اثر بخشی آموزش فلسفه به شیوة حلقة کندوکاو بر پرسشگری و نگرش به خلاقیت در دانشآموزان نابینا
الموضوعات :لیلا اکرمی 1 , امیر قمرانی 2 , صدیقه آقالر 3
1 - دانشجوی دکتری رشته روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان (نویسنده مسئول)lakrami@yahoo.com
2 - استادیار دانشگاه اصفهان، رشته روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسیaghamarani@yahoo.com
3 - کارشناس ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثناییsaghalar@yahoo.com
الکلمات المفتاحية: فلسفه برای کودکان, نابینایی, حلقة کندوکاو, پرسشگری, نگرش به خلاقیت,
ملخص المقالة :
زمینه: هدف برنامة آموزش فلسفه به کودکان ایجاد چالشهای فکری است و نقش مهمی در ایجاد تفکر خلاق دارد. هدف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر اجرای برنامة فلسفه برای کودکان بر بهبود پرسشگری و نگرش به خلاقیت در دانشآموزان دختر و پسر نابینا سنین 11-9 سال در شهر یزد پرداخته است. روش: تعداد 28 نفر دختر و پسر نابینا، (14 نفر گروه آزمایش و 14 نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامة شیوة سنجش توانایی پرسشگری و نگرش به خلاقیت استفاده شد. در این پژوهش از روش آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، استفاده شد و سپس از روش کلاسداری به شیوة حلقه کندوکاو شارپ - لیپمن و از داستانهای فکری فلیپ کم و رابرت فیشر بهره گرفته شد. یافتهها: دادههای بهدست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودکان با روش حلقة کندوکاو در بهبود پرسشگری و نگرش به خلاقیت دختران و پسران نابینا مؤثر است. نتیجهگیری: آموزش فلسفه به کودکان در تقویت پرسشگری، تفکر انتقادی و خلاقیت در کودکان نابینا نقش مهمی دارد.