نقش تعدیلگر سبکهای حل تعارض در رابطه تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی
الموضوعات : مطالعات اسلامی ایرانی خانوادهمینا افخمی پوستچی 1 , فاطمه علی دوستی 2
1 - کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، گروه آموزشی علوم اجتماعی، روانشناسی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خیام، مشهد، ایران
2 - گروه علوم اجتماعی، روانشناسی و مشاوره، دانشگاه خیام، مشهد، ایران
الکلمات المفتاحية: سبکهای حل تعارض, تعارضات زناشویی, طلاق عاطفی,
ملخص المقالة :
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر سبکهای حل تعارض در رابطه تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی صورت گرفت. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری، شامل زنان و مردان متأهل شهر مشهد در بازه زمانی اردیبهشتماه تا تیرماه 99 بود که تعداد ۲۶۵ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (۲۰۱۰)، مقیاس تعارض زناشویی ثنایی و براتی (۱۳۷۵) و نسخه دوم پرسشنامه سبکهای حل تعارض رحیم (۱۳۶۱) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که تمامی مؤلفههای تعارض زناشویی با طلاق عاطفی همبستگی مثبت و معنادار و با سبک حل تعارض سازنده رابطه منفی معناداری دارند. همچنین بین سبک حل تعارض سازنده با طلاق عاطفی نیز رابطه منفی معناداری برقرار است. علاوه بر این، بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده از سبک حل تعارض سازنده، میان تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی، نقش تعدیلکنندگی دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تعارضات زناشویی می توانند با تعدیل گری استفاده افراد از سبک حل تعارض سازنده، کاهش طلاق عاطفی را پیش بینی کنند. لذا افراد با بهره گیری از سبکهای حل تعارض سازنده، علیرغم تجربه تعارضات زناشویی سردی رابطه و طلاق عاطفی را به احتمال کمتری تجربه میکنند.
_||_