بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیر انتفاعی
الموضوعات :ساجده سرو 1 , فاطمه حمیدی فر 2
1 - دانش آموخته واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه مدیریت آموزشی و آموزش عالی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران(نویسنده مسئول)
الکلمات المفتاحية: سبک رهبری تحولی, سبک تفکرمدیران, مدیران مدرسه,
ملخص المقالة :
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر بین سبک تفکر مدیران آموزشی برسبک رهبری تحولی آنان در بین مدیران مدارس غیر انتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران، صورت گرفت. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی است و از نظر استراتژی یک پژوهش همبستگی از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری داده های میدانی پرسشنامه استاندارد بوده است. جامعه آماری شامل شامل مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران می باشد که 250نفر بودند که حجم نمونه با کمک جدول مورگان 148 نفر شناخته شد. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای تصادفی انجام شد. طبق نتایج بدست آمده مشخص شد بین سبک های تفکر قانونگذار، اجرایی و قضاوتی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران با سبک رهبری تحولی آنان شامل ترغیب ذهنی، نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش و ملاحظه فردی رابطه معنی داری وجود دارد. به این ترتیب که سبک تفکر قانونگذارانه رابطه مثبتی با سبک رهبری تحولی دارد و سبک تفکر اجرایی و قضاوتی رابطه منفی با سبک رهبری تحولی دارد.
_||_
بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیر انتفاعی
ساجده سرو*فاطمه حمیدی فر1 **
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیر انتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران، صورت گرفت. مدیران مدارس، مسئول کیفیت تدریس معلمان، یادگیری دانش آموزان و کیفیت آموزش هستند لذا پرداختن به سبک تفکر در بهبود و رشد کمی و کیفی آموزش و پرورش اهمیت مییابد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی است و از نظر استراتژی یک پژوهش همبستگی از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری داده های میدانی پرسشنامه استاندارد بوده که شامل پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ (۱۹۹۷) و پرسشنامه رهبری تحولی آرین باس و آولیو (2000) است. روایی و پایایی پرسشنامه ها در پژوهش حاضر نیز مورد بررسی قرار گرفت. محقق برای مطالعه روایی صوری، پرسشنامه ها را به یازده نفر، افراد مطلع و خبره در زمینه پژوهش نشان داده و نظرات آنها را خواسته است و با اعمال نظرات متخصصان روایی صوری مورد تایید قرار گرفت. همچنین در این پژوهش به منظور سنجش پایایی، تعداد 30 پرسشنامه را در یک نمونه اولیه توزیع شد سپس با کمک نرم افزار SPSS و استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده که حاکی از مقادیر بالای 7/0 بود. جامعه آماری شامل مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران می باشد که 250 نفر بودند که حجم نمونه با کمک جدول مورگان 148 نفر شناخته شد. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای تصادفی انجام شد. طبق یافته های بدست آمده با توجه به آزمون پیرسون مشخص شد بین سبک های تفکر قانونگذار، اجرایی و قضاوتی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران با سبک رهبری تحولیشان شامل ترغیب ذهنی، نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش و ملاحظه فردی رابطه معنی داری وجود دارد. به این ترتیب که سبک تفکر قانونگذارانه رابطه مثبتی با سبک رهبری تحولی دارد و سبک تفکر اجرایی و قضاوتی رابطه منفی با سبک رهبری تحولی دارد.
واژه های کلیدی : سبک تفکرمدیران؛ سبک رهبری تحولی؛ مدیران مدرسه
* دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی، واحد تهران مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
** استادیار گروه مدیریت آموزشی و آموزش عالی واحد تهران مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران(نویسنده مسئول)
مقدمه
مدیران مدارس، مسئول کیفیت تدریس معلمان ، یادگیری دانش آموزان و کیفیت آموزش هستند. واضح است که امروزه مدیر بودن چیزی فراتر از اداره خود مدرسه است. به همین دلیل است که مدیران و ویژگی های خاص آنها به عنوان یک موضوع مهم برای سیاست گذاران و دولتها می باشد و اهمیت پرداختن به مدیران مدارس برای همه بخشهای نظام آموزشی مزایای زیادی دارد (بونسو و همکاران2، 2018: 523). مدیران مدارس به دلیل وظایف و مسئولیتهایشان و اینکه در محیطی شاغل هستند که حساسیت ویژهای دارد و به طور فزایندهای همراه با تغییرات سریع جامعه پیچیده شده است، نیازمند درایت و مسئولیت پذیری بیشتری هستند. انتظار می رود که مدیران منابع مالی و انسانی، دانشآموزان و شرایط مختلف را به خوبی راهبری کنند. همه این عوامل اهمیت نقش رهبری را خاطرنشان می کند (کورتز اخا و توماس، 2023: 454). لذا این مدیران در نقش رهبری سازمان می توانند سبک های متفاوتی را در هدایت نیروی انسانی به کار گیرند. یکی از جامعترین این سبک ها، سبک رهبری تحولی است. امروزه سبک رهبری تحولی، یکی از سبکهای رهبری کارآمد به شمار می رود و بر استفاده مدیران از این سبک به عنوان نقطه کانونی ایجاد تحولات مثبت در مدارس تأکید میشود. مطالعات نشان می دهد که سبک رهبری تحولی نسبت به سایر سبک های رهبری، نتایج موثرتری برای سازمانها به همراه داشته است. اهمیت کاربست این سبک در مدارس و برای مدیران، آن قدر افزایش یافته است که برخی صاحب نظران از آن به عنوان معتبرترین و جامعترین سبک رهبری در مدارس امروزی یاد کردهاند (امیری و محمدی، 1398: 3). یکی از عناصری که می تواند با اتخاذ رویکرد تحولی مدیران ارتباط داشته باشد، سبک تفکر مدیران است. به زعم اسمیت تفکر مدیر به طور مستقیم تاثیر خود