رویکرد دولت مشعشعیان در توسعه علوم دینی و آموزشی
الموضوعات : فقه و تاریخ تمدّنسید محمد احمدی مقدم 1 , امیرعباس مهدوی فرد 2
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی،دانشگاه قم، ایران.
2 - استادیار، گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی،دانشگاه قم، ایران.
الکلمات المفتاحية: تمدن, مشعشعیان, فرهنگ, خوزستان,
ملخص المقالة :
نهضت مشعشعیان از سال 845 هـ .ق شکل گرفت و به تشکیل حکومت مشعشعیان توسط بنیانگذار آن سیدمحمد بن فلاح در خوزستان منجر شد. دوره حکومت مشعشعیان حدود 400 سال به طول انجامید، این حکومت فراز و نشیب های زیادی را پیمود و اقدامات زیادی را در حوزههای مختلف در این سرزمین انجام داد. با این حال تعابیر و اختلاف نظرهای مختلفی در رابطه با مشعشعیان و اقدامات آنان وجود دارد که این موضوع انجام پژوهشی جامع در این زمینه را ضروری می نماید.هم چنین این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که وضعیت فرهنگی و تمدنی سرزمین خوزستان در زمان مشعشعیان چگونه بوده است؟ و بر این فرضیه استوار است که مشعشعیان در زمان حکومت خود در سرزمین خوزستان با ترویج اسلام، تشیع و ایدئولوژی خود و همچنین اقدامات و فعالیت های علمی موجبات تغییر و تحولاتی در حوزه فرهنگی یجاد کرده بود، از جمله اقدامات فرهنگی ایشان ایجاد مدرسه علوم دینی در حویزه توسط سید مطلب بود، همچنین مشعشعیان از طریق تحولاتی که در حوزه سیاسی و روابط سیاسی و اقتصادی تأثیرات مهمی در حوزه تمدنی ر سرزمین خوزستان ایجاد نموده بودند، از آن جمله می توان به قلعه هایی که در زمان مولی محسن ساخته شد، اشاره کرد. در این تحقیق از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و هم چنین گرداوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای به جمع آوی مطالب و سپس توصیف و تحلیل آنها پرداخته است.
رویکرد دولت مشعشعیان در توسعه علوم دینی و آموزشی
چکیده
در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم (پانزدهم میلادی) ایران یک واحد سیاسی یکپارچه نبود، در شرق ایران ضعف قدرت بازماندگان تیموری مشهود و در قسمتی دیگر از غرب ایران، توسعه حکومت ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو آشکار بود. در چنین اوضاع و احوالی احتمال نضج گرفتن نهضت های مذهبی - سیاسی در نواحی مختلف ایران قوت داشت. از جمله حدود سال 1437م/840 ه.ق در منطقه جنوب عراق و خوزستان نهضت مذهبی شیعی به رهبری سید محمد بن فلاح از شاگردان احمد بن فهد بن علامه حلی نضج گرفت که به سرعت به حکومت محلی تبدیل گشت. موسس این دولت سید محمد بن فلاح ( متوفای ۸۷۰ق) از علمای حوزه حله بود که در سال ۸۲۸ ق ادعای مهدویت نمود. با این ادعا توانست نظر بیشتر قبایل خوزستان را به خود جلب کند وی بعد از جنگ های متمادی توانست در سال ۸۶۵ قمری حکومت مستقل شیعه به مرکزیت حویزه ایجاد کند. از این زمان به بعد، مشعشعیان بیش از دویست سال به صورت حکمرانان تابع بر این منطقه حکومت کردند. این حکمرانان مردمانی بزگوار، علم دوست، اهل فضل و دانش بودند. به این جهت آنان موجبات رشد فرهنگی و شکوفایی علم و هنر منطقه خوزستان را فراهم آوردند. دیری نپائید که خوزستان عموما و حویزه خصوصا بعنوان مرکز حکمرانی خوزستان در آن زمان یکی از مراکز عمده علمی فرهنگی شد. مرکزی که طالبان علم و جویندگان فضیلت و ادب آهنگ آن نمودند و در آن رحل اقامت افکندند. مفسرین، فقها، حکما، ادبا و شعراء بزرگی از آن ظهور نمودند.
مقدمه
دوره هلاکو خان آغاز مرحله دیگری از یورش مغولان به شمار می آید که چنگیز خان از سال ۹۱۸ ق آغاز کرده بود. یورش هلاکو در نهایت به اضمحلال در کانون مهم سیاسی - مذهبی اسماعیلیان در الموت و خلفای عباسی در بغداد انجامید. که هر یک آثار مهمی در حوزه اعتقادی – سیاسی به جا گذاشته بودند. مرکزیت دینی و سیاسی با سقوط بغداد دچار خدشه و تحول گردید و با سقوط الموت، اسماعیلیان از پیشگامان مبارز نظامی در حوزه تشیع کنار نهاده شدند. بی ثباتی سیاسی همراه بی ثباتی مذهبی، وجه بارز این دوره بوده است. چون در این دوره رسمیت مذهب اهل سنت پایان یافت و فرصتی بی سابقه ای برای شیعه دوازده امامی برای رسمیت دادن به مذهب خود به حساب می آید درگیری ها، نابسامانی ها، ظهور سلسله های محلی و قومی – قبیلهای موجود در فاصله میان ایلخانان تا تیموریان، نشان از هم گسیختگی سیاسی و اوج پراکندگی دارد؛ به طوری که در هر گوشه، فرمان روای مستقلی حکومت می کرد.
