اثر بخشی درمان بیوفیدبک GME برکاهش درد زنان مبتلا به دیسمنوره اولیه
الموضوعات :زهرا عمارلو 1 , فاطمه جاجی اربابی 2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات نیشابور، گروه روان شناسی بالینی، نیشابور، ایران.
2 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات نیشابور، گروه روان شناسی، نیشابور، ایران.
الکلمات المفتاحية: Women, درد, دیسمنوره, قاعدگی دردناک, بیوفیدبک, Biofeedback, Dysmenorrhea, painful periods,
ملخص المقالة :
دیسمنوره یا قاعدگی دردناک یکی از مشکلات زنان در سنین باروری است که بر سلامتی آنان از لحاظ فردی و اجتماعی اثرات نامطلوب می گذارد. یکی از عمده ترین علل مراجعه ی زنان به پزشک بوده و به طور کلّی کیفیت زندگی زنان را در سنین باروری تحت تاثیر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بیوفیدبکEMG در درمان بیماران مبتلا به دیسمنوره ی اولیه بود. این مطالعه از نوع طرح پژوهشی نیمه آزمایشی می باشد. جامعه ی آماری تمام بیماران مبتلا به دیسمنوره ی اولیه بودند که در سه ماه اول سال 1394 به بیمارستان های حکیم و قمربنی هاشم(ع) شهر نیشابور مراجعه کردند. نمونه های آماری به صورت در دسترس و با اجرای مقیاس چند بعدی کلامی انتخاب شدند. بیماران طی 6 جلسه در سه روز اول شروع قاعدگی، هر روز دو جلسه بیوفیدبکEMG را همراه با آموزش های آرام سازی عضلانی پیش رونده دریافت نمودند. ابزار اندازه گیری داده های خروجی دستگاه بیوفیدبک و داده های پرسشنامه چند وجهی درد می باشد. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند بیوفیدبکEMG در کاهش درد بیماران دیسمنوره اوّلیّه موثر است(05/0 p-value <).
اصغری مقدم، محمدعلی.(1390). درد وسنجش آن. بررسی رویکردهای نوین به روان شناسی درد. انتشارات رشد.
ترشیزی، جعفر.(1393). بررسی اثربخشی درمان بیوفیدبک بر اضطراب، افسردگی و مدیریت درد در بیماران مبتلا به سردرد تنشی. کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات خراسان رضوی(نیشابور).
حاجه فروش، و. (1392). http://www.neurotherapyassociates.com .
رسول زاده، نسرین. زبردست، جیران. ذوالفقاری، میترا. مهران، عباس. (1386). تاثیر آرام سازی بر دیسمنوره اولیه. مجله دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران (حیات)، 13، 2، 23-30.
شعبانی نشتایی، مریم. محمد علیزاده، سکینه. (1389). الگوی دیسمنوره اولیه در دانشجویان ساکن در خوابگاه های تبریز. مجله پرستاری و مامایی تبریز. 18، 15-21.
Ambresin, A. E., Belanger, R. E., Chamay, C. Berchtold, E., & F. O. Narring. (2012). Body dissatisfacti on top of depressive mood among adolescents with severe dysmenorrhea. J Pediatr Adolesc Gynecol, 25,19-22.
Balick, L., Elfner, L., May, J., & Moore, D. J. (1982). Biofeedback treatment of dysmenorrhea. Applied Psychophysiology and Biofeedback, 7, 4, 499-520.
Berek, J. S. (2002). Novak's Gynecology. London: Lippincott Williams & Wilkins.
Breckenridge, R., Gates, D., Hall, H., & Evans, D. (1983). EMG biofeedback as a treatment for primary dysmenorrhea. Souther Psychologist, 1, 75-76.
Degood, D. E., & Tait, R. C. (2001). Assessment of pain beliefs and pain coping. In Turk D. C & Melzack, R. (Eds.) Handbook of pain assessment. Second Edition (320-345), New York: Guilford Press.
Dietvorst, T. F., & Osborne, D. (1978). Biofeedback assisted relaxation training for primary dysmenorrhea: A case study. Biofeedback and Sey Regulation, 3, 301-305.
Flor, H., & Birbaumer, N. (1993). Comparison of the efficacy of electromyographic biofeedback, cognitive-behavioral therapy and conservative medical interventions in the treatment of chronic musculoskeletal pain. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 61, 653-658.
Hart, A., Mathisen, K., & Prater, J. (1981) A comparison of sikn moisture and EMG training for primary dynmenorrhea. Biofeedback and Self-regulation, 6, 367-373.
Keefe, F. J., Lumley, M., Anderson, T., Lynch, T., Studts, J. L., & Carson, K. L. (2001). Pain and emotion: New research directions. Journal of Clinical Psychology, 57, 587 – 607.
Nicholas, M. K., Molloy, A., Tonkin, L., & Beeston, L. (2000). Manage your pain: Practical ad positive ways of adapting to chronic pain. Sydney: ABC Books.
Parker, M. A., Sneddon, A. E., & Arbon, P. (2010). The menstrual disorder of teenagers (MDOT) study: determining typical menstrual patterns and menstrual disturbance in a large population-based study of Australian teenagers. Br J Obstet Gynaecol, 117-185.
Quillen, M. A., & Denney, D. R. (1982). Self-control of dysmenorrheic symptoms through pain management training. J. Behav. Ther & Exp Psychiat, 13, 2, 123-130.
Shellenberger, R., Amar, P., Schneider, C., & Turner, J. (1994). Clinical efficacy and cost effectiveness of biofeedback therapy. Denvre: AAPB.
_||_