بررسی و مقایسۀحالات آفاقی و انفسی در سرودههای علاءالدولة بیابانکی بر اساس نظریة «استیس»
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)سعید کرکه آبادی 1 , پروین دخت مشهور 2 , فرزاد عباسی 3 , محبوبه ضیاخدادادیان 4
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران. (نویسنده مسئول)
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، واحدنیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی نیشابور، ایران
4 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحدنیشابور، دانشگاه آزاد نیشابور، ایران.
الکلمات المفتاحية: مکاشفه, دیوان اشعار, کشف صوری, کشف معنوی, علاءالدوله بیابانکی,
ملخص المقالة :
یکی از مسائلی که عرفانهای تمام ملل، حول آن میچرخند، مسئلة کشف و شهود است. به طور کلی مکاشفات عرفانی در دیوان علاءالدولة بیابانکی را میتوان به دو دستة کشف و شهود صوری و معنوی تقسیم نمود و هرکدام از آنها نیز انواعی دارد. این مکاشفات صوری و معنوی در برخی جهات با نظریة و.ت. استیس در مورد کشف و شهود، قابل انطباق است. در این پژوهش نیز مکاشفات علاءالدوله بر اساس احوال صوری و معنوی، مورد بررسی قرارگرفته و سپس به تشریح ویژگیهای مشترک آنها از جمله احساس ثقه، عینیّت، شادی و... پرداختهشده است. البتّه در برخی از این موارد، نظر استیس متفاوت است و یا با برخی از ویژگیهای مکاشفات اسلامی، قابل تطبیق نیست. علاوه بر آن، ویژگیهای اختصاصی حالات صوری و معنوی بررسی شده است و در نهایت به این نتیجه رسیدهایم که مکاشفات علاءالدوله، علاوه بر مطابقت با برخی از الگوهای عرفان غربی، در نوع خود بینظیر هستند و از جهاتی بر عرفان غربی نیز برتری دارند. هم چنین نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی–تحلیلی و روش کتاب خانه ای درصدد آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا اشعار علاءالدوله با وجود فراوانی، عباراتی در رابطه با کشف و شهود، قابلیّت تطبیق و دستهبندی در حوزة نوع ادبیادبیّات پیشگویانه و مکاشفهای را دارد یا خیر؟
_||_