علل، روند و پیامدهای تأسیس دانشسراهای عشایری در دهۀ 1330ش.
الموضوعات :علی رضا سنگتراشان 1 , منیژه صدری 2 , حسن زندیه 3 , معصومه قره داغی 4
1 - گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران
2 - گروه تاریخ، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی، شبستر، ایران.
3 - گروه تاریخ ، دانشگاه تهران، تهران، ایران
4 - هیات علمی دانشگاه آزاداسلامی واحدشبستر
الکلمات المفتاحية: "محمدرضا شاه", "دانشسرای عشایری", " اصل چهار ترومن", "محمد بهمنبیگی",
ملخص المقالة :
دورۀ محمدرضاشاه در راه تعلیم و تربیت عشایر ایران، نوید بخش شروع مرحلۀ تازهای بود. تا این زمان حکومت پهلوی و وزارت فرهنگ بیشتر به توسعۀ آموزش در نقاط شهری تمرکز داشت و تا اواخر دهۀ 1320ش، اکثر عشایر کشور در بیسوادی مطلق به سر میبردند و حکومت برای تغییر این وضعیت، اصلاحاتی به وجود آورد. تأسیس مدارس و مراکز آموزشی در مناطق عشایری و سپس ایجاد دانشسرای مخصوص عشایر با هدف تربیت و تأمین معلمانی از جنس خود آنان که با روحیات و خلقیات و فرهنگشان آشنایی بیشتری داشتند، از جملۀ این اقدامات بود که بررسی آن مسألۀ نوشتار حاضر است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر متون اسنادی و کتابخانهای درصدد پاسخ به علل، روند و پیامدهای تأسیس دانشسراهای عشایری در حیات درونی جمعیت ایلی کشور است. یافتهها حاکی از آن است که علاوه بر تمایل عشایر به تعلیم و تربیت، رژیم پهلوی در راه تحقق برنامههای توسعه عمرانی، درصدد بود سطح سواد و میزان آگاهی عشایر کشور را افزایش داده و زان پس حیات فردی و اجتماعی آنان را در کنترل حکومت مرکزی و تحت تأثیر تعلیم و تربیت رسمی قرار دهد.
_||_