مهندسی مجدد نگرش در نظام آموزش عالی
الموضوعات :بهرام شریف 1 , سید محمود شبگو منصف 2
1 - نویسنده
2 - نویسنده
الکلمات المفتاحية: توسعه, افت تحصیلی, آموزش عالی, مهندسی مجدد نگرش, کارآفرینپروری,
ملخص المقالة :
امروز بیش از هر زمان دیگر رمز استقلال کشورها و جوامع در تدبیرِ ساز و کارهای جدید توسعه برای ورود به شرایط نوین جهانی، نهفته است. با توجه به این که اطلاعات، دیگر یک مزیت محسوب نمی شود، تولید فکر و اندیشه برای رو به رو شدن با مسائل داخلی و جهانی، اهمیت منابع انسانی جوامع را به عنوان یک سرمایه ی بالقوه، بیش از پیش، آشکار مینماید. حرکتهای اولیه برای نهضت آزاداندیشی و جنبش نرمافزاری، جهت تشویق نوآوری، صورت پذیرفته است اما استمرار آن برای بقاء حرکتهای توسعهای، ضروری است لذا توجه جدی در این زمینه، ساز و کارهای سیاست آموزشی جدیدی را میطلبد. متأسفانه وضعیت فعلی اقتصادی کشور، رویداد اُفت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه ها و موضوع فرار مغزها، شاخصهای مثبتی در بخش ارزشگذاریِ اهمیت و منزلت علم، به شمار نمیآیند. الگوهای علمی و دانشگاهی در جامعه، آسیبپذیر گردیده اند و دانشگاه ها بیشتر به منزله ی مراکزی برای صدور مدرک دانشگاهی، مورد توجه قرارگرفتهاند. ورودیهای سیستم نظام آموزش عالی کشور با توجه به آسیبهایی که به ارزش و جایگاه علمی در جامعه وارد آمده است، آسیب دیدهاند و بدون انگیزه ی کافی برای یادگیری نیز نمیتوانند به خروجیهای مطلوب و مورد نیاز توسعه در کشور تبدیل گردند در نتیجه آموزش عالی در بحران است. مقاله ی حاضر با بهره گیری از منابع و الگوهای موجود در علوم مدیریت رفتار سازمانی، بازاریابی و... محدودیتها و مشکلات پیشروی توسعه ی کشور در بخش آموزش عالی را شناسایی کرده، راهکارهای عملی را با استفاده کردن از فرصت ها و موقعیتهای موجود، جهت کارآفرین پروری به منظور افزایش فرهنگ کارآفرینی و نوآوری از طریق نظریه ی مهندسی مجدد نگرش در دانشگاهها معرفی و پیشنهاد مینماید.