تفاوتهای واژگانی زنان و مردان در رمان «درازنای شب» اثر جمال میرصادقی
یدالله بهمنی
1
(
عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
)
فاطمه حاجتی
2
(
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید رجایی
)
الکلمات المفتاحية: زبان جنسیتی, تفاوتهای واژگانی, رمان درازنای شب, جمال میرصادقی.,
ملخص المقالة :
پژوهش در حوزۀ زبان و جنسیت از مطالعات نوین زبانشناسی اجتماعی است که در نتیجۀ تلاش فمینیستها برای توازن جایگاه اجتماعی زنان و مردان صورت گرفت. پرداختن به این تفاوتها در رفتار کلامی زنان و مردان سبب آگاهیبخشی و در نهایت اعتلای فرهنگی جامعه در مسیر مطلوب روابط انسانی میشود. آثار مکتوب به ویژه رمان نیز علاوه بر قابلیت بررسی زبان و جنسیت به عنوان ویژگی فرهنگی نویسنده، میتواند در بازشناسی نگرش جنسیتی یک اجتماع در محدودۀ زمانی و مکانی خاصی مؤثر باشد و بر همین اساس تمایز زبان نویسنده و شخصیتها را در مقاطع تاریخی و ابعاد فرهنگی، بهعنوان واقعیت زندگی انسانی- اجتماعی بررسی نماید. پژوهش حاضر به ارزیابی عملکرد نویسندۀ رمان درازنای شب در بهکارگیری زبان جنسیتی می-پردازد و بهطور ویژه بر تفاوتهای واژگانی نظر دارد؛ دادههای زبانشناسان و پژوهشگران درمورد برخی از تفاوتهای مطرح واژگانی زنان و مردان، همچون کاربرد سوگندواژهها، رنگواژهها، دشواژهها، صفات و واژگان عاطفی، تعدیلگرها و تشدیدگرها جمعآوری گردید. سپس موارد مربوط به هر مؤلفه، از کل رمان استخراج و در نهایت با توجه به متغیرهای اجتماعی و بافت موقعیتی تجزیه و تحلیل شدند. نتیجۀ این بررسی حاکی از آن است که جمال میرصادقی صفات و واژگان عاطفی، تعدیلگرها و تشدیدگرها را مطابق با یافتههای زبانشناسان بهکار برده است، در حالی که تنوع رنگواژهها از منظر زبانشناختی جنسیتی، ضعیف ارزیابی شد. علاوه بر آن، اختلاف آماری کم، اما معناداری نشان میدهد که نویسنده علیرغم نظر زبانشناسان، سوگندواژه-ها و دشواژههای بیشتری در زبان زنان بهکار گرفته است.