بروز درگیری قراقویونلوها و آق قویونلوها و کشمکش های میان آنان حتی حکومت آنان بر بخش های جنوبی منطقه خوزستان و جنوب شرقی عراق عرب، آشفتگی و کشاکش قدرت ها در نبود یک حکومت قدرتمند مرکزی را نشان می دهد. در نگرشی کلی به قرنهای هشتم و نهم هجری، باید گفت که مرزهای سیاسی ثباتی نداشت. ظهور و سقوط حکومتهای مختلف، زمینه مساعد برآمدن جنبش های اجتماعی را فراهم آورده بود. این جنبش، عمدتا از یک سو از نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی ناشی می شدند و از سوی دیگر، بر جریان فکری و اعتقادی جدیدی مبتنی بودند که خیزش نوربخشیان ، مشعشعیان و صفویان در زمرهی این گروه ها و جنبش ها قرار دارند، که به رغم تمایز عناصر نژادی مخاطبان و حامیان آنها و تفاوت مناطق فعالیت، همه ی این گروه ها در رویکردی مبالغه آمیز به تشیع همانند بودند. از جنبش های مذکور، صفویان و مشعشعیان موفق به تشکیل حکومت شدند، با این تفاوت که حکومت مشعشعیان، بر خلاف صفویان، فراگیر و دیر پا نبود از آغاز تا انجام جنبش و حکومت مستقل مشعشعیان حدود هفتاد سال به دراز کشید(یوسفی،1389: 1)
سده نهم هجري در تاریخ فعالیت گرو هها و جنبش هاي شیعی از اهمیت بسیار برخوردار است. جنبشهایی نظیر نوربخشیان، حروفیان، مشعشعیان، و صفویان در این دوران به وجود آمدند و تمامی این جنبشها بسیار به تشیع گرایش داشته اند. در اثر فعالیت این گروهها دگرگونی هاي بزرگ معنوي و تأثیر شگرفی در اذهان مردم کرد، لر، آذري، فارس و قسمتی از اعراب به وجود آمد. سلسله مشعشعی یکی از طلایه داران و پدیدآورندگان دگرگونی آن دوران به شمار می روند. مشعشعیان پس از استقلالی کوتاه مدت در دوره صفویه به شکل فرمانروایی وابسته و پیرو صفویه درآمدند. هر یک از جنبشهاي این دوره داراي اعتقاداتی مختلف در مسائل فکري، دینی، اجتماعی و فرهنگی بودند. اکثر این گروهها عقایدشان نشأت گرفته از تشیع و تصوف بوده است و در ارتباط این دو گرایش با یکدیگر برخواسته بودند.
یکی از نتایج درآمیختن تشیع و تصوف پدید آمدن نهضت مشعشعیان بوده است. آنان از پیروان سید محمد بن فلاح بنیان گذار این جنبش می باشند که این نهضت با فعالیتهاي وي به وجود آمد و مدت هفتاد سال(844-914 ق.) به شکل مستقل بر بخشی از جنوب غرب و سپس به شکل والی از جانب حکومت مرکزي بر آنجا حکمرانی می نمودند. وي حرکت خود را با مقدمه اي صوفیانه آغاز کرد، آنگاه شروع به اظهار برخی دعاوي نمود. مشعشعیان جنبشی سیاسی و اجتماعی بودند که به مدت پنج قرن در خوزستان و برخی نواحی اطراف صاحب نفوذ و آوازه بودند و در این مدت دچار تحولات بسیاري شدند و خدمات شایانی نیز نمودند(قیم و بداوی، 1392: 2)
در مقایسه با جنبش هاي هم عصر و هم سو با مشعشعیان در سده هاي هشتم و نهم هجري، پژوهشهاي کمی در مورد آنان وجود دارد. این در حالی است که این موضوع از جنبه هاي گوناگون و از منظر اعتقادي، سیاسی و اجتماعی از اهمیت فراوانی برخوردار است. از این رو در پژوهش حاضر تاثیر این دولت را در توسعه علوم دینی و آموزشی مورد بررسی قرار می دهیم.
