کارکرد جملههای مرکب در مثنوی معنوی
الموضوعات :
1 - دانشجوی دانشگاه خوارزمی
2 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی
الکلمات المفتاحية: جملهی مرکب, پایه, پیرو, مثنوی, مولوی, جمله,
ملخص المقالة :
بخش بزرگی از دلنشینی کلام مولوی به شیوهی بیان و نحو کلام او مربوط میشود .مولویپژوهان اغلب از گیرایی کلام مولوی سخنها گفتهاند؛ امّا بسیاری از رمزهای این زبان پوشیده ماندهاست؛ برای کشف این زیباییها هیچ راهی جز تحلیل زبان وی وجود ندارد. پس نگارندگان برآن شدند تا با بررسی کارکرد نحوی و بسامد جملات مرکب در مثنوی به دریافت برخی از عوامل انسجامی این اثر مدد رسانند.این تحقیق بر اساس 1372 بیت از آغاز دفتر اوّل مثنوی انجام پذیرفته است و شیوهی کار مبتنی بر روش آماری و تجزیه و تحلیل ساختاری و طبقهبندی جملات است. از این بررسی نتایج قابل توجّهی در ارتباط تنگاتنگ محتوای متن با ساختمان جملهای زبان آن به دست آمده؛ در مثنوی جملههای مرکب به مراتب بیشتر از جملههای ساده مورد استفاده قرار گرفته است و از میان این جملات ، جملههایی که از یک پایه و یک پیرو ساخته شدهاند بسامد بیشتری دارند؛ این امر علاوه بر آن که انسجام متن را افزایش داده، با طولانیتر کردن جملهها بستر مناسبی برای محتوای آموزشی مثنوی فراهم آورده است، در بعضی از این جملات مرکب، مولوی با حذف حرف ریط ، خواننده را آزاد گذاشته تا خود حرف ربط مناسب را برگزیده و با توجّه به آن جملهی پایه و پیرو را انتخاب کند؛ و یا در بعضی از جملات مرکب پیچیده، بک جمله همزمان دو نقشِ پایه و پیرو را دارد،به این معنی که نسبت به جمله پیش و پس از خود، نقش آن متفاوت میشود.
انوری، حسن و گیوی، حسن (۱۳۹۲). دستور زبان فارسی ۲، ویرایش چهارم، چ ۳، تهران: فاطمی.
طبیبزاده، امید (۱۳۹۱). دستور زبان فارسی، چ ۱، تهران: مرکز.
فتوحی، محمود (۱۳۹۰). سبکشناسی، چ ۲، تهران: علمی.
فرشید ورد، خسرو (۱۳۸۴). دستور مفصّل امروز، چ ۲، تهران: سخن.
گلفام، ارسلان (۱۳۸۶). اصول دستور زبان، چ ۲، تهران، نشر ذره.
مولانا، جلالالدین محمد بلخی (۱۳۷۹). مثنوی معنوی، چ ۴، تهران: دوستان.
وحیدیان کامیار، تقی و عمرانی، غلامرضا (۱۳۸۳). دستور زبان فارسی (۱)، چ ۶، تهران: سمت.
ناتل خانلری، پرویز (۱۳۸۲). دستور زبان فارسی، چ ۱۹، تهران: توس.
نوبهار، مهرانگیز (۱۳۸۹). دستور کاربردی زبان فارسی، ویراست دوم، تهران: رهنما.