را در تصمیمها، طرح ها، رفتارها و نحوه برخورد با مسائل گوناگون متجلی میکند. در واقع مطالعات نشان داده مدیران بر حسب تفکرشان، سبک های متفاوت مدیریتی را اعمال می کنند (مهدوی شکیب و آهنچیان، 1393: 100). از آنجا که سبک رهبري نیز به مانند سایر جریان هاي شناختی و ذهنی تحت تأثیر نوع نگرش و تفکر فرد است، به نظر می رسد توجه به سبک هاي تفکر که شیوة ترجیحی تفکر فرد را مطرح می سازد، کمک شایانی به انتخاب فرد شایسته و اصلح می کند (مشایخ موینی، 1402: 2). سبک های تفکر علاوه بر این که شیوه های مختلف رفتاری و شناختی را برای افراد مهیا می سازند، در تعاملات افراد نیز نقشی تعیین کننده دارند. افراد دارای سبکهای تفکر مختلف، به شیوه های متفاوتی رفتار، انتخاب و عمل می کنند. در واقع مفهوم سبک تفکر را به عنوان شکلی از خودگردانی ذهنی مطرح می کنند و روشهای متمایز و ترجیحی را که در آن افراد از تواناییهایی که در تعامل با جهان دارند استفاده میکنند، عنوان می شود (دیموو و پیستوری3، 2023: 2)
مدیران نیز به عنوان افرادی که نقشی بسیار مهم در نهاد تعلیم و تربیت و آموزش کلاس دارند، از جایگاهی ویژه برخوردارند و نحوه تفکر آنها بیانگر حرکت مجموعه آموزشی در قلمرو افکاری خاص و شکل گیری تفکر دانش آموزان در محدوده آن افکار می باشد. به عبارتی دیگر؛ سبک تفکر آنها تعیین کننده نوع ارتباط با دانش آموزان، شیوهای آموزشی معلم و در نهایت میزان اثربخشی آموزش کلاس می باشد. چرا که در محیط کلاس، مدیران موضوعات را با توجه به نحوه تفکر خویش برداشت کرده و آموزش میدهند. به عبارت دیگر، اهمیت بررسی سبک تفکر، ناشی از تأثیر مستقیم سبک تفکر معلم در مورد چگونگی تصمیم گیری، برنامه ریزی و هدایت دانش آموزان و سایر عناصر موجود در محیط یادگیری و کلاس درس است (شفیعی سروستانی و همکاران، 1398: 77). همه این ویژگی ها بیانگر نحوه مدیریت میتواند باشد که اکنون مشخص شده است که نقشی بیبدیل در پیشبرد اهداف و مقاصد عالی یک سازمان دارد و لذا به نظر میرسد توجه به سبک تفکر میتواند راه را برای مدیریت تحول گرا باز کند. به ویژه در جامعه امروز که یک جامعه پر از تغییرات و مسائل جدید است، پویایی در سبک تفکر و توجه به آن در مدیریت میتواند حائز اهمیت باشد. رهبران آینده با مسائلی مواجه خواهند شد که راه حل های مشخصی ندارند و لازم است ظرفیت های تازهای برای حل آنها ایجاد شود. این امر نیازمند نوع دیگر رهبری فراتر از اشکال سنتی آن است. در سال های اخیر، ادبیات پژوهشی در خصوص رهبری و نیز کیفیت های رهبری به صورت گسترده در حال توسعه است و بسیاری از پژوهشگران نسبت به گذشته، دیدگاه های متفاوت تری از رهبری را نمایندگی می کنند (چمبلر و همکاران4 ، 2015: 140). از سویی پرداختن به این امر از آن جهت ضرورت دارد که بروز تغییرات گوناگون در عرصه های مختلف زندگی، همچنین حساسیت های عمومی شدید و تقاضاهای متنوع، فضای متحول و متغیری برای مدارس به وجود آورده که باعث شده است اثربخشی آن در گروی توجه بیشتر به اهمیت نقش رهبری مدیران باشد. برای موفقیت در شرایط رقابتی کنونی، به کارگیری مهارت ها در هر دو جنبه مدیریت و رهبری، امری الزامی است. حساسیت و اهمیت مدیریت و رهبری از آن سو مهم است که برای کارکنان و عوامل مدرسه نیز انگیزش لازم را فراهم کرده و آنان را ترغیب به فعالیت های سطح بالاتر و خلاقانه تر میکند.
با توجه به مطالب گفته شده مساله اصلی پژوهش اینست که چه رابطه ای بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران وجود دارد؟
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
در تعریف رهبری تحولی باید گفت سبکی است که براساس آن رهبر، زیردستان را به عملکرد فراتر از انتظارات ترغیب میکند. رهبران تحول آفرین از طریق گفتار و کردارشان، کل سازمان را متحول میسازند، اعضا را با اهداف و ماموریتها آگاه کرده و آنان را تشویق می کنند تا فراتر از منافع فردی بیندیشند. این رهبران علاوه بر تحریک چنین نیازهایی، با آگاه کردن زیردستان از مأموریت ارزشمند سازمان و ترغیب آنها به چشم پوشی از نیازهای شخصی به نفع نیازهای جمعی و سازمانی، تأثیر ارزشمند خود را بر زیردستان و در نهایت سازمان آشکار میکنند. رهبری تحولی از طریق ایجاد تغییرات اساسی، حل مشکلات بین فردی و خلق پارادایمهای جدید، نقش مؤثری در توسعه سیستمهای آموزشی دارد (پرووانتو و همکاران5، 2021: 67). نظریة رهبری تحول آفرین، به منظور تمایز بین آن دسته از رهبران که روابط قوی و انگیزشی با زیردستان و پیروان برقرار میکنند و آن دسته از آنها که به طور گسترده بر مبادله یا تعامل برای ایجاد نتایج هستند، به وجود آمد. رهبران تحول آفرین میتوانند بر ادراکات و رفتار پیروان تاثیرگذار باشند (تقوایی یزدی، 1400: 16). از سویی دیگر در رابطه با متغیر دیگر این پژوهش یعنی سبک تفکر، می توان خاطرنشان کرد از نظر استرنبرگ ( 1380)، سبك عبارت است از شيوه ترجيحي تفكر6 بر چگونگي ارتباط برقرار نمودن افراد، مشكل گشائيها و ربط يافتن آنها با يكديگر تأثیر بسزايي دارد. براي تشخيص سبك تفكر ديگران سه راه مشخص وجود دارد: مشاهده رفتار در هنگام پرداختن به امور، پرسش از ديگران درباره چگونگي ادراك آنها از سبك اشخاص و تكميل نمودن يك يا چند پرسشنامه روانشناسي. بر این اساس مدیریت بر سازمان های آموزشی به ویژه مدارس، در قرن بیست و یکم مهمتر شده است. اگر مدیران آموزشی یک جامعه، دانش و مهارت لازم را برای اداره کردن مدارس داشته باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از کارایی و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود. کسانی که در مقام مدیر آموزشی انجام وظیفه می کنند، از یک منظر، تسهیل کنندگان امور آموزشی هستند و در توسعه ارتباطات، سهم مؤثری بر عهده دارند. بدون تردید موفقیت مدارس اساسا به رهبران آنها بستگی دارد. شواهد نشان می دهد که رویکردهای سنتی رهبری و مدیریت کاملا در حل مسائل فنی مدارس موفق بودند (کویپرز و ریبا7، 2016: 3399).
