد است. در واقع هنگامیکه شرکتها دارای مزیت رقابتی هستند، افشای بیشتر منجر به بهبود ارزش افزوده بازار میشود در حالی که در شرکتهایی که مزیت رقابتی ندارند، افزایش افشای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی ارزش افزوده بازار را کاهش میدهد. یویار و همکاران22 (2023)، ارتباط مشارکت محیطی، اجتماعی و حاکمیتی با ریسک شرکت را بررسی کردند. برای این منظور ظرکت های پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار کشور آمریکا برای دوره 2009 تا 2018 بررسی شد. نتایج نشان داد که رابطه U شکل معکوس بین عملکرد عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی و فرصتهای رشد وجود دارد. همچنین این رابطهای غیر خطی در ابعاد زیستمحیطی و اجتماعی باقی میماند، اما بعد حاکمیت شرکتی هیچ تأثیر آماری معنیداری بر فرصتهای رشد ندارد. نتایج همچنین نشان میدهد که ارزش بالاتر فرصتهای رشد، اثرات افزایش ارزش عملکرد عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی را بر ارزش کل شرکت کاهش میدهد. چایرانی و سیرگار23 (2021) به پژوهشی با عنوان " تأثیر مدیریت ریسک شرکت بر عملکرد مالی و ارزش شرکت و همچنین نقش تعدیلکننده عملکرد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی" پرداختند. این محققان شرکتهای اندونزی، مالزی، فیلیپین، سنگاپور و تایلند را برای سالهای 2014 تا 2018 بررسی کردند. آنان نشان دادند که مدیریت ریسک شرکت اثر مثبت و معناداری بر عملکرد مالی و ارزش شرکت دارد. این مقاله همچنین نشان میدهد که عملکرد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی نقش قابل توجهی در افزایش اثر مدیریت ریسک شرکت بر ارزش شرکت دارد. ران و لئو24 (2021)، در پژوهشی با عنوان " فعالیتهای محیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت: شواهدی از چین" نقش عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی بر عملکرد شرکتهای چینی را بررسی کردند. در این راستا دادههای شرکتهای پذیرفتهشده در بورس شانگهای و شنژن که دارای دادههای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی از سال 2015 تا 2019 هستند را به عنوان نمونه در نظر گرفتند. نتایج نشان داد که فعالیتهای عوامل محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی شرکتها تأثیر منفی قابل توجهی بر ارزش افزوده بازار دارند. پژوهشهای بیشتر نشان میدهد که در مقایسه با شرکتهای دولتی و شرکتهای حساس به محیط زیست، شرکتهای غیر دولتی و شرکتهای غیرحساس به محیط زیست شواهد قویتری برای حمایت از نتایج فوق ارائه میدهند. بابایی و همکاران (1400)، رابطه بین عملکرد پایداری شرکتی و ارزش شرکت را با تأکید بر نقش امتیاز افشا و اندازه شرکت بررسی کردند. در راستای هدف پژوهش، دادههای ترکیبی 92 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1391 تا 1397، جمعآوری و با استفاده از روش رگرسیون مقاوم مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که بین ابعاد مالی (بعد اقتصادی) و غیرمالی عملکرد پایداری شرکتی (ابعاد اجتماعی، حاکمیتی، زیستمحیطی و اخلاقی) و ارزش شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و شرکتهایی که عملکرد پایداری بالاتری دارند، تأثیر عملکرد پایداری بر ارزش شرکت در آنها بیشتر است. همچنین یافتهها مؤید این است که شرکتهایی که امتیاز افشای بالاتری دارند، تأثیر عملکرد پایداری بر ارزش شرکت در آنها بیشتر است و تأثیر عملکرد پایداری بر ارزش شرکت در شرکتهای بزرگ و کوچک تقریباً برابر است. خوشکار و همکاران (1398) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی با ارزش افزوده بازار براساس 97 شرکت فعال عرضه کننده محصولات بهداشتی نشان دادند که بین بعد شرایط