نقد ساختاری حکایتهای حدیقه سنایی با رویکرد ساختارگرایی
الموضوعات : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود
الکلمات المفتاحية: ساختارگرایی, structure, Structuralism, نقد, عناصر حکایت و حدیقه, critique, elements of parables, Hadiqa,
ملخص المقالة :
شیوة بیان سنایی مبدأ تحول بزرگی در شعر فارسی شده است بهویژه مثنوی حدیقه (از مهمترین منظومههای عرفانی و اخلاقی) که تأثیر فراوانی در ادب فارسی و اثری مستقیم در پیدایش مثنویهای دلکش زبان فارسی داشته است؛ ازاینرو، نگارنده با دیدی متفاوت از پژوهشهای پیشین به نقد و بررسی حکایتهای حدیقه با رویکرد ساختارگرایی پرداخته است. با بررسی صدونوزده حکایت گردآوریشده، روشن شد که اغلب این حکایتهای مینیمالیستی، دارای کمترین عناصر و با ساختاری کوتاه و ساده هستند. سنایی از یکدو شخصیّت امّا بهگونه متنوّع استفاده کرده است. بنای این حکایتها بیشتر بر گفتوگو و پرسشوپاسخ بوده و اغلب بدون پیرنگ هستند یا پیرنگی ساده و معمولی دارند. استفاده از تقابلهای دوگانه و متضاد یکی از ویژگیهای آنهاست. درونمایه حکایت ما توجّه به معنویت، عرفان، دانایی، اخلاق، عدل و انصاف برای قرب حقتعالی است.
_||_