سبک تفکر8 به معنای شیوههای متفاوت افراد در پردازش اطلاعات است. همانطور که ژانگ و استرنبرگ استدلال کردند، به درجات مختلف، یک سبک تفکر عاطفی، شناختی، فیزیولوژیکی، روانشناختی و جامعه شناختی است. با این حال، سبک های تفکر اساساً ذاتاً شناختی هستند در واقع سبک تفکر یک توانایی نیست بلکه چگونگی استفاده فرد از توانایی هایش است (ژانگ و همکاران9، 2022: 2). وجود تفاوت در سبک های تفکر افراد و بی توجهی به این تفاوت ها در موقعیتهای مختلف به خصوص موقعیت های آموزشی منجر به این میشود که برخی از بهترین و با ارزش ترین استعداد ها و سرمایههای بالقوه حذف و یا نادیده گرفته شوند. برای سبک تفکر سه کارکرد می توان تصور کرد که عبارتند از: قانون گذارانه، اجرایی و قضاوتی. افراد دارای سبک تفکر قانونگذار مایلند که خود قوانین و مقررات وضع کنند و مسائل و مشکلات غیرمترقبه و از پیش برنامهریزی نشده را ترجیح میدهند. فرد با سبک تفکر اجرایی، به پیروی از دستورات تمایل دارد و بیشتر به کارهایی علاقه دارد که با آموزش های صریح و روشن همراه باشد. آنها مسائل از پیش تعیین شده و از پیش سازمان یافته را ترجیح میدهند. فرد دارای سبک تفکر قضایی، بیشتر توجه خود را بر قضاوت و ارزیابی افراد وکارها متمرکز میکند و مسائلی را ترجیح میدهند که بتوانند از طریق آنها، اندیشه ها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهند (رازی و نادی، 1400: 15).
سبک رهبری تحولی دیگر متغیر پژوهش حاضر است، این نوع رهبری، سبکی چند بعدی است که پیروان را به انجام کارها فراتر از انتظارات یا پاسخگویی بیشتر ترغیب میکند و به نیازهای گروهی توجه ویژه ای دارد. این سبک که بر نظریه شناختی-اجتماعی مبتنی است، بر خود تنظیمی به عنوان یک عامل مهم در بهبود رفتارهای کارکنان تاکید دارد. چنین رهبرانی کارکنان را به تلاش بیشتر جهت دستیابی به راه حل های تازه و خلاقانه تشویق میکنند و بر میانگیزانند. رهبری تحولی فرایند نفوذ برای ایجاد تغییرات بزرگ در نگرش ها و پیش فرض های اعضای سازمان و ایجاد تعهد در ماموریت و هدف های سازمان است (توسلی و همکاران، 1400: 82). سبک رهبری تحولی سازهای است که مبتنی بر ابعاد چهارگانهای که در ادامه ذکر می شود، شناخته شده است؛ نفوذ آرمانی، به معنای نمایش ویژگی ها و رفتارهای تحسین برانگیز رهبران که منعکس کننده استانداردهای اخلاقی بالای آنهاست. انگیزش الهام بخش، که به نحوه ارتباط رهبران با دیدگاه جذاب و تشویق پیروان به تلاش فراتر از اهداف فردی اشاره دارد. ترغیب ذهنی، یا اینکه چگونه رفتارهای رهبری به پیروان اجازه میدهد و از آنها حمایت میکند تا با چالش ها روبرو شوند و بر آنها غلبه کنند. و ملاحظات فردی، به معنای درجهای که رهبران نیازهای هر پیروان را تشخیص میدهند و به آنها رسیدگی میکنند (نگویان و همکاران10، 2023: 436).
در این تحقیق برای سنجش سبک های تفکر از رویکرد استرنبرگ (۱۹۹۷) استفاده شد که مبتنی بر سه سبک تفکر قانونگذار، اجرایی و قضاوتی میباشد. همچنین برای سنجش رهبری تحولی از پرسشنامه رهبری تحولی آرین باس و آولیو (2000) استفاده شد که مبتنی بر چهار بعد ترغیب ذهنی، نفوذ آرمانی، انگیزش الهامبخش و ملاحظه فردی است. بر اساس آنچه تاکنون گفته شد، محقق به مرور نظری پرداخت و در ادامه به بررسی تجربی تحقیقات پرداخت و پژوهشهای داخلی و خارجی را که با متغیرهای سبک تفکر و رهبری تحولی صورت گرفته بودند، مطالعهای جامع نمود که در ادامه به مرور این پژوهش ها پرداخته می شود:
بگم و همکاران11(2022) به بررسی این پرسش پرداختند که آیا یا رهبری تحول آفرین سبز منجر به نوآوری سبز می شود؟ و در آن به نقش سبک تفکر و درگیری فرآیند خلاق توجه کردند. با استفاده از یک پرسشنامه ، دادهها را از 342 پاسخدهنده از صنایع پیشرفته در چین جمعآوری کردند. داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که رهبری تحولآفرین سبز تأثیر قابلتوجهی بر سبک تفکر، مشارکت فرآیند خلاق و نوآوری سبز دارد. یافتهها همچنین نشان میدهد که تفکر سبز و مشارکت فرآیند خلاق رابطه بین رهبری تحولآفرین سبز و نوآوری سبز را واسطه میکنند. سبک تفکر و فرآیندهای خلاق به ابزاری ابزاری در پرورش نوآوری سبز تبدیل شدهاند.
هوشنگی شایان و سالاری فر (1402) به پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس کارکردهای سبک تفکر وسبک های تربیتی والدین با میانجی گری مسئولیت پذیری دانش آموزان پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد بین کارکردهای سبک تفکر و سبک های تربیتی والدین با عملکرد تحصیلی با میانجیگری مسئولیت پذیری در دانش آموزان رابطه وجود دارد سبک تفکر قانونی، اجرایی، سبک های تربیتی مادر و پدر و مسئولیت پذیری رابطه مثبت و معنادار و سبک تفکر قضاوتگر وعملکرد تحصیلی ارتباط منفی معنادار بود و سبک تفکر قانونی، اجرایی، قضاوتگر، سبک های تربیتی مادر و پدر از طریق مسئولیت پذیری با عملکرد تحصیلی رابطه دارند.
کشاورز و اله دادزاده (1401) به بررسی رابطه بین سبک رهبری تحولی مدیران با سبک تفکر کارکنان با هدف کارآفرینی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان پرداختند. روش این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. نتایج تحقیق نشان داد، بین سبک رهبری تحولی مدیران با سبک تفکر و هدف کارآفرینی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان رابطه معنادار ی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، ارتباط معناداری بین سبک تفکر کارکنان با هدف کارآفرینی کارکنان وجود دارد. لذا توصیه می شود، برا ی ایجاد کارآفرین در کارکنان و ایجاد تفکر خالق در آنان از سبک های نو رهبری از قبیل رهبری تحول آفرین در ادارات ورزش و جوانان استفاده گردد.
ترشیزی12 (2021) در پژوهشی به بررسی رابطه بین سبک تحولی مدیران با سبک های تفکر آنها پرداخت. روش پژوهش از نوع همبستگی و توصیفی بوده است، جامعه آماری شامل مدیران مقطع متوسطه میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده است. بر اساس نتایج بدست آمده بین سبک تحولی مدیران و سبک های تفکر ارتباط معنادار وجود دارد.
