بررسی داستان "دژ هشربا" در مثنوی معنوی بر مبنای نظریه انتخاب گلسر
آناهیتا چیتگرزاده
1
(
آناهیتا چیتگرزاده ، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، زنجان، ایران.
)
نزهت نوحی
2
(
گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد، واحد زنجان، زنجان.
)
تورج عقدایی
3
(
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران. نویسنده مسئول:
Dr.aghdaie@gmail.com
)
مدیر سامانه
4
(
دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان
)
الکلمات المفتاحية: تئوری انتخاب گلسر, دژ هشربا, مثنوی معنوی, قدرت, عشق, آزادی,
ملخص المقالة :
در این مقاله به واکاوی داستان دژ هشربا از منظر روانشناسی با تکیه بر نظریه انتخاب میپردازیم تا این داستان را از ورای نظریههای عرفانی ناب بررسیکنیم. سه برادری که هر یک راهی را برای سلوک خود برمیگزینند. پادشاهی که نگران سلامت فرزندان خود است. پادشاه چین که در مواجهه با هر یک از برادران رفتار خاصی را در پیش میگیرد. شیوههای سلوک آنان با توجه به نظریه انتخاب و مؤلفههای اصلی آن مسئولیتپذیری، واقعیتپذیری و انتخاب موضوع این مقاله است. به طورکلی تئوری انتخاب توضیح میدهد که افراد چرا و چگونه رفتار میکنند. تئوری انتخاب معتقد است هر آنچه از ما سر میزند یک رفتار است. و همه رفتارها از درون ما برانگیخته میشوند و معطوف به هدفی هستند. هدف هر رفتار ارضای یکی از پنج نیاز اساسی ماست: عشق و احساس تعلق، قدرت، تفریح، آزادی، بقا و زنده ماندن. در این مقاله شیوه سلوک شاهزادگان، از منظر تئوری انتخاب را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در برادر بزرگتر عشق و آزادی، در برادر میانی قدرت و در برادر کوچکتر عشق برجستهتر است. در پادشاهِ پدر مؤلفه بقا غلبه دارد و در پادشاه چین مؤلفه قدرت بارزتر است. در این داستان دنیای مطلوب و تأثیر آن در حرکت شاهزادگان و تغییر نگرش آنان مورد توجه قرار گرفته است. مقاله حاضر به روش کتابخانهای با رویکرد تحلیلی- توصیفی انجام شده است.