نوع مواجهۀ عرفا با عشق و سیاست با تکیه بر اشعار سنایی، مولوی و حافظ
الموضوعات : عرفان اسلامیمنصور شاکر 1 , پروانه عادل زاده 2 , کامران پاشایی فخری 3
1 - دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
الکلمات المفتاحية: عشق, حکومت, عرفان, سیاست,
ملخص المقالة :
سیاست به مفهوم روش حکومتداری از عوامل مهم تسلط بر جوامع است و بر اموری اطلاق میشود که بر رابطۀ حکّام با زیر دستانشان تاثیر میگذارد و مسئولیت ثبات سیاسی و امنیت جامعه بر عهدۀ سیاستمداران است. عشق نیز از پدیدههایی است که هیچ کس نمیتواند تاثیر آن را در زندگی خود نادیده بگیرد. در واقع عشق و سیاست، شباهتها و تفاوتهایی با هم دارند و اثرگذار بر یکدیگرند، چنان که در برهههایی از تاریخ، اعمال نادرست حکام، کژراهههایی در عشق ایجاد کرده و همین کجرویها موجب سرنگونی حکومت را فراهم کرده است. در این پژوهش ضمن بیان دیدگاههای مختلف دربارۀ عشق و سیاست، این دو مقوله در اشعار سه شاعر عارف: سنایی، مولوی و حافظ مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این که شاعران عارف هر پدیدهای را (سیاست و عشق) به صورتی معنوی تاویل کرده، آن را راهی برای انعکاس جلوه الهی میدانند این ویژگی بیشتر در مولوی و حافظ دیده میشود و در اشعار سنایی (قبل از40 سالگی) انحراف در عشق، مورد نقد قرار گرفته است.