تجارب زنان مدیر از رهبری در آموزش عالی؛ یک مطالعه کیفی
الموضوعات : پژوهش در برنامه ریزی درسیسمیه شاه طالبی 1 , محمد حسین یارمحمدیان 2 , سیما عجمی 3
1 -
2 -
3 -
الکلمات المفتاحية: آموزش عالی, مدیریت و رهبری, زنان, پدیدارشناسی,
ملخص المقالة :
هدف اصلی این پژوهش «بررسی تجارب زنان مدیر از رهبری در آموزش عالی ایران» است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی از نوع پدیدهشناسی (فنومنولوژی) توصیفی استفاده گردیده است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان دارای رتبه دانشگاهی بوده است که دارای سِمتهای مهم دانشگاهی در سطح استان اصفهان بودهاند. نمـونهگیری به روش مبتنی بر هدف و با استفاده از روش گلوله برفی از افراد مهم آغاز شده و تا پایان اشباع اطلاعات ادامه یافت. در پایان تعداد مشارکتکنندگان به 8 نفر رسید. جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و ضبط به وسیله دستگاه MP3 انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش 7 مرحلهای کلایزی استفاده شد. یافتههای بهدست آمده شامل عوامل و موانع موفقیت زنان مدیر در دانشگاه بود که موانع موفقیت در 3 مؤلفه اصلی و 8 زیرمؤلفه قرار گرفت که عبارت بودند از عوامل اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل فردی، لازم به ذکر است که هر کدام از این 8 زیرمؤلفه خود زیرمؤلفههای دیگری داشت که در کل 61 مؤلفه را تشکیل میدادند، همچنین عوامل موفقیت در 7 مؤلفه اصلی و 19 زیرمؤلفه دستهبندی شدند که عبارت بودند از نگرش مثبت اطرافیان، ویژگیهای شخصیتی زنان، نگرشهای فردی زنان، نگرشهای جامعه، مهارتهای مدیریت و رهبری، عوامل خانوادگی والدین و محیط دانشگاهی و آزاد، هر کدام از این 18 زیرمؤلفه خوددارای زیرمؤلفههای دیگری بودند که در مجموع میتوان به 191 مؤلفه اشاره کرد. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که زنان در آموزش عالی ایران با وجود موانع متعددی که در سر راهشان قرار گرفته به ارتقای مهارتهای مدیریت و رهبری پرداخته و جایـگاه خود را بهعنوان مدیر موفق تثبیت کردهاند. آنان توانستهاند دیدگاه منفی جامعه را بهسوی نگرشهای مثبتتری نسبت به زنان سوق دهند.