چهارچوب نظری
ماهيت اجتماعی مشعشعیان
مناطق جنوب عراق و عرب خوزستان را به دو بخش قبیله ای با روستایی عشایری و شهری تقسیم نموده اند. روستا به عنوان محل استقرار گروهی یک جانشین قبیله ای و یا تحت سلطهى قبایل بود. الگوی اقتصادی آنان مبتنی بر کشاورزی یا زراعی دامی بود. علاوه بر فعالیت های کشاورزی و دامی، راهداری و تأمین امنیت کاروان های تجارتی - مسافرتی از سوی برخی قبایل منطقه، به عنوان یکی از شیوه های اصلی امرار معاش یاد شده است ابن بطوطه از وظیفه ی راهداری گروهی از اعراب خفاجه یاد کرده است که افزون بر راهنمایی کاروانها، شتر را نیز به عنوان مركب نقل و انتقال کرایه می دادند. از سوی دیگر، گروهی دیگر از همین اعراب در حومه ی کوفه به کار غارت و دستبرد مشغول بودند. هم چنان که به تعبیر وی اعراب معادی (بنی معدی عیدی ) نیز در حومهی واسط مترصد فرصتی بودند که به کاروان ها بتازند و غارت کنند، حتی اگر این کاروانیان درویشان فقیر باشند(سیادت، 1374: 250-251)
تحولات دینی در تاریخ خوزستان پیش از بر آمدن مشعشعیان
در واقع شیعه از همان زمان رحلت پیامبر اکرم (ص) همیشه در رنج و سختی و مشکلات و جنگ با دشمنان، گذران ایام می کردند. اما بعد از شهادت امام علی (ع) شدت این سختی ها صد چندان شد. امویان دست و پای شیعیان را در عراق می بریدند و آنان را بر دار و خانه هایشان را خراب می کردند، عطای شیعیان از بیت المال قطع شد و دوستداران علی (ع) به سیاه چالها افتادند. در برابر آن، جعل حدیث در مدح و ستایش خلفا و معاویه دریافت صله و جایزه رایج گشت و معاویه دستور داد احادیثی در مذمت امام علی (ع) بسازند و ایشان را بر منابر و در مجالس سب و لعن کنند. بنی امیه عده ای از امامان را به شهادت رساندند و مصیبت عظیمی یعنی فاجعه کربلا در عهد امویان رخ داد. به سال ۱۳۲ هجری حکومت امویان فروپاشید و عباسیان بر سر حکم آمدند. در روزگار بنی عباس شکنجه و قتل عام شیعیان بیش از عهد بنی امیه بود و سایر امامان جز امام زمان (ع) به دست عباسیان شربت شهادت نوشیدند(محمد زاده، 1386: 50-51)
این ستم ها موجب جلای وطن خاندان علی (ع) و شیعیان و مهاجرت ایشان به ایران و سایر سرزمین ها گردید، در آن زمان در جهان چند مرکز اصلی ترویج و گسترش تشیع وجود داشت، کوفه، مدینه، سامراء، جبل عامل، قم، اهواز نیشابور، ری، بخشی از مازندران، و گیلان اهواز یکی از شهرهای مشهور مملو از دانشمندان، پیشوایان دینی، بازرگانان و متمولین بومی و غیر بومی بوده است. طبیعی است که به میمنت اقامت پربرکت هر چند کوتاه مدت امام رضا (ع) در اهواز، و نیز وجود شخصیت های بارز شیعی از قبیل عبدالله بن نجاشی فرماندار اهواز وکیل امام صادق (ع) در آن سامان، حسن بن سعيد و حسین بن سعيد اهوازی، علی بن مهزیار و ابن سکیت و دیگران علاوه بر عوامل دیگری همچون مهاجرت و یا تبعید جمع زیادی از شیعیان کوفه به آن نواحی، مذهب رایج و غالب مردم اهواز از همان از منه پیروی از مکتب اهل البيت (ع) بود، در حالیکه در آن قرون به استثنای قم و چند شهر دیگر، مذهب تشیع در اکثر شهرهای ایران در اقلیت بوده است(پورکاظم چلداوی،1373، ج1: 80)
راههای زمینی خوزستان در قرون اولیه اسلامی به منزله گذرگاهی بین شرق و غرب امپراطوری گسترده اسلامی به شمار می رفت. بدیهی است، کاروانها و کشتیهای حامل کالاهای بازرگانی، فرهنگ و تمدن ملتها دیگر را با خود حمل می نمود. در نتیجه بر تحول علوم و فرهنگ و ادب خوزستان تأثیر مستقیم می گذاشت، تا جایی که کثرت علما و ادبای خوزستان در اماکن متعددی چون اهواز، شوشتر، حویزه، رامهرمز، دورق (شادگان)، عبادان (آبادان) در قرن دوم تا حمله مغول به خوزستان در سال 654 ه. ق شگفت انگیز جلوه می کند. از جمله این دانشمندان و ادبا که به خوزستان منتسب شده اند، می توان به خاندان سهل اهوازی، خاندان نوبخت اهوازی و دانشمندان و شاعرانی چون، ابوالقاسم زجاجی صاحب کتاب الجمل، ابراهیم صولى، أخبطل اهوازی، ابو نؤاس اهوازی، ابوالقاسم تنوخی، ابویوسف يعقوب ابن سکیت دورقی، ابوالعيناء اهوازی، عکاشه عمی، شیخ الصوفيه سهل بن عبدا... تستری، عبدالوحد بن زید عبادانی (اولین رباط زهد را در آبادان ساخت) شیخ حسن رامهرمزی، شیخ احمد إيذجي و ابوهلال عسکری اشاره نمود(العزاوی، 1960-1962، ج1: 331)
اوضاع دینی و فرهنگی در زمان مشعشعیان
خوزستان از معدود سرزمینهایی است که در اواخر دوره مغولی و دوره انحطاط عثمانی از حاکمانی حامی و مشوق، علما و ادباء و شعرای عرب برخوردار بوده است. خاندان مشعشع که از اواسط قرن نهم تا اواخر قرن سیزدهم بر خوزستان و قسمتی از سرزمین های اطراف آن حکومت می کردند یا خود عالم، یا شاعر و ادیب بوده، یا بستر مناسب برای پیشرفت علما و ادبا را فراهم نمودند(پورکاظم چلداوی،1373، ج 1: 18)
