تاثیر خشونت سیاسی و ترور بر تغییرات سیاسی در دوره پهلوی
الموضوعات : فصلنامه مطالعات سیاسیعلی فلاحی سیف الدین 1 , علی فلاح نژاد 2
1 - علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد، خرم آباد، ایران
2 - علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد، خرم آباد ایران،
الکلمات المفتاحية: بی ثباتی سیاسی, انسداد سیاسی, ترور, خشونت سیاسی,
ملخص المقالة :
تحولات تاریخی از مجرای رویدادهای مسالمتآمیز و خشونتباری چون رفورم، انقلاب، جنبشهای اجتماعی، کودتا و شورش شکل میگیرد. ترور از شیوههای تغییر خشونتباری است که بسته به میزان استحکام و ثبات ساختارهای سیاسی، تاثیرات متفاوتی بر روند تحولات بر جای میگذارد. خشونت سیاسی و ترور هم علت و هم معلول انسداد یا فقدان ساختارهای سیاسی نهادینه شده در درون جوامع است. در نبود مکانیسمهایی برای حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات ، کشمکش حادث می شود و از خارج از چارچوبهای مورد اجماع گروههای سیاسی و به شیوههای خشونتآمیز فیصله می یابد.خشونت سیاسی و ترور در ایران ، از زمان مشروطه متاثر از تحولات تاریخی داخلی و خارجی، اشکال جدیدی یافت و یکی از متداولترین شیوههای کنشگری سیاسی و تحقق بخشی به آمال و آرمانهای شخصیتها و گروههای رانده شده یا خارج از بلوک قدرت شد. ریشههای فکری ایدئولوژیهای مستعد خشونت، مثل تفسیرهای ناصواب از اسلام و باور به کارآمدی شیوه مبارزات مسلحانه، در کنار انسداد سیاسی و ساختاری در دولت برای مشارکت و کنشگری مسالمتآمیز در تاریخ معاصر ایران، خشونت و ترور را به ابزاری علیالظاهر موثر برای پیشبرد اهداف سیاسی جریانها و گروههای مزبور تبدیل کرده است. دغدغه اصلی این پژوهش را بررسی میزان تاثیرگذاری به کارگیری خشونت به عنوان شیوهای از کنش سیاسی، بر روند تحولات تاریخی ایران در دوره پهلوی دوم تشکیل می دهد. بنابراین در نوشتار حاضر با اتکاء به روش تحلیلی-توصیفی روند شکلگیری خشونت سیاسی و بهکارگیری ترور در ایران معاصر و تاثیرگذاری آن بر تحولات پهلوی دوم را مورد بررسی قرار گرفته است.
_||_