محیط کار و بعد راهبردی به عنوان ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی و عملکرد مالی رابطه معناداری وجود ندارد. بین بعد توجه به محیط زیست به عنوان یکی از ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی و جامعه و اجتماع محلی و عملکرد مالی رابطه معناداری و مثبت وجود دارد. جعفری جم و همکاران (1398) در پژوهشی با عنوان عملکرد مالی و ارزش شرکتها با وجود نقش افشا اطلاعات پایداری براساس 140 شرکت بورسی تهران نشان دادند که طبق مبنای نظریه دیدگاه مبتنی بر منابع و نظریه ذینفعان یک رابطهای مثبت بین افشای اطلاعات پایداری با عملکرد مالی و ارزش شرکتها وجود دارد. بطوری که در نظریه ذینفعان، رعایت الزامات ذینفعان (زیستمحیطی و اجتماعی) موجب بهبود عملکرد مالی و ارزش شرکت میشود. ارینپور و همکاران (1398) پژوهشی با عنوان تحلیل عملکرد پایدار اجتماعی و تأثیر آن بر هزینه سرمایه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داد. آنان پژوهش را در 3 مرحله انجام دادند. در مرحله اول، پس از مطالعه مبانی نظری پژوهش و نظرخواهی از 3 گروه خبرگان و با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، 26 شاخص تعیین شد. در مرحله دوم، با بررسی محتوای صورتهای مالی و گزارشهای هیأت مدیره 134 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، وضعیت گزارشگری این شاخصها طی سالهای 95-1391 در صفحه گسترده اکسل ثبت و مورد بررسی قرار دادند. نهایتاٌ در مرحله سوم، پس از جمعآوری دادههای مربوط به 79 شرکت، فرضیه پژوهش به روش دادههای تابلویی مورد آزمون قرار دادند. یافتههای انان نشان میدهد که شرکتهای مورد بررسی در این پژوهش، در مؤلفه «رویههای کار و عملکرد مناسب» نسبت به سایر مؤلفهها گزارشگری بهتری داشتهاند، ولی سطح عملکرد پایدار اجتماعی شرکتها نسبت به پژوهشهای خارجی بررسی شده پایین ارزیابی شده است. هم چنین برخلاف مبانی نظری پژوهش آنان، اطلاعات عملکرد پایدار اجتماعی بر هزینه سرمایه شرکتها تأثیر مثبت دارد که میتواند ناشی از نوسانات قیمت سهام، نادیده گرفتن ویژگیهای خاص شرکت (مانند توانایی مدیریتی یا مهارتهای کارکنان) یا اثر متقابل اطلاعات تاریخی و اطلاعات آینده نگر باشد.
روششناسی پژوهش
نوع پژوهش
پژوهش حاضر بر اساس نتیجه، از نوع کاربردی است؛ زیرا افراد مختلف میتوانند از نتایج آن استفاده کنند. بر اساس روش، از نوع توصیفی همبستگی است. از بعد ماهیت دادهها، نوع پژوهش کمی است. افزون بر این، از بعد نوع استدلال، استقرایی قیاسی محسوب میشود؛ یعنی پژوهش حاضر، بر اساس مشاهدات تجربی و جمعآوری دادههای کمی، درصدد آزمون فرضیههای مطروحه است و ازنظر بعد زمانی نیز پس رویدادی و ازلحاظ روشها و فنون جمعآوری اطلاعات، از نوع آرشیوی است. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت، پژوهشی دستاول است. در پژوهش حاضر دادههای موردنیاز از نرمافزار رهآورد نوین، صورتهای مالی شرکتها و سند کاوی و همچنین سایت کدال استخراج شده است. برای آزمون فرضیه پژوهش از دادههای ترکیبی و مدل رگرسیونی چند متغیره و برای تخمین مدل از نرمافزار Stata نسخه 14 استفاده شده است.
نحوه گردآوری دادهها و جامعه آماری پژوهش
در این پژوهش جهت تعیین نمونه از روش غربالگری استفاده شده است. با توجه به محدودیتهای ساختاری پژوهش و همچنین محدودیتهای اطلاعاتی حاکم بر بازار سرمایه ایران، تمام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1400 که شرایط زیر را دارا باشند بهعنوان نمونه در نظر گرفته شده و بقیه شرکتها حذف شدند.
1. تمام اطلاعات و دادههای مورد نیاز پژوهش برای شرکتهای مورد مطالعه موجود و در دسترس باشد.
2. با هدف قابل مقایسه بودن اطلاعات، سال مالی شرکتها منتهی به پایان اسفند باشد.