های و همکاران13(2021) به بررسی رابطه سبک رهبری تحول آفرین با تفکر رهبر پرداختند. این مقاله بر تبیین دیدگاه های سبک رهبری تحول آفرین، تفکر سالم و رابطه بین سبک رهبری تحول آفرین و تفکر رهبری تمرکز دارد و در عین حال به وضعیت فعلی سبک رهبری تحول آفرین، رهبری تحول آفرین، تفکر رهبری نیز اشاره میکند. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین سبک رهبری تحول آفرین و تفکر رهبری همبستگی مثبت و قوی وجود دارد. سبک رهبری تحول آفرین به این معنی است که به تفکر رهبری نوآورانه نیاز است.
کورتیس14(2020) به سبکهای رهبری رتبهبندی شده توسط پیروان، رفتارهای رهبر تحولی و سبکهای تفکر رهبران پرداخت. این پژوهش به کمک پرسشنامه صورت گرفت مشخص شد که رهبری تحولی و سبک تفکر در ارتباطند.
احمدی بالادهی و دستور(1399) به بررسی تاثیر رهبری تحو ل آفرین بر ارتقای تفکر استراتژیک در سطح سازمانی ناجا در فرماندهی انتظامی استان مازندران پرداختند. یافتهها نشان میدهد که رهبری تحول آفرین و مولفههای آن اثر مثبت و معناداری بر تفکر استراتژیک در سطح ناجا وجود دارد.
باسوری و همکاران15 (2019) به بررسی رابطه بین سبک های تفکر و سبک تحولی پرداخته است این پژوهش نیز با روش همبستگی صورت گرفته است این پژوهش که در بین مدیران مدارس صورت گرفته است، مشخص شد که بین سبک های تفکر و سبک تحولی مدیران ارتباط وجود دارد.
کورتیس و همکاران16(2017) به بررسی رابطه بین سبک های تفکر و رهبری تحول آفرین پرداختهاند. روش پژوهش از نوع رابطه ای و همبستگی بوده است. در مطالعه نخست، سبک های تفکر و رهبری رهبران مدرسه با استفاده از مقیاس جدیدی مورد بررسی قرار گرفت که با تقسیم تفکر تجربی به شهود، تفکر تخیلی و احساسات، تفکر تجربی را به طور کامل تری نسبت به مطالعات قبلی اندازه گیری می کند. در مطالعه اول، تفکر منطقی، مقابله رفتاری و تفکر تخیلی همگی به طور مثبت و معناداری با رهبری تحول آفرین همبستگی داشتند. این نتایج در مطالعه دوم با نمونه رهبری گسترده تر تکرار شد. این نتایج نشان می دهد که رهبری موثر ممکن است با توسعه ظرفیت رهبران برای تفکر تخیلی تقویت شود.
مهدوی شکیب و آهنچیان(1393) به بررسی نقش سبک های تفکر مدیران آموزشی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی پرداختند. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل 72 مدیر آموزشی شاغل در مدارس بودند که به روش سرشماری انتخاب شدند. رفتار مدیران از حیث انطباق با شاخص های رهبری تحولی به دو شاخص انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی نزدیک تر بوده است. ضمن آن که، رفتار مدیران مرد در مقایسه با مدیران زن انطباق بیشتری با شاخص های رهبری تحولی داشته است. بین سبک های نوع اول، دوم و سوم با یکدیگر رابطه معناداری وجود داشته است. اما بین هیچ یک از سبک های تفکر با شاخص های رهبری تحولی رابطه معناداری مشاهده نشد. در ادامه مدل تحقیق که بر آمده از مطالعات نظری تحقیق است، و فرضیات پژوهش ارائه می شود.
فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی
· بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد.
فرضیههاي فرعی
· بین سبک تفکر قانون گذار مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد.
· بین سبک تفکر اجرایی مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد.
· بین سبک تفکر قضاوتی مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد.
مدل مفهومی پژوهش
سبکهای تفکر دارای سه مولفه و رهبری تحولی دارای چهار مولفه است. مدل برگرفته از چارچوب نظری و پرسشنامه پژوهش میباشد به طوری که ارتباط انواع سبک های تفکر با رهبری تحولی و ابعاد آن مشخص شده است. این مهم در مدل مفهومی پژوهش مشهود است.
شکل1. مدل مفهومی تحقیق
روش شناسی پژوهش
این پژوهش از نظر هدف کاربردي و ازنظر نوع کمی است، چرا که در این پژوهش به کمک ماتریس داده ها، به آزمون آماری فرضیه های تحقیق پرداخته میشود، و از نظر استراتژی یک پژوهش همبستگی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شامل مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران می باشد که 250 نفر بودند که حجم نمونه با کمک جدول مورگان 148 نفر شناخته شد. روش نمونه گیری به صورت طبقه ای تصادفی انجام شد. داده ها به کمک نرم افزار Spss، تجزیه و تحلیل شد. ابزار گردآوری داده های میدانی پرسشنامه استاندارد بوده است، شامل پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ (۱۹۹۷) و پرسشنامه رهبری تحولی آرین باس و آولیو (2000).
پایایی و روایی پرسشنامه ها در جامعه آماری پژوهش حاضر نیز مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، محقق از پرسشنامه های استاندارد استفاده کرد یعنی این پرسشنامه توسط محققین دیگری بررسی و سنجش شده و روایی آن مورد قبول بوده است با این حال محقق برای مطالعه روایی صوری، پرسشنامه ها را به یازده نفر، افراد مطلع و خبره در زمینه پژوهش نشان داده و نظرات آنها را خواسته است و با اعمال نظرات آنان روایی صوری مورد تایید قرار گرفت. همچنین بهترین و پذیرفته شده ترین روش برای سنجش پایایی ابزار سنجش پژوهش های کمی، بهره گیری از نرم افزارهای آماری مناسب است. در این پژوهش نگارنده ابتدا تعداد 30 پرسشنامه را در یک نمونه اولیه توزیع نمود و پاسخ ها را جمع آوری کرد. سپس با کمک نرم افزار SPSS و استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که نوعی ضریب پایایی است به سنجش پایایی پرداخت. ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای پژوهش حاکی از مقادیر بالای 7/0 است که این به معنای مطلوبیت پایایی است که در جدول ذیل قابل مشاهده است.
جدول 1. جدول پایایی متغیرهای تحقیق
پایایی | ||
متغیر | بعد | آلفای کرونباخ |
سبک تفکر | قانونگذار | 79/0 |
اجرایی | 81/0 | |
قضاوتی | 80/0 | |
کل | 80/0 | |
متغیر | بعد | آلفای کرونباخ |
رهبری تحولی | ملاحظه فردی | 81/0 |
ترغیب ذهنی | 80/0 | |
انگیزش الهام بخش | 70/0 | |
نفوذ آرمانی | 73/0 | |
کل | 76/0 |
در این پژوهش دادهها در دو سطح گردآوری و با استفاده از نرمافزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی، از نمودارها، جدولهای توزیع فراوانی، درصدهای مربوط به ویژگیهای جمعیت شناختی استفاده شد. در سطح آمار استنباطی، متناسب با سنجش دادهها و مفروضات آماری از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است.
