ضرورت طراحی یک مدل بهینه برای سنجش سرمایه فکری در نظام آموزش عالی
الموضوعات :عباس عباسپور 1 , محمد شرفی 2 , مینا مقدم 3
1 - نویسنده
2 - نویسنده مسئول
3 - نویسنده
الکلمات المفتاحية: سرمایه فکری, سرمایه انسانی, آموزش عالی, سرمایه سازمانی, سرمایه رابطهای, سنجش سرمایه فکری,
ملخص المقالة :
زمینه: در سالهای اخیر منابع مزیت رقابتی از سرمایههای ملموس و سخت به داراییهای غیر ملموس و نرم مانند دانش و سرمایه فکری تغییر داده است. به دلیل اهمیت سرمایه فکری و ارزیابی آن در نظامهای آموزش عالی، دست اندرکاران امر آموزش عالی به شناخت مؤلفههای سرمایه فکری و نحوه سنجش آن نیاز دارند. هدف: شناسایی مؤلفههای سرمایه فکری به مدیران نظام آموزش عالی و به ویژه دانشگاهها کمک میکند تا با شناخت حاصل از آن، به نحو مطلوب و مؤثری سرمایههای فکری را مورد سنجش قرار داده و به دنبال آن فرایند مدیریت سرمایههای فکری را بهبود بخشند. این تحقیق تلاش میکند تا با بررسی شیوههای سنجش سرمایه فکری، مدلی مطلوب و کاربردی برای سنجش سرمایه فکری بر اساس سه عنصر سرمایههای انسانی، سازمانی و رابطهای و شاخصهای سنجش هر کدام از این سرمایه ها ارائه نماید. روش: این پژوهش به روش فرا تحلیل مدل ها و شیوههای موجود سنجش سرمایه فکری را از دیدگاه نقاط قوت و ضعف مورد بررسی قرار میدهد و به ارائه مدلی میپردازد که قابلیت کاربرد بیشتری در نظام آموزش عالی دارد. یافتهها: مدلهای و شیوههای مختلفی برای سنجش سرمایه فکری وجود دارد که هر کدام دربردارنده نقاط قوت و ضعف هستند. مدل مناسب سنجش باید مبتنی بر اهداف، مأموریتها و استراتژیهای مؤسسات آموزش عالی طراحی و تدوین گردد. نتیجه گیری: به منظور دست یابی به تولید علم نافذ و استفاده حداکثری از ظرفیتها و قابلیتهای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ضرورت سنجش سرمایه فکری در نظام آموزش عالی در عصر اقتصاد دانش بنیان بر کسی پوشیده نیست و این امر نیازمند تدوین شاخصهای و معیارهای مناسب با اهداف و مأموریتهای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی است.