اعتبار سنجی شرط عدم دخول در نکاح دختر باکره
الموضوعات : فقه و مبانی حقوق اسلامیمحمود عابدی 1 , حسن پاشازاده 2
1 - دانشجوی دوره دکترای حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران، تبریز.
2 - استادیار گروه حقوق خصوصی ، واحد تبریز ، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران. (نویسنده مسئول). pashazadeh45@gmail.com
الکلمات المفتاحية: نکاح, شرط, عدم دخول, دختر باکره,
ملخص المقالة :
بی تردید تناسل یکی از ملزومات نکاح است. اگر چه اولاً و بالذات نمی تواند هدف اصلی از آن باشد لکن عقد نکاح و اترتباط جنسی در هم تنیدگی دارد. دخول و نزدیکی از جمله حقوق زوجین شمرده شده و فقیه یا حقوقدانی آن را تکلیف زوجین ندانسته است، در صورت اعتقاد به تکلیف بودن عمل مذکور، اسقاط آن غیرممکن است. لکن زمانی که دخول یا مجامعت از حقوق زوجین محسوب شود، زوجین میتوانند از حق مزبور صرفنظر نموده و آن را در قالب شرط فعل منفی، اسقاط کنند و اسقاط این حق، ملازمهای با بطلان عقد نکاح ندارد. شرط عدم مواقعه در عقد موقت، اختلافی نیست؛ لکن در عقد دائم راجع به این شرط اختلاف نظر وجود دارد و قول به جواز شرط در میان اقوال مشهورتر و به استناد اطلاق و عموم ادله قابلیت دفاع را دارد و اختلاف از این حیث بوده که برخی فقها مقتضای عقد نکاح را تناسل و محافظت از نفس میدانند و معتقدند این شرط بر خلاف مقتضای ذات عقد است در مقابل عدهای کثیری از فقها این شرط را خلاف مقتضای ذات عقد نمیدانند و قائل به صحت این شرط هستند، نگارندگان در این مقاله با ذکر مصادیقی از ازدواجهای شرعی، شرط مذکور را خلاف مقتضای ذات عقد ندانسته و صحت این شرط را اثبات نموده اند و لذا وفق ماده 1119 قانون مدنی می تواند شرط نمایند.
_||_