زن، فرهنگ، دو واژه
الموضوعات :
1 - دکتری فرهنگ و زبان های باستانی و هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودسر
الکلمات المفتاحية: فرهنگ, اسطوره, culture, زن, آفرینش, ازدواج, Myth, woman, worship, ستایش, creation, matrimony,
ملخص المقالة :
تراوشهایی که از فکر بشر در طی زمان از دیر باز برای ارتقا و اعتلای ساختار اخلاقی و اجتماعی به وجود می آید فرهنگ است. هر فردی نشان دهندة جزیی از جامعه است که با پیروی از کردارهای خاصی که منجر به نظم می شود، ارزشها، اعتقادها و باورهای یک جامعه را تأمین می کند. رفتارها و کردارهای فردی که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و به تدریج مطابق ارزشهای معیار، جامعه آن را صیقل داده و به صورت فرهنگ حاکم میشود. در خالل پاره ای از این ارزشها زن و مقام وی و نگرش نیاکان ما جزء در تاریخ فرهنگ این مرز و بوم از حرمت و اعتبار واالیی برخوردار بوده اند. ّ مراتبی هستند در خور توجه جهت بررسی و آگاهی های فرهنگی و اینکه زنان این ارزشمندی و اعتبار را می توان در متنها و داستان های کهن مشاهده نمود که در بر دارندة نگرش و فرهنگی گذشتگان در این امر می باشد. زن بـــه معـــنی: زایـــش اســت که بهصــــورت واژههـــای چون کهن متون درvadhu، nāiṝi، nārig، vantav، wad، wa/∂δ، zan پهلوی، اوستایی، سغدی، سنسکریت به کار رفته است. به زن القابی چون در زبان فارسی میانه که واژة به معنی بانو است داده شده است. در زبان سغدی به معنی بانو، خانم، همسر، ملکه و شهبانو است. در این مقاله نگارنده از آغاز آفرینش انسان مطالبی را ارائه می کند و زن را که نمونه ای از خلقت هستی است به عنوان جزیی از فرهنگ با همة نمادینه های نیکی و بدی در ادوار کهن مورد بررسی قرار می دهد. در این مقاله نگارنده از آغاز آفرینش انسان مطالبی را ارائه می کند و زن را که نمونه ای از خلقت هستی است به عنوان جزیی از فرهنگ با همة نمادینه
_||_