تحلیل درونمایههای عرفانی و اخلاقی در داستانی از بیدل دهلوی
الموضوعات : عرفان اسلامیسودابه بخشایی 1 , زرّین تاج واردی 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران. نویسنده مسئول:
sodabebakhshae@yahoo.com
2 - دانشیار بخش زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
الکلمات المفتاحية: عشق, عرفان, behavior, اخلاق, love, بیدلدهلوی, کامدی و مَدَن, Bidel-e- Dehlavi, Kameday and Madan, mysticisim,
ملخص المقالة :
مثنوی عرفان یکی از مهم ترین آثار منظوم بیدل دهلوی است که برمبنای عشق و با تبیین رابطة خداوند و انسان آغازمی شود و به شرح حقایق کائنات و نکات عرفانی- فلسفی و مسائل جهان شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی می پردازد. بیدل در این مثنوی - چنانکه رسم عرفاست - مطالب خویش را با داستان پردازی های خاصّ همراه می سازد. یکی از تأثیرگذارترین حکایات این مثنوی، داستان کامدی و مَدَن است؛ بیدل با طرح مفاهیم اخلاقی و عرفانی در این داستانِ عاشقانه، طالبِ حقیقی را برای حصول به معرفت و کمال، به مکاشفة درونی دعوت می کند و تنها راه وصول به معشوق حقیقی را فانی شدن در دریای عشق می داند. پژوهش حاضر ضمن معرّفی این داستان، به تحلیل و تبیین درون مایه های آن پرداخته است. براساس یافته ها، پیکرۀ اصلی این داستان برپایۀ عشق، عرفان و اخلاق بنا شده است؛ از نگاه بیدل، عشقِ حقیقی با هستی عاشق سرشته شده و عاشق را تا سرحدّ مرگ و جنون می کشاند، امّا با امید، سعی و همّت و صبر و توکّل می توان به وصالِ جاودانگی نائل آمد.
_||_