از آیینهداری تا آیینگی در اشعار صائب تبریزی
الموضوعات : عرفان اسلامیمهدیرضا کمالی بانیانی 1 , عباسعلی وفایی 2
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران.
2 - استادتمام، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: صائب تبریزی, آیینهداری, خداجویی و خدا خویی, آینگی,
ملخص المقالة :
در عرفان، دیدن و دیده و بیینده، در وجود انسان به یگانگی میرسند و شعله یکتای عشق، در دو آیینه عاشق و معشوق به ازل و ابد میپیوندند. آیینه در ادب عرفانی، از رازهای تو در توی عشق، در طول سدههای رفته، پردهها برداشته است که شاید یکی از ژرفترین شان، یگانگی بودی ِدوگانههای نمودی است. عارفانِ ما، به مدد این ابزار، مجاز انسان را در مجاز جهانضرب کرده و در نهایت شگفتی، حقیقت حق را حاصل آوردهاند و حاصل ضرب منفی در منفی همیشه مثبت خواهد بود. ازین رو تا دل، همچون آب و آیینه و جام پاک و صافی نشود، در خور نور و آتش تجلی نخواهد گشت. صائب تبریزی نیز یکی از شاعرانی است که با گرایشات عرفانیای که در اشعارش دارد، سیر تحول سالک را از آیینه داری تا آینگی را به تصویر کشیده است. در این مقاله، به شاخصهها و مراحل این روند پرداخته شده است