پیش بینی رویکردهای یادگیری دانشجویان بر اساس تصورات از یادگیری، باورهای معرفت شناختی علمی و خودکارآمدی یادگیری
الموضوعات :داود کاظمی فرد 1 , فرزانه میکائیلی منیع 2 , علی عیسی زادگان 3
1 - کارشناسی ارشد- دانشگاه ارومیه
2 - دانشیار -گروه روانشناسی تربیتی- دانشگاه ارومیه
3 - استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه ارومیه
الکلمات المفتاحية: رویکردهای یادگیری, تصورات از یادگیری, باورهای معرفتشناختی علمی, خودکارآمدی یادگیری.,
ملخص المقالة :
هدف این پژوهش پیشبینی رویکردهای یادگیری بر اساس تصورات از یادگیری، باورهای معرفتشناختی علمی، خودکارآمدی یادگیری در میان دانشجویان رشتههای علوم پایه دانشگاه ارومیه بود. روش تحقیق، توصیفی – از نوع همبستگی بود. بدین منظور تعداد 328 نفر (157 دختر و 171 پسر)، از دانشجویان رشتههای علوم پایه بر اساس جدول مورگان و کرجسی به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و پرسشنامههای تصورات از یادگیری ((لی، جانسون و تسای، 2008)، باورهای معرفتشناختی علمی ((کانلی، پینتریچ، وکاری و هریسون، 2004)، خودکارآمدی یادگیری (لین و تسای، 2013)، و رویکردهای یادگیری (لی، و همکاران، 2008)، جهت جمعآوری دادههای پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. دادهها با استفاده روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون در نرمافزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین رویکردهای سطحی و عمقی با تصورات یادگیری غیرمولد و سازنده رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0p<). همچنین، بین رویکردهای سطحی با مولفههای یقین و اطمینان رابطه مثبت معنادار و با مولفههای توجیهپذیری و پیشرفت رابطه منفی معنادار (05/0p<)؛ و بین رویکردهای عمقی با مولفههای توجیهپذیری و پیشرفت رابطه مثبت معنادار و با مولفههای یقین و اطمینان رابطه منفی معناداری وجود دارد (01/0p<). علاوه بر این، بین رویکردهای سطحی با همه مولفههای خودکارآمدی یادگیری رابطه منفی معنادار (05/0p<) و بین رویکردهای عمقی با همه مولفههای خودکارآمدی یادگیری رابطه مثبت معناداری مشاهده گردید (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رویکردهای یادگیری دانشجویان میتواند به وسیله مولفههای تصورات از یادگیری، باورهای معرفتشناختی علمی و خودکارآمدی یادگیری به شکل معناداری پیشبینی شود.