بنابراین آل مشعشع توجه خاص به فرهنگ، علوم و ادب داشتند بطوریکه مدارس و کتابخانه ها را تأسیس، دانشمندان و ادیبان را مورد حمایت خود قرار دادند. استادان و صاحبان فکر و اندیشه را به سرزمین خود دعوت کردند تا فرزندان این مرز و بوم را از لحاظ فرهنگی و ادب پرورش دهند. نتیجه آن شد که فرهنگ و تمدن همگام با پیشرفت اقتصادی و آبادانی و دیگر جنبه های زندگی پیشرفت کند(کریم اللامی، 1985: 17-18)
حکام و والیان مشعشعی سعیشان بر این بود که دولت و حکومت خود را بر پایههای اجتماعی سالم و قوی بنا نهند. آنها بخوبی آگاه بودند که جزء با بالا بردن سطح آگاهی و فکری عامه ی مردم دستیابی به چنین هدفی امکان پذیر نیست، سیدمحمدبن فلاح مؤسس دولت مشعشعی درس خوانده مکتب شیخ احمد بن فهد، از شاگردان ممتاز او و از عالمان روزگار خود بود(عاملی، 1403ه.ق، ج 10: 38)
او در مدت کمی توانست نظر استاد خود را جلب کند و حلقهی تدریس استاد را در عدم حضورش به دست گیرد. واضح است که چنین فردی به محض به دست گرفتن قدرت و انتخاب حویزه به عنوان مرکز حکومت خود، آن را به مرکز فرهنگی، دینی و سیاسی تبدیل کند. حویزه شهری شد بزرگ و معتبر با مدارس، حوزه های علمیه، مجامع علمی و پژوهشی و دارالحکمه و نیز دارای کاروان سراها، بازارها، مساجد، گرمابه ها، عمارت های عالی و کتابخانه های ارزشمندی شد(عزیزی بنی طرفي، 1372: 123)
سید محسن فرزند دیگر سید محمد که پس از مرگ پدر به جای او نشست. قلمرو حکومتش تا بغداد و کرمانشاهان و بنادر خلیج فارس می رسید، در دوران 41 ساله فرمانروایش همواره حامی و مشوق علما و فقهاء بود: و کتابهایی نیز بنام او نوشته شد: در آن زمان بازار شیعی گری و سنی گری در سراسر ایران و عثمانی بسیار گرم شده بود(کسروی، 1356: 57)
طرفداران مذهب شیعی، مورد حمایت مشعشعیان قرار گرفت بودند و بسیاری از علمای شیعی به سید محسن روی آوردند و سید نیز از علما و فقها حمایت می کرد و نهایتا کتابهایی بنام او نوشته شد: مولانا شمس الدين محمد استرآبادی حاشیه ای بر شرح تجرید نوشته و دیباچه ی آنرا به نام سید محسن مشعشعی مصدر کرده است. سلطان محسن نیز کار او را پسندیده، هدایای گرانبها برای او به ارمغان فرستاد(موسوی مشعشعی:12)
بنابراین سید محسن با کرم و بخشش و دانش پرروی، برای خود و خاندان خویش اعتبار و وجاهت شایانی کسب کرد. تجلی و نمود بارز این اعتبار در روی آوردن علمای شیعه از اطراف و اکناف سوى او بود. به همین جهت او را «سلطان محسن» یا «ملک محسن» نامیدند(مرعشی شوشتری، 1377، ج 2: 399)
سید مبارک که مقارن سلطنت شاه عباس صفوی حاکم مشعشعیان بود(رنجبر،1382: 313)
به گفته کسروی «از برداشت حویزه و عربستان چیزی به شاه نمی پرداخته گرچه در ابتدای جوانی کارهای ناشایستی از او سر زد ولی معروفترین فرمانروای مشعشعیان است.»(کسروی، 1356: 68)
و پاره ای از علما شیعه و از آن میان شیخ عبد اللطيف جامعی را به حویزه فرا خواند و به یاری آنها مذهب شیعه دوازده امامی را جانشین مهدیگری مشعشع کرد(افندی تبریزی، 1401 ه.ق، ج 2: 242)
سید مطلب پسر سید بدران را باید یکی از چهره های برجسته و شاخص مشعشعیان در عرصه علم و فرهنگ نامید. او بی آنکه سودای قدرت و فرمانروایی در سر داشته باشد، با وارد نشدن در حوزه ی قدرت و منازعات مرتبط به آن و به عوض آن روی آوردن به اقدامات و فعالیت های فرهنگی، منشأ خدمات شایانی بود. مولامطلب جزء معدود موالی مشعشعی است که پدرش (سیدبدران)، برادرش (سیدسجاد) و پسرش (سيدمبارک) همگی فرمانروا و حاکم بودند، اما او بر اریکه ی قدرت ننشست و اصولا فکر دستیابی به آن نبود. همین خصلت سید مطلب سبب گردید تا دوره ی او، عصر طلایی مشعشعیان در عرصه ی علم و ادب باشد و پس از آن، علمای چندی از خاندان مشعشعی پا به عرصه ی وجود گذارند(قیم، 1383: 186)
سید مطلب پس از به قدرت رسیدن پسرش سید مبارک، از قدرت و نفوذ او برای بسط، ترویج و آموزش علوم آن دوره، استفاده کرد. او با دعوت از شیخ عبداللطيف جامعی و تأسیس مدرسه ی علوم دینی در حویزه، به تربیت نسل جدیدی از امرای دانشمند و دانش پرور مشعشعیان، همت گماشت. پیش از آن نیز سید مطلب نهایت احترام و اکرام را نسبت به پدر شیخ عبد اللطيف ؛ یعنی شیخ نورالدین علی ابراز داشت و او را در دورق، مسکن داده بود(افندی تبریزی، 1401 ه.ق، ج 3: 255)
