واکاوی جامعهشناختی سیمای زن در اشعار ملک الشعراء بهار و سیّد اشرف الدّین گیلانی
الموضوعات :رضا موسی آبادی 1 , مهدی نوروز 2 , بتول فخراسلام 3
1 - دانشجوی دکترای تخصصی زبان وادبیات فارسی دانشگاه آزاداسلامی واحدنیشابور-ایران
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد واحد نیشابور
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد واحد نیشابور- ایران
الکلمات المفتاحية: زن, ادبیّات مشروطه, نسیم شمال, ملک الشعرا بهار,
ملخص المقالة :
زن ونقش آن در اجتماع یکی از موضوعاتی است که همواره در آثار منظوم و منثور ادبیّات فارسی مورد توجّه واقع شده و جایگاهی درخور یافته است؛ امّا زن در ادبیّات کلاسیک فارسی چهرة چندان مثبت و درخور ستایشی ندارد؛ زیرا در میان اشعار شاعران کلاسیک، هویّت زن مخدوش و تیره و دیدگاههای منفی نسبت به او بر سیمای زن سایه افکنده است. از زمان مشروطه و با آشنایی مختصر ایرانیان با فرهنگ غرب و اندیشههای مدرن، نقش و هویّت زنان به عنوان یکی از کُنشگران مهمّ اجتماعی در شعر مشروطه مورد توجّه واقع شده و جایگاه درخوری یافته است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و مقایسة تجلّی سیمای زن در اشعار ملک الشعرا بهار و نسیم شمال در عصر مشروطه بپردازد. از مهمترین یافتههای این پژوهش آن است که نگرش شاعران به سیمای زن در شعر دورة مشروطه تغییر کرده؛ برای اوّلین بار مضامین شعر این دوره به مسائل حقوقی و اجتماعی زن میپردازد و زن از معشوقه بودن مطلق خارج میشود و عقلانیّت، شخصیّت و انسانیّت او مورد تبیین و تحلیل قرار میگیرد. همچنین هر دو شاعر در دستیابی زنان به دانش، حقوق فردی و آموزههای مدرن با یکدیگر هم عقیدهاند؛ امّا در مورد آزادی پوشش و مسألة حجاب، بهار راهکار رهایی از جهل را کشف حجاب میداند، درحالی که نسیم شمال، حجاب را برای حضور زنان در اجتماع لازم میداند.
_||_