ابلیس در جهانبینی مولوی
الموضوعات : عرفان اسلامی
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران.
الکلمات المفتاحية: خدا, آدم, مولوی, ابلیس,
ملخص المقالة :
مسالة ابلیس، یکی از پرمخاطرهآمیزترین موضوعاتی است که در طول سیزده قرن تاریخ تصوف اسلامی مورد توجه صوفیان صفا بوده و تاکنون در باب تمرّد و توحّد آن به تلویح و تفسیر سخنان بسیاری گفته و نوشته شده است. در این میان، گروهی از قلّههای تصوف به ستایش از ابلیس پرداختند و گروهی از علما و حکما، که ربقة شریعت بر طاعت دارند، به طرد و نکوهش ابلیس اقدام نمودند. مولوی، خداوندگار عرفان، از جملة قلل تصوف اسلامی به شمار میرود که در خصوص اهمیت بنیادین این رویداد مهم قرآنی، حقایق زیادی را در باب عصیان و نافرمانی ابلیس در آثارش بیان کرده است. وی ابلیس را در کسوت یک قربانی اندوه بار غمانگیز به تصویر میکشد که علاوه بر تکبّر و تمرّد، راه کینهتوزی را اختیار کرده و با حیلهگری خاص، دامهای ظریف و متلّونش را برای انسان میگسترد تا مانع کارهای خوب گردد و آنها را به سوی فساد و تباهی رهنمون سازد. از اینرو به علّت ذات بد شیطان، توبة فرجامین او پذیرفته نیست و هیچ امکانی برای اعادة حیثیت این نیروی شریر بدخواه وجود ندارد، این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی دیدگاه مولوی را در باب تمرّد و تقرّب ابلیس بررسی کرده است.