3. در طی دوره زمانی پژوهش، در بورس اوراق بهادار تهران فعالیت داشته باشند.
4. جزء شرکتهای سرمایهگذاری، بیمه، بانک، لیزینگ و تأمینمالی نباشد. زیرا ماهیت عملیات این قبیل شرکتها متفاوت است.
با در نظر گرفتن شرایط فوق، تعداد 196 شرکت به شرح نگاره (1) انتخاب شدند
نگاره 1. نحوه دستیابی به نمونه
محدودیت | تعداد شرکتها |
جامعه آماری تا پایان سال 1400 | 450 |
شرکت طی دوره موردبررسی تغییر سال مالی نداده باشند. | (45) |
شرکتهایی که در تمام سالهای پژوهش جزء شرکتهای بورسی باشد. | (73) |
شرکتهای تحت بررسی جزء شرکتهای سرمایهگذاری، هلدینگ، واسطهگری مالی و بیمه نباشند. | (89) |
اطلاعات و دادههای آنها در دسترس و قابلاستفاده نباشد. | (47) |
نمونه نهایی | 196 |
منبع: یافتههای پژوهشگر
بنابراین، شرکتهای فاقد شرایط پیشگفته خارج از جامعه آماری پژوهش محسوب میشوند. بهاینترتیب از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال 1391 تا پایان سال 1400، تعداد 196 شرکت که حائز شرایط فوق بودند، بهعنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب شدند.
مدلهای پژوهش
مدل اولیه پژوهش مطابق با مطالعات اورتیز و همکاران (2023) بر اساس روابط زیر بدست میآید.
مدل 1. |
| ||||||
مدل 2. |
|
| شاخصها |
عوامل محیط زیستی | ارزیابی ریسک محیطی، آموزش محیطی، شفافیت محیطی، تغییرات آب و هوا، تنوع زیستی، آلایندگی، آلودگی و ضایعات، سیستم مدیریت زیستمحیطی، انرژی و بهره وری آب، مسائل محیط محصولات و خدمات زنجیره تأمین |
عوامل اجتماعی | سرمایهگذاری مسئولیت اجتماعی، یادگیری و آموزش اجتماعی، شفافیت سازی اجتماعی، سلامت تولید، مسائل اجتماعی مشتریان و زنجیره تأمین، حفظ نام تجاری و رفتار ضد رقابتی، حقوق نیروی کار، سلامت و امنیت و بهره وری، رعایت اصول حقوق بشر، توسعه اجتماعی و بشر دوستی، ادراک اجتماعی ذینفعان، عدم تبعیض و شمول اجتماعی |
عوامل حاکمیت شرکتی | مدیریت ریسک سرمایهگذاری، اقدامات نظارتی و مدیریت ریسک، شفاف سازی راهبری، ترکیب هیئتمدیره، کمیتهها، جبران عملکرد، انطباق با قوانین، اخلاق و فساد و اصول رفتاری، رعایت حقوق سهامداران |
منبع: بر اساس مطالعه لیگوریو و همکاران (2022)
حاکمیت شرکتی: متغير تعدیلگر تحقيق حاضر، حاكميت شركتي میباشد كه با توجه به افشاي كامل شاخصهای راهبري شركتي از سوي شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، در اين تحقيق ابتدا مطابق با پژوهش لی و همکاران (2022) چك ليستي متشكل از 13 مؤلفه مرتبط با حاكميت شركتي كه با محيط گزارشگري ايران سازگار است، تهيه گرديد. سپس بهمنظور عملياتي نمودن شاخص كيفيت حاكميت شركتي از روش كدگذاري و امتيازدهي استفاده شد. بر اساس اين روش، به هر يك از مؤلفههای حاكميت شركتي، امتياز صفر و يا يك (با توجه به تعريف عملياتي آنها) اختصاصیافته و از جمع زدن اين امتيازها، نمره مربوط به امتياز حاكميت شركتي براي هر شركت در هرسال محاسبه میگردد. بهطوریکه نمره بيشتر براي اين شاخص،نشاندهنده حاكميت شركتي كاراتر و نمره كمتر براي شاخص مزبور، بيانگر حاكميت شركتي ضعیفتر میباشد كه مؤلفههای حاكميت شركتي و تعريف عملياتي آنها به شرح نگاره (3) است.
