کارکردها و مدخلهای ورود قیاس در رویه قضایی سازمان جهانی تجارت
حیدر پیری
1
(
استادیار گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، ایران.
)
وریا حفیدی
2
(
گروه فقه شافعی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان ، سنندج ، ایران
)
الکلمات المفتاحية: قیاس, , , , , استدلال حقوقی, , , , , سازمان جهانی تجارت, , , , , رکن حل اختلاف, , , , , هیأتهای استیناف,
ملخص المقالة :
با وجود اختلاف در جزئیات، قیاس به عنوان یکی از ادله انعطافپذیر و کاربردی در استنباط احکام میان اکثر مذاهب اسلامی پذیرفته شده و تاریخی به قدمت فقه دارد؛ اما استدلال قیاسی محدود به نظام فقهی ـ حقوقی اسلام نبوده و در دیگر نظامهای حقوقی از جمله نظام حقوق بینالملل مورد شناسایی قرار گرفته است. در رویه رکن حل اختلاف و ﻫﻴﺄتهای اﺳﺘﻴﻨﺎف سازمان جهانی تجارت، قیاس به مناسبتهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. بهرغم عدم تصریح محاکم فوق در توسل به قیاس، میتوان اظهار داشت قیاس نقش مهمی در تصمیمهای محاکم مذکور به مثابه ابزارِ رفع خلأ، ابهام و اجمال در مقررات موافقتنامههای سازمان جهانی تجارت و شناسایی منابع حقوق بینالملل بازی مینماید. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل نقش قیاس در اسناد و رویه سازمان جهانی تجارت پرداخته و رویه سازمان جهانی تجارت را تبیین کرده که این سازمان در تعیین معنای مفاد معاهدات، دامنه یک حق یا تعهد، روشن نمودن محتوای قاعده و نقش مؤثر آن در فرایند تفسیر، رکن حل اختلاف و هیأتهای استیناف دست به دامان قیاس به مثابه یک راه حل عقلانی شده و از استدلال قیاسی به عنوان یک راهکار استفاده کردهاند. از آثار مثبت بهکارگیری قیاس در نظام حقوقی سازمان تجارت جهانی، افزایش انسجام رویة قضایی و پیشبینی پذیری تصمیمهای محاکم است که بیانگر سلامت مکانیزم قضایی، تقویتکننده درک قانونمندی و عادلانه بودن سیستم است.