در بخش تحلیل توصیفی، جنسیت، سن، سابقه کاری، تحصیلات و وضعیت تاهل پاسخ دهندگان مورد تحلیل قرار گرفت که در ادامه به آن پرداخته می شود. در زمینه جنسیت یافته ها حاکی از آن است که 64.86 درصد از پاسخگویان مرد و 35.14 درصد زن می باشند. در زمینه سن پاسخگویان، یافتهها نشان میدهد که 1.3 درصد از پاسخگویان کمتر از 30 سال، 30.41 درصد بین 30 تا 40 سال و 68.24 درصد بالای 40 سال میباشند. نتایج نشان میدهد 6.08 دارای سابقه کاری کمتر از 10 سال، 29.73 درصد بین 10 تا 15 سال و 64.19 درصد بالای 15 سال میباشند. بدین ترتیب نتایج نشان میدهد که، 58.78 درصد از افراد لیسانس و پایینتر و 41.22 درصد فوق لیسانس بودهاند. همچنین اساس نتایج، 91.89 درصد از افراد متاهل و 8.11 درصد مجرد میباشند. در ادامه به تحلیل استنباطی و نتایج آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته میشود. برای آن که مشخص شود از کدام آزمون آماری برای بررسی فرضیه های پژوهش می توان استفاده کرد، ابتدا باید نرمال بودن داده ها را مورد آزمون قرار گرفت که از طریق اجرای آزمون کولموگروف- اسمیرنوف (آزمونK-S) مشخص شد که داده ها نرمال است. لذا از آزمون های پارامتریک برای بررسی فرضیه ها باید استفاده کرد. بدین ترتیب مجاز به بررسی فرضیه های پژوهش از طریق آزمون پیرسون میباشیم.
فرضیه اول فرعی پژوهش عبارت است از: بین سبک تفکر قانون گذار مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد. برای بررسی این فرضیه از آزمون پیرسون در نرم افزار SPSS استفاده شد. از این آزمون هنگامی استفاده میشود که بخواهیم همبستگی دو متغیر را بسنجیم (شاخص روایی محتوا CVI سبک تفکر قانون گذار 85/0 و سبک رهبری تحولی 90/0 میباشد که بیشتر از 7/0 است.
جدول2. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه اول فرعی پژوهش
سبک تفکر قانون گذار | آزمون | مقدار | سطح معناداری |
سبک رهبری تحولی | پیرسون | 0.62 | 0.00 |
بدین ترتیب و با توجه به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 بدست آمده است لذا می توان گفت که بین دو متغیر ارتباط معناداری وجود دارد. مقدار این رابطه 62/0 بدست آمده است که نشان می دهد ارتباط مستقیم و معناداری بین دو متغیر حاکم است.
فرضیه دوم فرعی پژوهش عبارت است از: بین سبک تفکر اجرایی مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد. برای بررسی این فرضیه از آزمون پیرسون در نرم افزار SPSS استفاده شد. از این آزمون هنگامی استفاده میشود که بخواهیم همبستگی دو متغیر را بسنجیم (شاخص روایی محتوا CVI سبک تفکر اجرایی 75/0 و سبک رهبری تحولی 90/0 میباشد که بیشتر از 7/0 است).
جدول 3. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه دوم فرعی پژوهش
سبک تفکر اجرایی | آزمون | مقدار | سطح معناداری |
سبک رهبری تحولی | پیرسون | 0.33- | 0.00 |
بدین ترتیب و با توجه به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 بدست آمده است لذا میتوان گفت که بین دو متغیر ارتباط معناداری وجود دارد. مقدار این رابطه 33/0 بدست آمده است و جهت آن منفی بوده است که نشان می دهد ارتباط معکوس و معناداری بین دو متغیر حاکم است.
فرضیه سوم فرعی پژوهش عبارت است از: بین سبک تفکر قضاوتی مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد. برای بررسی این فرضیه از آزمون پیرسون در نرم افزار SPSS استفاده شد. از این آزمون هنگامی استفاده میشود که بخواهیم همبستگی دو متغیر را بسنجیم (شاخص روایی محتوا CVI سبک تفکر قضاوتی 90/0 و سبک رهبری تحولی 90/0 می باشد که بیشتر از 7/0 است).
جدول 4. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه سوم فرعی پژوهش
سبک تفکر قضاوتی | آزمون | مقدار | سطح معناداری |
سبک رهبری تحولی | پیرسون | 0.31- | 0.00 |
بدین ترتیب و با توجه به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 بدست آمده است لذا می توان گفت که بین دو متغیر ارتباط معناداری وجود دارد. مقدار این رابطه 31/0 بدست آمده است و جهت آن منفی بوده است که نشان می دهد ارتباط معکوس و معناداری بین دو متغیر حاکم است.
فرضیه اصلی پژوهش عبارتست از؛ بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد. برای بررسی فرضیه فوق و با توجه به اینکه فرضیه به دنبال ارتباط بین متغیرها می باشد و یک متغیر وابسته و سه متغیر مستقل وجود دارد، لذا از رگرسیون خطی برای آزمون فرضیه استفاده شده است.
جدول 5. ماتریس همبستگی بین متغیرها
متغیر | قانونگذار | اجرایی | قضاوتی | تحولی |
قانونگذار | 1 |
|
|
|
اجرایی | 380/0- ** | 1 |
|
|
قضاوتی | 298/0- ** | 030/0- | 1 |
|
تحولی | 628/0-** | 335/0-** | 318/0- ** | 1 |
جدول فوق به ماتریس همبستگی بین متغیرها پرداخته است نمرات دارای ستاره به منزله این است که رابطه معنادار بوده است.
جدول 6. مدل رگرسیون خطی بین متغیرها
مدل | همبستگی | ضریب تبیین | ضریب همبستگی تعدیل شده | انحراف | دوربین واتسون |
1 | a 653 /0 | 427/0 | 415/0 | 06/7
| 10/2 |
همچنین نتایج جدول فوق حاکی از آن است که متغیرهای مستقل 41 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردهاند. خود همبستگی17 و یا اصطلاح همبستگی سریالی18 زمانی به کار میرود که مقادیر یک متغیر با یکدیگر وابستگی داشته باشند. در مجموع اگر این آماره بین 5/1 تا 5/2 باشد می توان گفت که مورد تایید است که همان طور که در جدول فوق مشاهده میشود مقدار این آماره 1/2 است که مورد تایید است.