نگاره 3: تعريف عملياتي و مؤلفههای حاکميت شرکتي
تعريف عملياتي | نام مؤلفه |
بیشتر بودن نسبت اعضاي غیرموظف به کل اعضا از ميانگين نسبت محاسبهشده براي کل شرکتها، عدد صفر و در غير اين صورت عدد يک. | استفاده از اعضاي غیرموظف در هیئتمدیره |
تغيير مدیرعامل شرکت در دو سال گذشته، عدد صفر و در غير اين صورت عدد يک. | ثبات مدیرعامل |
عدم استفاده از متخصص حسابداري و مالي در هیئتمدیره، عدد صفر و در غير اين صورت عدد يک. | استفاده از متخصص حسابداري و مالي |
موظف بودن رئيس هیئتمدیره، عدد صفر و در غير اين صورت عدد يک. | غیرموظف بودن رئيس هیئتمدیره |
عدم اشاره به تعداد جلسات هیئتمدیره در گزارش ساليانه شرکت، عدد صفر و در غير اين صورت عدد يک. | برگزاری یا عدم برگزاری جلسات هیئتمدیره |
عدم وجود سهامداران داراي حق کنترل (معمولاً اشخاص حقیقی یا حقوقی که مالک ۱۶ تا ۵۰ درصد سهام یک شرکت باشند)، عدد صفر و در غير اين صورت عدد يک. | وجود سهامداران داراي حق کنترل |
در پژوهش حاضر تمرکز مالکیت برابر با مجموع درصد مالکیت 5 سهامدار بزرگ میباشد. پژوهش حاضر پس از محاسبه درصد مالکیت 5 سهامدار عمده برای هرسال-شرکت میانگین 10 ساله را بدست میآورد. اگر میانگین درصد مالکیت 10 ساله هر شرکت کمتر از 50 درصد بود عدد صفر و اگر بیشاز 50 درصد بود عدد یک در نظر گرفته میشود. | تمرکز مالکيت |
اگر شرکت معاملات با اشخاص وابسته داشته باشد عدد 1 و در غير اين صورت عدد صفر. | معاملات با اشخاص وابسته |
اگر درصد سهام در اختیار سازمانها و شرکتهای غیر خصوصی در شرکت از ميانگين درصد کل شرکتها کمتر باشد، عدد صفر و در صورت بزرگتر بودن عدد يک. | سهامداري دولت |
در صورت عدم وجود سایتهای اينترنتي براي افشاي اطلاعات شرکت عدد صفر و در صورت وجود عدد يک. | وجود وبسایت اينترنتي |
شرکتهايي با اظهارنظر غير مقبول از حسابرس مستقل، عدد صفر و در صورت اظهارنظر مقبول عدد يک. | نوع اظهارنظر حسابرس |
اعلام نکردن برنامههای آتي شرکت در گزارشهای ساليانه، عدد صفر و در صورت اعلام کردن عدد يک. | برنامههای آتي |
جمع کل |
منبع: بر اساس مطالعه لی و همکاران (2022)
سپس مجموع آیتمهای بالا را محاسبه نموده و بر 12 تقسیم مینماییم و عدد بهدستآمده که عددی بین 0 و 1 است امتیاز حاکمیت شرکتی میباشد (لی و همکاران، 2022).
متغیرهای کنترلی: در این مطالعه با بررسی مجموعه مطالعات انجام شده که نقش عوامل مختلف بر ارزش افزوده بازار را بررسی کرده است، مجموعه کاملی از متغیرهای کنترلی شناسایی شد. در نگاره 4، این عوامل و همچنین مطالعاتی که عوامل مورد نظر در آنها استفاده شده، آورده شده است. لازم به ذکر است که متغیرهای ارائه شده در پژوهش حاضر، با این پیش شرط که در مطالعات داخلی استفاده شده است ارائه شده است.