پسر شیخ نورالدین، یعنی شیخ عبداللطیف نیز از عالمان دینی بود، که به دلیل احاطه بر علوم آن دوره، او را ابی جامع لقب داده بودند. او از شاگردان شیخ بهایی بود و مؤلف امل الأمل، او را فقيه صالح معرفی می کند. اهتمام و عنایت سید مطلب به ترویج و آموزش علوم و توجه خاص ایشان به شیخ نورالدین علی و بعدها به شیخ عبداللطيف، نشان دهنده ی دانش دوستی و دانش پروری او است؛ به همین دلیل مولانا کمال الدین محمد بن حسن استرآبادی، شرح فصول خواجه نصیر را به نام سید مطلب مشعشعی نوشت(کسروی، 1356: 63)
تأسیس مدرسه ی علوم دینی در حوزه توسط سید مطلب، با هدایت و مدیریت شیخ عبداللطيف جامعی، نقش مهمی در گسترش آموزش های دینی در مناطق تحت نفوذ مشعشعیان داشت و با گشوده شدن مدرسه ی علوم دینی، تعداد زیادی طلبه و هم چنین امرای خاندان مشعشعی، در آن به آموزش پرداختند و علمای بزرگی در دامن آن پرورش یافتند. سيد خلف و سید راشد، پسران سیدمطلب، از جمله ی تربیت یافتگان همین مدرسه بودند(موسوی مشعشعی: 12)
سيد خلف مشعشعی(۹۸۱- ۱۰۷۰ ه ق) را باید فرزند خلف سید مطلب دانست(کسروی، 1356: 75)
زیرا نه تنها راه و روش پدر را در میل و گرایش به علوم آن روز دنبال کرد؛ بلکه فراتر از او، در این راه آن چنان پیش رفت که یکی از علمای شیعه گردید. سيد خلف دارای قریحهی شاعری نیز بود. ریاضت پیشگی و عبادت سید خلف، سبب گردیده بود تا همواره او را در عبادت، مثال بزنند(خوانساری، 1391، ج 1: 263-266)
اما آن چه شأن و منزلت علمی سيد خلف مشعشعی را بیش از هر چیز برجسته و متجلی می گرداند کتاب های او است، که مزید بر شجاعت، عبادت، علاقه به عمران و آبادانی و قریحه ی شاعری این عالم بزرگوار است. تألیفات او در انواع مختلف علوم از صرف و نحو و کلام و منطق و شعر عربی و فارسی و فضائل معصومین از بیست عنوان کتاب فراتر است(افندی،1401 ه.ق، ج 2 : 245)
بعد از سید خلف میبایست از پسر او سید علی، معروف به سید علی خان نام برد؛ او نیز از جمله دانشمندان بزرگ شیعه است. نویسنده ی کتاب ریاض العلماء او را از «اکابر علما» میداند، که به تصوف نیز گرایش داشته است(افندی،1401 ه.ق، ج 4 : 78)
دانش پرورری و دانش دوستی امرای مشعشعی، سبب گردیده بود تا در دوره ی سیدعلی مشعشعی، سید نعمت الله جزایری، نیای سادات جزایری خوزستان، از جزایر به حویزه آمده و در آن جا سکونت گزیند و پس از مدتی به شوشتر عزیمت کند(کسروی، 1356: 72)
سید نعمت الله جزایری در کتاب الانوار النعمانیه پس از ذکر دوستی و مراودهی خویش با سیدعلی، او را در علم، ادب، عبادت، رسیدگی به حال مردم و شعر، سرآمد توصیف کرده است(شبر، 1385 ه.ق: 137)
برخلاف سید مطلب و سید خلف، سید علی مشعشعیان از سال 1060 تا 1088 قمری حاکم مشعشعیان بود و بر حریزه و اطراف آن حکومت می راند. با این وجود عليرغم نا آرامی ها و درگیری های دوره ی حکومت سیدعلی، کتاب های زیر، از او به یادگار مانده است(عاملی،1403 ه.ق، ج 8: 285)
پس از سید علی بن سید خلف، باید از نوهی او سید علی بن سید عبدالله نام برد؛ سیدعلی و پدرش سید عبدالله، هر دو از فرمانروایان مشعشعی بودند. سیدعبدالله برای مدت کوتاهی، یعنی هفت ماه و بیست روز، والی مشعشعیان بود و در سال ۱۰۹۷ق بدرود حیات گفت، و پسر او سید علی، یک بار در سال ۱۱۱۲ق، به مدت هشت ماه و بار دیگر در سال ۱۱۲۷ق، حاکم مشعشعیان گردید. از آن جا که علم و ادب در آن دوره از رونق و شکوفایی خاصی برخوردار بود و سید عبدالله نیز همانند پدرش سیدعلی و جدش سیدخلف، دانش پرور و دانشمندان بود، همواره از سوی اهل قلم و علمای دینی مورد احترام قرار می گرفت، هر چند مقام و شأن علمی او در زمینه ی علوم دینی، به جایگاه رفیع سید علی و سید خلف نمی رسید(رنجبر، 1382: 351)
پایهریزی و بسط آموزش علوم دینی و معارف اسلامی توسط سید مطلب سبب گردید تا در نسل های بعدی این امر تداوم یابد و فرزندان امرای مشعشعی فقط به فکر کسب قدرت و تصاحب حکم والیگری نبوده، شیوهی علم اندوزی در حوزهی معارف دینی را نیز پیشهی خود سازند(افندی،1401 ه.ق، ج 4 : 77-80)
سید علی بن سید عبدالله مؤلف كتاب الرحلة المكيه، آخرین فرد از عصر طلایی شکوفایی علوم نزد مشعشعیان است. او حوادث مشعشعیان از تأسیس حکومت و روی کار آمدن سید محمد بن فلاح، تا سال ۱۱۲۸ ق را به رشته ی تحریر در آورده است. از آن جا که کتاب مزبور مأخذ اصلی و عمدهی تاریخ نگاران، در تأليف تاريخ مشعشعیان بوده، از این رو سید علی، نام آورتر و معروف تر از نیاکان عالم و صاحب فضل خویش است(قیم، 1383: 191)
خدمات فرهنگی مشعشعیان
