بررسی ولایت در آثار قشیری
الموضوعات : عرفان اسلامیمهدی شریفیان 1 , شهلا علیه پور 2
1 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران. نویسندۀ مسئول:
Drmehdisharifian@gmail.com
2 - دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
الکلمات المفتاحية: کرامات, عرفان و تصوّف, ولایت, mysticism, قشیری, vilayat, wonder wrought, Ghoshairi,
ملخص المقالة :
اصل ولایت به عنوان اساس طریقت تصوّف و باطن نبوّت به شمار می رود. مقام ولایت متعلّق به کسانی است که خداوند متولّی ایشان گشته و به عنوان دوست ویژۀ خود برگزیده است. مسألۀ ولایت که به پیر و ولیّ این امکان را می دهد تا با تصرّف در احوال مرید او را به سر منزل مقصود برساند. از نکات مورد تأکید صوفیان در تمام دوره های عرفان و تصوّف اسلامی است. قشیری در آثار خود، بویژه در رسالۀ قشیریّه به بیان بسیاری از مفاهیم بنیادین عرفان و تصوّف از جمله ولایت پرداخته و قدیمی ترین تعریف از آن را ارائه داده است و به دلیل تأثیر وی بر آثار پسین، بررسی آثار او در باب ولایت می تواند روشنگر عقاید کلّی پیرامون این مسأله در تصوّف اسلامی باشد؛ ازاین رو در این پژوهش که با نگاهی متن محور و به شیوۀ کتابخانه ای انجام شده، مبانی عرفانی ولایت و عوامل تحقق آن در انسان از دیدگاه قشیری تبیین و به نحو نظام مند ارائه شده است. نتایج حاکی از آن است که ولایت نزد قشیری امری عطایی و یا کسبی و متعلّق به کسانی است که خداوند افعال و اوصاف بشری را از آن ها زدوده و به اوصاف الهی بدل کرده و بیشترین کارکرد آن در رابطۀ مرید و مرادی است. او کرامات را امری موهومی و نشانۀ صدق ولیّ می داند.
_||_