نگاره 4. متغیرهای کنترلی مؤثر بر عملکرد شرکت
متغیر | روش اندازه گیری |
اندازه شرکت (Size) | عبارت است از لگاریتم طبیعی کل داراییهای شرکت. |
نقدینگی (Liq) | از نسبت داراییهای جاری به کل داراییها محاسبه میشود. |
اهرم مالی (LEV) | عبارت است از نسبت بدهی به کل داراییها. |
فرصت رشد (MB) | برابر است با نسبت ارزش بازاری به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام. |
رشد فروش (SG) | برابر است با اختلاف فروش امسال و سال قبل تقسیم بر فروش سال قبل |
تغییر حسابرس (AudChg) | اگر حسابرس تغییر کرده باشد یک و در غیراینصورت صفر خواهد بود. |
منبع: یافتههای پژوهشگر
آمار توصیفی
خلاصه آماری متغیرهای پژوهش در نگاره 5 ارائه شده است.
مقدار میانگین، بیشینه و کمینه محاسبهشده برای ارزشافزوده بازار به ترتیب برابر با 083/3، 357/11 و 578/0 که بیانگر این مطلب است که خلق ارزشافزوده بازار توسط شرکتها به صورت متوسط مطلوب بوده است. میانگین، بیشینه و کمینه محاسبهشده برای گزارشگری پایداری 438/0، 662/0 و 578/0 میباشد و بیانگر این مطلب میباشد که شرکتهای موردبررسی پژوهش حاضر عموماً اقدامات پایداری مناسبی را در دست انجام دارند و بهخوبی نیز افشاء مینمایند بهبیاندیگر شرکتها موردبررسی اقدامات پایداری را بهخوبی انجام میدهند که تأثیر این مطلب بهروشنی بر ارزشافزوده بازار مشخص است.
نگاره 5. آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
083/3 | 271/2 | 357/11 | 578/0 | 721/2 | 771/1 | 519/5 | |
438/0 | 441/0 | 662/0 | 174/0 | 084/0 | 200/0- | 522/2 | |
471/0 | 428/0 | 857/0 | 071/0 | 290/0 | 005/0 | 496/1 | |
736/14 | 499/14 | 152/18 | 296/12 | 555/1 | 550/0 | 623/2 | |
654/0 | 671/0 | 929/0 | 299/0 | 189/0 | 299/0- | 962/1 | |
535/0 | 537/0 | 878/0 | 175/0 | 200/0 | 090/0- | 077/2 | |
137/4 | 634/2 | 989/15 | 720/0 | 928/3 | 837/1 | 633/5 | |
346/0 | 287/0 | 262/1 | 279/2- | 413/0 | 559/0 | 606/2 | |
275/0 | 000/0 | 000/1 | 000/0 | 446/0 | 004/1 | 009/2 |
منبع: یافتههای پژوهشگر
آمار استنباطی
پیش از آزمون فرضیههای پژوهش، برای تعیین روش به کار بردن دادههای ترکیبی، آزمون بروش پاگان و آزمون هاسمن به اجرا درآمده است که نتایج این دو آزمون در نگاره 6 مشاهده میشود.
نگاره 6. نتایج آزمون بروش پاگان و هاسمن
فرضیههای پژوهش | آزمون بروش پاگان |
| آزمون هاسمن | |||
آماره آزمون | احتمال آماره | نتیجه آزمون | آماره آزمون | سطح معناداری | نتیجه آزمون | |
فرضیه اول | 15/430 | 000/0 | پانل | 28/151 | 000/0 | اثرات ثابت |
فرضیه دوم | 910/18 | 000/0 | پانل | 94/80 | 000/0 | اثرات ثابت |
منبع: یافتههای پژوهشگر
با توجه به نتایج مندرج در نگاره 7، سطح معناداری آزمون هاسمن برای هر دو مدل کمتر از 5 درصد به دست آمد، بنابراین برای برآورد ضرایب باید از مدل اثرهای ثابت استفاده شود. برای بررسی وجود خودهمبستگی و ناهمسانی واریانس، آزمونهای والد و والدریدج اجرا شده است. نتایج این دو آزمون در نگاره 7 و 8 مشاهده میشود.
