بررسی جلوههای فرهنگ عامۀ ایرانی در سفرنامههای هینریش بروگش آلمانی
الموضوعات :فرشاد اسکندری شرفی 1 , مهدی صادقی درویشی 2 , وحید مبارک 3
1 - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
2 - کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی، گروه زبانشناسی و زبانهای خارجه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
3 - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
الکلمات المفتاحية: فولکلور, هینریش بروگش آلمانی, سفرنامه, فرهنگ عامۀ ایرانی, مفهوم «من» و «دیگری»,
ملخص المقالة :
فرهنگ عامه مجموعه آیینها و مراسم، اسطورهها، افسانهها، داستانها، مَثَلها، ترانهها، لالاییها، چیستانها، بازیها و سرگرمیها، باورها و خرافهها و... یک قوم است. سفرنامهها از جمله نوشتههایی است که اطلاعات وسیع و ارزشمندی از اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مردم سرزمینهای گوناگون در آنها یافتمیشود. بنابراین واکاوی اینگونه نوشتهها در شناخت جلوههای فرهنگ عامۀ یک سرزمین بسیار مؤثر است. در این پژوهش که با روشی توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای صورت میگیرد، دو سفرنامۀ سفری به دربار سلطان صاحبقران و در سرزمین آفتاب، نوشتۀ هینریش بروگش آلمانی، که در زمان ناصرالدین شاه دو بار به ایران سفر کرده، با هدف بازخوانی جلوههای فرهنگ عامۀ ایرانی عصر قاجار، بررسی شدهاست. دستاورد پژوهش نشان میدهد که بخش قابل توجهی از این سفرنامهها به شرح و توصیف مؤلفههای فرهنگ عامۀ ایرانی اختصاص دارد. وصف صورت و سیرت ایرانیان، زیورآلات و آرایش، شکار، جشنها و شادمانیها، آیین سوگواری محرم، آیین ازدواج و عروسی، آیین مرگ، آداب و عادات غذاخوردن، آداب مهمانی و مهماننوازی، زبان و ادبیات عامه، بناها و مکانهای عامیانه، هنرهای عامیانه و صنایع دستی و باورها و خرافات مهمترین عناصر فرهنگ عامۀ ایرانی است که بروگش در سفرنامههای خود با نگاهی تیزبین و فراگیر پیرامون آنها سخن گفتهاست. در بخشهایی از سفرنگارههای بروگش، ذهنیت و نگاه غربی به شرقی که دیگری را با خود مقایسه میکند و خود را برتر میشمارد، به چشم میخورد. هر چند که قضاوتهای منصفانه نیز در آنها کم نیست و میتواند وجه تمایز این سفرنامهها با بسیاری از سفرنامههای اروپایی باشد.
منابع
_||_
References
1. Arinpour, Yahya. (1387). From Nima to our time (history of contemporary Persian literature). C 3. Ch fifth. Tehran: Zovar.
2. Anjoy Shirazi, Seyyed Abulqasem and Mahmoud Zarifian. (1371). A passage and comment on people's culture. what first Tehran: Spark.
3. Brogsch, Heinrich. (1374). In the land of sunshine (the second travelogue of Heinrich Bruges). Translated by Majid Jalilvand. what first Centeral Tehran
4. (1389). A trip to the court of Sultan Sahibqaran. Translated by Mohammad Hossein Kurdbeche. What is the third Tehran: Information.
5. Best, Oliver. (2011). "German tourists and explorers in Iran". In: History of Iran-Germany relations. Translated by Hora Amin and colleagues. Under the supervision of Peyman Mateen. What is the second Tehran: Amir Kabir. pp. 169-179.
6. Tamimdari, Ahmed. (2018). popular culture What is the sixth Tehran: Mahkame.
7. Jafari, Mohammad. (2017). An introduction to Iranian folklore. What is the third Tehran: Jami.
8. Zulfiqari, Hassan. (2018). Iran's public language and literature. The fourth Tehran: Side.
9. Sipek, Yiri. (1384). Iranian folklore literature. Translated by Mohammad Akhgari. what first Tehran: Soroush.
10. Mahjoub, Mohammad Jaafar. (1386). Folk literature of Iran (a collection of articles about legends and customs of Iranian people). by the efforts of Hasan Zulfiqari. What is the third Tehran: Cheshme.
11. Namur Mutal, Bahman. (1388). "Introduction to Imagery". Comparative literature studies. Year 3. Number 12. pp. 119-138.