در نهایت جدول ذیل به بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران پرداخته است بر اساس نتایج حاصل از سطح معناداری که مقدار آن برای هر 4 ردیف، کمتر از 05/0 بدست آمده است لذا می توان مدعی شد که رابطه به صورت معنادار وجود دارد. از طرفی با توجه به مقدار B، می توان مدعی شد که سبک قانون گذار به صورت مثبت و سبک های اجرایی و قضاوتی به صورت منفی با متغیر وابسته رابطه معنادار داشتهاند.
جدول 7. بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران آموزشی بر سبک رهبری تحولی مدیران
مدل | استاندارد نشده | استاندارد شده | t | سطح معناداری | |
B | Std. Error | Beta | |||
مقدار ثابت | 372/48 | 505/7 |
| 445/6 | 00/0 |
قانونگذار | 350/1 | 182/0 | 533/0 | 428/7 | 00/0 |
اجرایی | 275/0- | 151/0 | 138/0- | 275/2- | 043/0 |
قضاوتی | 376/0- | 161/0 | 155/0- | 337/2- | 021/0 |
با توجه به یافتههای تحقیق در این بخش به تبیین و نتیجه گیری از فرضیات پژوهش پرداخته میشود. چنانکه مشخص شد به طور کلی فرضیه اصلی پژوهش به بررسی رابطه بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران پرداخت. با توجه به آزمون رگرسیون ساده خطی مشخص شد که بین سبک تفکر مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه وجود دارد. به این ترتیب که سبک تفکر قانونگذارانه رابطه مثبتی با سبک رهبری تحولی دارد و سبک تفکر اجرایی و قضاوتی رابطه منفی با سبک رهبری تحولی دارد. در ادامه به تبیین رابطه هریک از ابعاد سبک تفکر با سبک رهبری تحولی پرداخته میشود.
فرضیه اول فرعی پژوهش به بررسی رابطه بین سبک تفکر قانون گذار مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران پرداخت. با توجه به آزمون پیرسون مشخص شد که بین سبک تفکر قانون گذار مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. این مساله میتواند به این خاطر باشد که مدیرانی با سبک تفکر قانون گذار دارای اعتماد به نفس و ابتکار عمل هستند و همواره ایدههایی دارند که این ایدهها همچنین میتواند با ترغیب و انگیزش کارکنان رابطه داشته و در آنها نفوذ دارند که سبک رهبری تحول گرا را تسهیل می کند. فرضیه دوم فرعی پژوهش به بررسی رابطه بین سبک تفکر اجرایی مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران پرداخت. با توجه به آزمون پیرسون مشخص شد که بین سبک تفکر اجرایی مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه معکوس معناداری وجود دارد. این مساله می تواند به این خاطر باشد که رهبری تحولی به معنای جریان نوآوری ها و خلاقیتها است و نیازمند ذهن و روشی باز در عمل است با این حال میبینیم که سبک تفکر اجرایی کاملا بالعکس بر پایه قواعد از پیش تعیین شده بدون دخالت جسارت و نوآوریها است لذا ارتباط معکوس آنها را در پی دارد. فرضیه سوم فرعی پژوهش به بررسی رابطه بین سبک تفکر قضاوتی مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران پرداخت. با توجه به آزمون پیرسون مشخص شد که بین سبک تفکر قضاوتی مدیران آموزشی با سبک رهبری تحولی مدیران مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه منطقه یک شهر تهران رابطه معکوس معنی داری وجود دارد. این مساله میتواند به این خاطر باشد که بخش زیادی از تفکر و انرژی مدیران در این حالت صرف مقایسه، ارزیابی و بررسی نتایج دیگران میشود که این مساله با سبک رهبری تحولی که متکی بر خلاقیت و نوآوری و به کاربستن شیوه های نوین است مغایرت دارد لذا با کاربست سبک تفکر قضاوتی، شاخص های سبک رهبری تحولی کم میشود.
نتایج بدست آمده از فرضیه اول فرعی با نتایج پژوهش مهدوی شکیب و آهنچیان(1393) که به بررسی نقش سبک های تفکر مدیران آموزشی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی پرداخت و نتیجه گرفت بین هیچ یک از سبک های تفکر با شاخص های رهبری تحولی رابطه معناداری وجود ندارد، همخوانی ندارد، علت تفاوت این نتیجه می تواند در این باشد که مهدوی شکیب و آهنچیان(1393) به مساله انطباق رفتار پرداختند که می توان گفت گاهی تفاوت در رفتار و باور و نگرش مشاهده میشود. البته نتایج تحقیق با پژوهش های خارجی نظیر ترشیزی(2021) که به بررسی رابطه بین سبک تحولی مدیران با سبک های تفکر آنها پرداخته است و نتیجه گرفته بین سبک تحولی مدیران و سبک های تفکر رابطه معنادار وجود دارد مطابقت دارد. با نتایج پژوهش هوشنگی شایان و سالاری فر (1402) که به پیش بینی عملکرد تحصیلی براساس کارکردهای سبک تفکر وسبک های تربیتی والدین با میانجیگری مسئولیت پذیری دانش آموزان پرداختند و نتیجه گرفتند که کارکردهای سبک تفکر با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیم ومعناداری دارند مطابقت دارد. پژوهش باسوری (2019) که به بررسی رابطه بین سبک های تفکر و سبک تحولی پرداخته است و نشان داده که بین سبک های تفکر و سبک تحولی مدیران ارتباط وجود دارد همخوانی دارد، و همچنین با پژوهش کورتیس(2020) که به بررسی رابطه بین سبک های تفکر بر سبک تحولی پرداخته است و پژوهش کورتیس و همکاران(2017) که به رابطه بین سبک های تفکر و رهبری تحول آفرین پرداختهاند نیز در نتیجه مطابقت وجود دارد. چنانکه ملاحظه میشود این نتایح موید پژوهش حاضر است که میتواند حاکی از یکسان بودن روش و معیارهای پژوهش نیز باشد.
نتایج بدست آمده از فرضیه دوم فرعی با نتایج پژوهش آهنچیان(1397) که به بررسی نقش سبک های تفکر مدیران آموزشی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی پرداخت و نتیجه گرفت بین هیچ یک از سبک های تفکر با شاخص های رهبری تحولی رابطه معناداری وجود ندارد همخوانی ندارد اما با پژوهش های خارجی نظیر ترشیزی(2021) که به بررسی رابطه بین سبک تحولی مدیران با سبک های تفکر آنها پرداخته است و نتیجه گرفته بین سبک تحولی مدیران و سبک های تفکر ارتباط معنادار وجود داردمطابقت دارد. با نتایج پژوهش هوشنگی شایان و سالاری فر(1402)که به پیش بینی عملکرد تحصیلی براساس کارکردهای سبک تفکر و سبکهای تربیتی والدین با میانجی گری مسئولیت پذیری دانش آموزان پرداختند و نتیجه گرفتند که کارکردهای سبک تفکر با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیم ومعناداری دارند مطابقت دارد. با پژوهش باسوری (2019) که به بررسی رابطه بین سبک های تفکر و سبک تحولی پرداخته است و نشان داده که بین سبک های تفکر و سبک تحولی مدیران ارتباط وجود دارد، همسويي دارد، با پژوهش کورتیس(2020) که به بررسی رابطه بین سبک های تفکر بر سبک تحولی پرداخته است و پژوهش کشاورز ودادزاده (1401) که به بررسی ارتباط سبک تفکر و رهبری تحولی پرداختند ارتباط دارد و همچنین گروتس و همکاران(2017) که به رابطه بین سبک های تفکر و رهبری تحول آفرین پرداختهاند نیز در نتیجه مطابقت وجود دارد. به نظر می رسد سبک تفکر اجرایی به دلیل ملموس بودن آثار و نتایج قرابت زیادی با شاخص های رهبری تحولی داشته است.