حکومت مشعشعیان در خوزستان در طول تاریخ نقش به سزایی در تاریخ، تمدن، علم و فرهنگ ایران داشته و در این زمینه خدمات شایانی به ایران و جهان اسلام نموده است. تأسیس جندي شاپور و خدمات ارزنده اش گواه این مطلب است. دانشمندان، شعرا، فلاسفه و پزشکان برجسته اي در این خطه قد برافراشتند و نقش بسیار مهمی در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی و عربی ایفا کردند. دوره مشعشعیان یکی از شکوفاترین و غنیترین دوره هاي ادبی در خوزستان است. در این دوره ادبیات به طور عام و شعر به طور خاص به پیشرفت رسید. این خاندان چون خود اهل علم و فضیلت بودند توجه شایانی به ادب و ادیبان داشتهاند به طوري که افراد نامداري چون ابن رحمه حویزي و شهاب الدین موسوي و سید علی خان بن خلف و. . . توانستند آثار ارزشمندي از خود به جاي بگذارند. فعالیت هاي فرهنگی حاکمان و والی زادگان مشعشعی با سید مطلب مشعشعی به شکل جدي آغاز او بدون اینکه سوداي قدرت در سر داشته باشد به جاي وارد شدن در حوزه قدرت و منازعات » . شد مرتبط با آن، با روي آوردن به اقدامات و فعالیتهاي فرهنگی، منشأ خدمات شایانی گردید و نام نیکی از از دوره وي به عنوان عصر طلایی مشعشعیان در عرصه علم و ادب یاد می شود(عبداکریم اللامی، 1985: 17)
پیشینه
حسنی( ۱۳۹۵) نقش حکومت مشعشعیان در رشد فرهنگ علمی جنوب غربی ایران را مورد بررسی قرار داده است. این دولت در زمان کوتاهی توانست با ارتقای فرهنگ دینی و علمی مردمان شیعه ساکن در این منطقه، دانشمندان بزرگی را تربیت کند که با نگاشته ها و آرای ویژه خود در سیاست، فرهنگ و علم تاثیر فراوانی برجای گذارند.
قیم و همکاران(1392) تأثیر مشعشعیان در ساختار اجتماعی و فرهنگی خوزستان را مورد بررسی قرار داده است. در سال 1437م/840 هـ.ق در منطقه جنوب عراق و خوزستان نهضت مذهبی شیعی به رهبری سیدمحمد بن فلاح از شاگردان احمد بن فهد بن علامه حلی نضج گرفت که به سرعت به حکومت محلی تبدیل گشت. این حکمرانان مردمانی بزگوار، علم دوست، اهل فضل و دانش بودند. به این جهت آنان موجبات رشد فرهنگی و شکوفایی علم و هنر منطقه خوزستان را فراهم آوردند. دیری نپائید که خوزستان عموماً و حویزه خصوصاً(بعنوان مرکز حکمرانی خوزستان در آن زمان )یکی از مراکز عمده علمی فرهنگی شد. مرکزی که طالبان علم و جویندگان فضیلت و ادب آهنگ آن نمودند و در آن رحل اقامت افکندند. مفسرین، فقها، حکما، ادبا و شعراء بزرگی از آن ظهور نمودند.
بهرامی (1389) تاریخ سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی مشعشعیان را مورد بررسی قرار داده است. در قرون هشتم و نهم هجري بیشتر جمعیت ایران و سران کشور سنی بودند و فعالیت براي گروههاي شیعی بسیار دشوار بود. با تبلیغ عالمان شیعی و فعالیت جنبشها و خیزشهایی مانند سربداران، حروفیان و مشعشعیان که به شیعه تمایل داشته اند، روز به روز بر جمعیت شیعی ایران افزوده میشد و فعالیت این گروهها باعث رشد روزافزون تشیع شد و زمینه را براي دولت صفویان مهیا نمود تا مذهب شیعه را در ایران رسمی کند. مشعشعیان یکی از این جنبشها بودند که نقش زیادي در آشنایی مردم به تشیع داشتند. فعالیت این جنبش سیاسی- اجتماعی که حدود پنج قرن از خوزستان را به خود اختصاص داده است با اقدامات سید محمد بن فلاح که از شاگردان خاص ابن فهد حلی عالم بزرگ شیعه بود شروع شد. فعالیت سید محمد و اقدامات نظامی پسرش، سید علی باعث پیشروي ها و دست یافتن مشعشعیان بر بخش عظیمی از جنوب غرب ایران به مرکزیت حویزه شد. مشعشعیان به مدت هفتاد سال شکل مستقل و پس از آن به عنوان والی از جانب دولت مرکزي بر خوزستان حکمرانی می کردند و در طی این مدت منشأ خدمات فراوانی به شعرا و علما و ادبا شدند.
نتیجه گیری
سده نهم هجری در تاریخ فعالیت گروه ها و جنبش هایی با گرایش های شیعی اهمیت بسیاری دارد. خیزش نوربخشیان، صفویان و مشعشعیان در زمره این گروه ها و جنبش ها قرار دارند، که به رغم تمایز عناصر نژادی مخاطبان و حامیان آنها، و تفاوت مناطق فعالیت، همه این گروه ها در رویکردی مبالغه آمیز به تشیع همانند بودند. از جنبش های مذکور، صفویان و مشعشعیان موفق به تشکیل حکومت شدند،
مشعشعیان به عنوان یک خیزش اجتماعی متأثر از شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سده نهم هجری، به ویژه منطقه جنوب بین النهرین و خوزستان بوده اند. در واقع مشعشعیان، جنبشی با ویژگی های سیاسی - اجتماعی، و هم چنین گروهی با ماهیت فرقه ای و مبتنی بر ویژگی های اعتقادی خاص، در درازای در دوره حیات خود تا پایان حکومت صفوی (۱۱۳۵ ق.) و پس از آن بوده اند.