نگاره 7. نتایج آزمون والد
متغیر وابسته | فرض صفر | آماره آزمون | احتمال آماره | نتیجه |
فرضیه اول | ناهمسانی وجود ندارد | 23/499 | 000/0 | فرض صفر رد میشود |
فرضیه دوم | ناهمسانی وجود ندارد | 57/841 | 000/0 | فرض صفر رد میشود |
منبع: یافتههای پژوهشگر
نگاره 8. نتایج آزمون والدریدج
متغیر | فرض صفر | آماره آزمون | احتمال آماره | نتیجه |
فرضیه اول | خودهمبستگی وجود ندارد | 776/19 | 000/0 | فرض صفر رد میشود |
فرضیه دوم | خودهمبستگی وجود ندارد | 891/11 | 017/0 | فرض صفر رد میشود |
منبع: یافتههای پژوهشگر
بر اساس نتایج آزمونهای والدریدج و والد، در هر سه مدل مشکل ناهمسانی واریانس و خودهمبستگی وجود دارد. در صورت وجود خودهمبستگی یا واریانس ناهمسانی، میتوان از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) برای برآورد ضرایب استفاده کرد، بنابراین به منظور تخمین نهایی مدل و رفع مشکل خودهمبستگی و ناهمسانی، از روش حداقل مربعات تعمیم یافته برای آزمون فرضیهها استفاده شده است.
تحلیل نتایج
فرضیه اول: در فرضیه اول پژوهش بیان شده است که گزارشگری پایداری بر ارزش افزوده بازار تأثیر مثبت دارد.
نگاره 9. نتایج مدل تأثیر گزارشگری پایداری بر ارزش افزوده بازار
| ||||||
متغیر | ضریب | خطا | آماره t | احتمال آماره t | عامل تورم واریانس | تلرانس |
گزارشگری پایداری | 060/145 | 080/58 | 500/2 | 013/0 | 290/1 | 775/0 |
اندازه شرکت | 005/0 | 025/0 | 230/0 | 819/0 | 580/6 | 151/0 |
نقدینگی | 036/0 | 094/0 | 390/0 | 698/0 | 440/1 | 695/0 |
اهرم مالی | 363/2- | 099/0 | 720/23- | 000/0 | 740/1 | 573/0 |
فرصت رشد | 343/0 | 004/0 | 930/71 | 000/0 | 540/1 | 651/0 |
رشد فروش | 116/0 | 043/0 | 680/2 | 007/0 | 410/1 | 708/0 |
تغییر حسابرس | 088/0 | 034/0 | 570/2 | 010/0 | 020/1 | 980/0 |
مقدار ثابت | 744/1 | 473/0 | 680/3 | 000/0 | - | - |
ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیلشده | آماره F | احتمال آماره F | |||
403/0 | 397/0 | 50/62 | 000/0 |
| ||||||
متغیر | ضریب | خطا | آماره t | احتمال آماره t | عامل تورم واریانس | تلرانس |
343/0 | 004/0 | 930/71 | 000/0 | 540/1 | 651/0 | |
088/0 | 034/0 | 570/2 | 010/0 | 020/1 | 980/0 | |
اندازه شرکت | 018/0 | 006/0 | 960/2 | 003/0 | 580/6 | 151/0 |
نقدینگی | 137/0 | 023/0 | 860/5 | 000/0 | 440/1 | 695/0 |
اهرم مالی | 030/0- | 024/0 | 250/1- | 212/0 | 740/1 | 573/0 |
فرصت رشد | 007/0 | 001/0 | 480/6 | 000/0 | 540/1 | 651/0 |
رشد فروش | 087/0 | 010/0 | 160/8 | 000/0 | 410/1 | 708/0 |
تغییر حسابرس | 007/0 | 008/0 | 930/0 | 353/0 | 020/1 | 980/0 |
مقدار ثابت | 383/0- | 116/0 | 300/3- | 001/0 | - | - |
ضریب تعیین | ضریب تعیین تعدیلشده | آماره F | احتمال آماره F | |||
405/0 | 398/0 | 81/62 | 000/0 |
[1] Battisti et al.
[2] Belyaeva et al.
[3] Bogers et al.
[4] Alsmady et al.
[5] Battisti et al.
[6] Hamid et al.
[7] Belyaeva et al.
[8] Ferrell et al.
[9] Erhemjamts and Huang
[10] Fiore et al.
[11] Bresciani et al.
[12] Dressler, M., Paunović
[13] Malik
[14] Klein, Dawar
[15] Park, Lee, Kim
[16] Kim, Kim, Qian
[17] Ortiz et al.
[18] Sun et al.
[19] Li et al.
[20] Wang et al.
[21] Mohammad & Wasiuzzaman
[22] Uyar et al.
[23] Chairani& Siregar
[24] Ruan & Liu
[25] Sustainability Reporting