نتایج بدست آمده از فرضیه سوم فرعی نیز با نتایج پژوهش آهنچیان(1397) که به بررسی نقش سبک های تفکر مدیران آموزشی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی پرداخت و نتیجه گرفت بین هیچ یک از سبک های تفکر با شاخص های رهبری تحولی رابطه معناداری وجود ندارد. همخوانی ندارد اما با پژوهش های خارجی نظیر ترشیزی(2021) که به بررسی رابطه بین سبک تحولی مدیران با سبک های تفکر آنها پرداخته است و نتیجه گرفته بین سبک تحولی مدیران و سبک های تفکر ارتباط معنادار وجود دارد، مطابقت دارد. نتایج پژوهش هوشنگی شایان و سالاری فر (1402) که به پیش بینی عملکرد تحصیلی براساس کارکردهای سبک تفکر وسبکهای تربیتی والدین با میانجی گری مسئولیت پذیری دانش آموزان پرداختند و نتیجه گرفتند که کارکردهای سبک تفکر با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیم ومعناداری دارند مطابقت دارد. پژوهش باسوری (2019) که به بررسی رابطه بین سبک های تفکر و سبک تحولی پرداخته است و نشان داده که بین سبک های تفکر و سبک تحولی مدیران ارتباط وجود دارد، همخوانی دارد، با پژوهش کورتیس (2020) که به بررسی رابطه بین سبک های تفکر بر سبک رهبری تحولی پرداخته است و پژوهش گروتس و همکاران (2017) که به رابطه بین سبک های تفکر و رهبری تحول آفرین پرداختهاند نیز در نتیجه مطابقت وجود دارد.
همچنین با توجه به نتایج این پژوهش پيشنهاد ميشود مسئولین سازمان مدارس باید شرایطی را فراهم کنند تا مدیران مدارس از سبکهای مدیریت سنتی به سوی سبک تحولآفرین حرکت کرده و موجبات بهبود عملکرد معلمان و مدارس در دنیای متحول و متغیر امروزی را فراهم آورند و همچنين پرورش متناسب سازی موقعیت شغلی مدیران و کارکنان خود را بر اساس سبک تفکر ترتیب دهد به این صورت که با تشویق افراد بر ایده پردازی و جسارت رشد و پرداختن به آن زمینه ساز ظهور مدیرانی تحول گرا باشد. با توانمندسازی و آگاه سازی مدیران دارای سبک تفکر اجرایی از طریق تشکیل کارگاه های توانافزايي آموزشی توسط آموزش و پرورش آنان را نسبت به قوت و ضعف های کارشان آگاه کرده و روحیه نوآوری و تحول را در آنان تقویت کنند و همچنين مديران به اعضای تیم مدرسه انگیزه دهند تا تغییرات مثبتی را در مدرسه ایجاد کنند و روحیهی افراد تیم را افزایش دهند تا به نوآوری، بهبود حل تعارضات، کاهش هزینهها و افزایش حس مالکیت افراد تیم منجر شود. مدیران دارای سبک رهبری قضاوتی را نیز با کلاس های آموزشی و آگاه سازی، در جهت توجه به خلاقیت و رشد و نوآوری آماده کرده و موانع سبک تفکر قضاوتی را برای آنان در جهت بهبود و ارتقای سبک رهبری تحولی شرح دهند. همچنین با شناسایی سبک تفکر کلیه مدیران مدارس و کشف کارکنانی که بالقوه می توانند رهبری تحولی داشته باشند و به کارگیری آنان، مقدمات تحول و بهبود سازمان خود را فراهم کنند. از سویی دیگر در زمینه پیشنهادات پژوهشی تحقیق، پیشنهاد می شود تحقیق حاضر در مناطق دیگر استان تهران و استان های دیگر ایران نیز انجام شود تا نتایج پژوهش قابلیت تعمیم پذیری در سطح مدارس ایرانی را داشته باشد. پیشنهاد می شود در سایر پژوهش ها به سایر عوامل مرتبط با سبک رهبری تحولی در بین مدیران مدارس نیز پرداخته شود. همچنین انجام تحقیق در این زمینه با رویکردهای کیفی می -تواند، نتایج و ابعاد عمیق تری را نیز مشخص کند.
منابع
احمدی بالادهی، سیدمهدی.، دستور، علی. (1399). بررسی تاثیر رهبری تحو ل آفرین بر ارتقای تفکر استراتژیک در سطح سازمانی ناجا در فرماندهی انتظامی استان مازندران. توسعه سازمانی پلیس، 17(72)، 11-29.
استرنبرگ، رابرت جي.(1380). سبکهای تفكر، ترجمة علاءالدين اعتماد اهري و علي اكبر خسروي،تهران، نشر و پژوهش دادار.
امیری، مهدی.، محمدی، مهدی. (1398). بررسی نقش میانجی فراموشی سازمانی هدفمند در رابطه بین سبک های رهبری و کارآفرینی سازمانی. پژوهش نامه مدیریت تحول، 11(22)، 1-28.
تقوایی، مریم. (1400). رابطه بین رفتار نوآورانه مدیران با رهبری تحولآفرین با نقش میانجی تابآوری سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری). فصلنامه علمی پژوهشنامه تربیتی دانشگاه آزاد واحد بجنورد، 16(68)، 15-38.
توسلی، داریوش.، قلعه ای، علیرضا.، مهاجران، بهناز.، احمدی بلوطکی، کوثر. (1400). بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین سبک رهبری تحولی و میزان پاسخگویی مدیران مدارس. رهبری آموزشی کاربردی، 2(2)، 79-96.
رازی، فاطمه.، نادی، محمدعلی. (1400). بررسی اثربخشی آموزش مهارت های رهبری کوانتومی بر سبک تفکر و رفتار تسهیم دانش مدیران مدارس . نشریه مديريت بر آموزش سازمان ها. ۱۰ (۴)، ۱۳-۳۹.
شفیعی سروستانی، مریم.، جهانی، جعفر.، زارع، علی اصغر.، موسوی پور، روح الله .(1398). نقش انواع سبک تفکر معلمان در اثربخشی آموزشی کلاس های درسی از دید معلمان و دانش آموزان. مجله مطالعات روانشناسی تربیتی، 36، 75-99.