این حکومت به لحاظ زمینه های اجتماعی، بافت جمعیتی و نوع معیشت پیروان سید محمد بن فلاح، در بستر شرایط اجتماعی و سیاسی سده های هشتم و نهم هجری، توجه شده، و به عنوان جنبشی برخوردار از حمایت نظام قبیلهای اعراب منطقه مذکور و متأثر از مقتضیات چنین نظامی معرفی شده است. از حیث اعتقادی و فرقه ای، تأملات سید محمدبن فلاح با محوریت دو اصل مهدویت و الوهیت تنظیم شده است. به نظر می رسد او از منظری نو به این دو اصل نگریسته، به طوری که موجودیت متمایز ماهیت فکری مشعشعیان در میان جنبش ها و اندیشه های همسان به دست آمده است. اما این نگرش جدید سید محمدبن فلاح جایگاه او را تا مرتبه مؤسس مكتب اعتقادی بالا نمی برد. در واقع، اهمیت اندیشه های او، بیشتر در ترکیب نوین ماترک گذشتگان، در زنجیره جریان اعتقادی ملهم از تصوف و تشیع است. از این رو، به کارگیری اصطلاح فرقه، با مفهوم تأسیسی و اعتقادی محض، منطبق با ماهیت خيزش مشعشعیان نیست. هم چنان که سید محمدبن فلاح، به رغم تأثیرپذیری از اندیشه های متصوفانه و سلوک به برخی شیوه های آنها، هیچگاه مؤسس و رهبر طریقت صوفی نبود، از این رو، با توجه به ناکارآمدی کاربرد تعابير الفرقه و طریقت درباره ماهیت فکری - اجتماعی مشعشعیان، نمی توان منکر سازگاری اصطلاح جنبش (نهضت) به حرکت اجتماعی پیروان سید محمدين فلاح شد. مشعشعیان، متأثر از شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سده نهم هجری، پاسخ بسیاری از پرسش ها و نیازهای خود را در تعالیم سید محمدبن فلاح دیدند و به دنبال دعوت او حرکت اجتماعی را در براندازی مراجع قدرت سیاسی منطقه خوزستان و جنوب بین النهرین آغاز کردند و در نهایت موفق به پی ریزی حکومتی مستقل شدند. البته شایان ذکر است که رهبری این جنبش، همچون سایر جنبش ها، بر اساس اصول اعتقادی و ایدئولوژی مشخص، به ترسیم جامعه مطلوب آرمانی دست زدند.
وجود این حکومت در خوزستان در طول تاریخ نقش به سزایی در تاریخ و تمدن و علم و فرهنگ داشته است و خدمات شایانی به ایران و جهان اسلام داشته است که تأسیس جندي شاپور و خدمات ارزنده اش گواه این مطلب است. دوره مشعشعیان یکی از شکوفاترین و غنی ترین دوره هاي ادبی در خوزستان است. این خاندان چون خود اهل علم و فضیلت بودند توجه شایانی به علم و ادب داشتند. آنها مدارس و کتابخانه ها را تأسیس و دانشمندان و ادیبان را مورد حمایت خود قرار دادند. از جمله آن مدارس، مدرسه شیخ عبداللطیف بود که محلی براي تربیت شاهزادگان مشعشعی گردید. این دوره دربار فرمانروایان آل مشعشع (نیمه قرن نهم) محل تجمع فقيهان شیعه، دانشمندان و شاعران و نحويان شد. و در پرتو حمایت آنان دوره در خشانی در فرهنگ و تمدن شیعی - صوفی خوزستان پدید آمد. که مؤلفان، عالمان و ادیبان آن نهضت فکری و ادبی فعال و پرنشاطی را با خلق آثار ی متعدد و متنوع در انواع مختلف علوم از شعر و نثر و فلاسفه و کلام و منطق و علوم دینی و مذهبی و علوم طبیعی و طب و ریاضی... را به وجود آوردند از عوامل مهم که به پیشرفت تمدن و فرهنگ در خوزستان در این زمان کمک شایانی نمود، تأسیس مدارس و مراکز علمی و کتابخانه های غنی و متعدد بود به طوری که کسب دانش و فراگیری علوم و فنون در آن عصر ارزش و اهمیت زیادی یافته بود و نابغه های نامداری و همچون ابن رحمه حویزی، شهاب الدین موسوی، سیدعلی خان بن خلف... توانستند آثاری ارزشمند از خود برجای نهند.
اشاره به نكاتي در خصوص اهميت موضوع ضرورت دارد. در تاريخ ايران رسميت تشيع در سال ۹۰۷ يا ۹۰۶ قمري به دست صفويان صورت گرفت. در فرآيند فرصت سازي براي بسط تشيع در ايران از سقوط خلافت عباسي، دوره مغول و خلاء مرجعيت رسمي ديني و جنبش هايي چون سربداران و رشد تشيع به كرات ياد مي شود؛ اما از پيشينه مهم رسميت تشيع در قلمرو حكومت مشعشعيان در جنوب غرب ايران چندان سخني به ميان نمي آيد . در واقع تحت تأثير تاريخ نگاري دوره صفوي جايگاه و اهميت مشعشعيان ناديده گرفته مي شود. تصرف هويزه در سال ۸۴۵ قمري توسط سيدمحمدبن فلاح و آغاز حكومت شيعي مشعشعيان با قلمرويي نسبتاً بزرگ- از واسط در غرب تا بهبهان در شرق و از جنوب به خليج فارس و از شمال در مواردي تا نزديكي بغداد- شصت و دو سال پيش از آغاز حكومت صفوي و اعلام رسميت تشيع از سوي آنهاست. افزون بر اين، آغاز رهبري نهضت صفوي و نه طريقت كه با رهبري شيخ صفي الدين اردبيلي از آغاز قرن هشتم همراه بود، به سلطان جنيد بازمي گردد كه تحولي دوگانه را در باور و روش صفويان ايجاد كرد. از يكسو تمايلات آشكار شيعي نشان داد و از چارچوب تصوف سنتي سني بيرون آ مد و از سوي ديگر به روش سياسي- نظامي متوسل شد كه در مسير قدرت گريزي از آن نبود. نكته مهم تأثيرپذيري رهبري نهضت صفوي از جنبش مشعشعي است كه چندان از آن ياد نشده است. در تاريخ حلب به موضوع محاكمه جنيد توسط فقيهان مذاهب اربعه اشاره مي شود و در صورت جلسه آن محكمه، از جنيد به عنوان «شعشعي مذهب»ياد شده است. از لحاظ زمان و جغرافياي جنبش مشعشعي، منطقي است كه جنيد صفوي الگوي اعتقادي- سياسي مشعشعيان را پيش رو داشته باشد و به آن تأسي كند و حركتي نو را در روابط صفويان و مخاطبشان بنيان بگذارد، حركتي كه نهايتاً به كسب قدرت حكومتي ره برد. قاعدتاً اين پيشگاهي مشعشعيان در ماخذ دوره صفوي نمودي نمي يابد و نه فقط از تقدم آنها ذكري به ميان نمي آيد كه ناباورانه و علي رغم همگوني اعتقادي، بد اعتقادي مشعشعيان توجيه گر يورش سال ۹۱۴ اسماعيل اول صفوي به خوزستان و خاتمه حكومت مستقل مشعشعي مي شود.
منابع
کتاب
سیادت، موسی، 1374، تاریخ جغرافیایی عرب خوزستان. تهران: مؤسسۀ چاپ و نشر آنزان- نشر سهند.
محمدزاده، مرضیه ، 1388، علی بن موسی الرضا(ع)، قم: دلیل ما.
العزاوی، عباس، 1960-1962،تاریخ الادب العربی، ج1، عراق، مطبعه العلمی العراق،
پور کاظم چلداوی، کاظم، 1373، جغرافیای تاریخی خوزستان، اهواز، انتشارات آیات،
کریم اللامی، عبدالرحمن، 1985، الادب العربی فی الاهواز، العراق، منشورات وزاره الثقافه و الاعلام، ص 17-18
عاملی، محسن امین، 1403 ه.ق، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعاريف للمطبوعات،
رنجبر، محمد على،1382، ه.ش، مشعشعیان، ماهیت فکری - اجتماعی و فرآیند تحولات تاریخی ،انتشارات آگاه،
کسروی، احمد، 1356، ه.ش، تاریخ پانصد سالهی خوزستان ، انتشارات گام - پایدار،
عزیزی بنی طرفي، يوسف، 1372 ه.ش، قبایل و عشایر عرب خوزستان، بانگاهی به آیین فصل، شعر، هنر و تاریخ، تهران، ناشر مولف،
افندی تبریزی، میرزا عبدالله، 1401 ه.ق، ریاض العلما و حياض الفضلا، قم، مطبعه الخيام ، ج ۵ -۱
شبر، جاسم حسن، تاریخ مشعشعیان (تهران، چاپخانه الآداب، ۱۳۸۵ ق / ۱۹۶۵م).
قیم، عبدالنبی، 1383 ، اقدامات فرهنگی سید مطلب مشعشعی، مجله تاریخ اسلام (دانشگاه باقرالعلوم)، شماره 1
موسوی مشعشعی، سیدعلی خان، «الرحله المكيه»، کتابخانه سپهسالار ( مطهری فعلی )، به شماره ۱۵۱۳
خوانساری، محمدباقربن زین العابدین، 1391، روضات الجنات في أحوال العلماو السادات، قم، مکتب۔ اسماعیلیان، ۸ جلد
مرعشی شوشتری، 1377ه.ش، مجالس المؤمنین، نشر اسلامیه، جلد1-2 ناشر: انتشارات اسلامیه
مقالات
قیم، بهادر، علی بحرانی پور، شهرام جلیلیان، سمیره بداوی. 1392. تأثیر مشعشعیان در ساختار اجتماعی و فرهنگی خوزستان ( 1176 – 845 هـ . ق ). وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات
بهرامی، بهرام، عباس احمدوند، حاتم یوسفی. 1389. تاریخ سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی مشعشعیان. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان
ذکاوتی قراگزلو. علیرضا، نهضت مشعشعی و گذاری بر کلام المهدی، مجله معارف، فروردین - تیر 1375 - شماره 37 ص 60 و الشیبی، ص 310.
بیت سیاح, مجید، ۱۳۹۴، نقش مشعشعیان در ترویج مذهب تشیع، دومین کنگره بین المللی فرهنگ و اندیشه دینی، قم، موسسه سفیران فرهنگی مبین،
حسنی, محمدجواد، ۱۳۹۵، نقش حکومت مشعشعیان در رشد فرهنگ علمی جنوب غربی ایران، سومین کنگره بین المللی فرهنگ و اندیشه دینی، تهران، موسسه سفیران فرهنگی مبین،