کشاورز، لقمان.، اله دادزاده، مهشیداله. (1401). بررسی رابطه بين سبک رهبري تحولی مدیران با سبک تفکر کارکنان با هدف کارآفرینی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان سي ستان و بلوچستان، مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش، 9(33)، 22-31.
مشایخ موینی، ابوالفضل. (1402). تاثیر رهبری تحول آفرین بر عملکرد کارکنان از طریق دانش و نوآوری. نشریه علمی رویکردهای پژوهشی نوین مدیریت و حسابداری، 7(24)، 1088-1101.
مهدوی شکیب، علی.، آهنچیان، محمدرضا. (1393). نقش سبک های تفکر مدیران آموزشی در انطباق رفتار آنان با شاخص های رهبری تحولی. پژوهش در نظام های آموزشی، 8(26)، 99-126.
هوشنگی شایان، سارا.، سالاری فر، محمدرضا. (1402). پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس کارکرد های سبک تفکر و سبک های تربیتی والدین با میانجی گری مسئولیت پذیری دانش آموزان. رویش روانشناسی، (۳)۱۲، 119-130.
Begum, S., Ashfaq, M., Xia, E., Awan, U. (2022). Does green transformational leadership lead to green innovation? The role of green thinking and creative process engagement. Business strategy and the Environment, Vol 31(1), 580-597.
Bonsu, S., & Twum-Danso, E. (2018). Leadership style in the global economy: A focus on cross-cultural and transformational leadership. Journal of Marketing and Management, 9(2), 37-52
Busari, A. H., Khan, S. N., Abdullah, S. M., & Mughal, Y. H. (2019). Transformational leadership style, followership, and factors of employees’ reactions towards organizational change. Journal of Asia Business Studies
Chumbler, N. R., Li, X., Quigley, P., Morey, M. C., Rose, D., Griffiths, P., ... & Hoenig, H. (2015). A randomized controlled trial on Stroke telerehabilitation: The effects on falls self-efficacy and satisfaction with care. Journal of telemedicine and telecare, 21(3), 139-143
Cortez Ochoa, A.A., Thomas, S.M. (2023). Review of evaluation approaches for school principals, International Encyclopedia of Education (Fourth Edition), 453-468.
Curtis, G. (2020). Follower‐rated leadership styles, leader behaviours, and leaders' thinking styles: A test of the cognitive experiential leadership model. Australian Journal of Psychology, Vol 72(4), 318-327.
Curtis, G., King, G., Russ, A. (2017). Reexamining the Relationship Between Thinking Styles and Transformational Leadership: What Is the Contribution of Imagination and Emotionality?. Journal of Leadership Studies, Vol 11(2), 8-21.
Dimov, D., Pistrui, J. (2023). Kinetic Thinking Styles: A tool for developing entrepreneurial thinking, Journal of Business Venturing Design, 100015.
Hai, T.N., Van, T.T., Thi, H.N. (2021). Relationship between Transformational Leadership Style and Leadership Thinking of Provincial Administration Leaders. Emerging Science Journal, Vol 5(5), 714-730.
Kuypers, K. P. C., Riba, J. de la Fuente Revenga M, Barker S, Theunissen EL, Ramaekers JG. (2016). Ayahuasca enhances creative divergent thinking while decreasing conventional convergent thinking. Psychopharmacology (Berl), 233(18), 3395-403
Nguyen, V.Q., Turner, N., Barling, J., Axtell, C.M., Davies, S. (2023). Reconciling general transformational leadership and safety-specific transformational leadership: A paradox perspective. Journal of Safety Research,Vol 84, 435-447.
Purwanto, A., Purba, J. T., Bernarto, I., & Sijabat, R. (2021). Effect of transformational leadership, job satisfaction, and organizational commitments on organizational citizenship behavior. Inovbiz: Jurnal Inovasi Bisnis, 9(1), 61-69
Tarshizi, M. R. (2021). Investigating the relationship between educational managers' thinking style and their transformational leadership style based on Bess and Olivio model
Zhang, L.F., Li, M., Fan, W., Chang, B., Postiglione, G. (2022). Thinking styles and vocational identity among senior-year students in elite universities in mainland China. Thinking Skills and Creativity, Vol 45, 101101.
Investigating the Relationship between the Thinking Style of Educational Managers and their Transformational Leadership Style among Non-Government School Managers
Sajdeh Sarv *, Fatemeh Hamidi Far19 **
Abstract
This research was conducted with the aim of investigating the relationship between the thinking style of educational managers and their transformational leadership style among non-profit secondary school managers in the first district of Tehran. School principals are responsible for the quality of teachers' teaching, students' learning, and the quality of education, so addressing their style is important in improving and growing the quality and quantity of education. This research is practical in terms of its purpose, and in terms of strategy, it is a survey-type correlational research. The tool for collecting field data is a standard questionnaire that includes Sternberg's Thinking Styles Questionnaire (1997) and Bass and Alive Transformational Leadership Questionnaire (2000). The validity and reliability of the questionnaires were also investigated in the present study. To study the face validity, the researcher showed the questionnaires to 11 knowledgeable and expert people in the field of research and asked their opinions, and by applying their opinions, the face validity was confirmed. Also, in this research, in order to measure reliability, 30 questionnaires were distributed in a prototype, then calculated with the help of SPSS software and Cronbach's alpha coefficient, which showed values above 0.7. The statistical population includes principals of non-profit secondary schools in the first district of Tehran, which were 250 people, and the sample size was determined to be 148 people with the help of Morgan's table. The sampling method was done in a random stratified manner. According to the findings, according to the Pearson test, it was determined that there is a significant relationship between the legislative, executive and judgmental thinking styles of non-profit secondary school principals in one district of Tehran with their transformational leadership style including mental persuasion, ideal influence, inspirational motivation and individual consideration. you have In this way, the legislative thinking style has a positive relationship with the transformational leadership style, and the executive and judgmental thinking style has a negative relationship with the transformational leadership style.
Keywords: thinking style of managers; transformational leadership style; School principals.
* Master's degree in educational management, Central Tehran branch of Islamic Azad University, Tehran, Iran
** Assistant Professor, Department of Educational Management and Higher Education, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
[1] . fatemehhamidifar@gmail.com
[2] . Bonsu et al
[3] . Dimov & Pistrui
[4] . Chumbler et al
[5] . Purwanto et al
[6] . Perfected way of thinking
[7] . Kuypers & Riba
[8] . Thinking Style
[9] . Zhang et al
[10] . Nguyen et al
[11] . Begum et al
[12] . Tarshizi
[13] . Hai et al
[14] . Curtis
[15] . Busari et al
[16] . Curtis et al
[17] . Autocorrelation
[18] . Serial Correlation
[19] . fatemehhamidifar@gmail.com