جایگاهتمثیل درخلق خلافهنجارهای غزلگفتاری فروغفرخزاد
الموضوعات :ماندانا کمرخانی 1 , میرجلالالدین کزازی 2
1 - دانشجویدوره دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: شعرمعاصر, Allegory, Forough Farokhzad, غزلگفتاری, فروغفرخزاد. تمثیل, زنانگی, : contemporary poetry, verbal sonnet, feminine,
ملخص المقالة :
کاربرد پربسامد زبانگفتاری در آثارگروهی ازشاعران معاصر، جریانی در شعر امروز بهوجود آورد، که به جریان شعرگفتاری شهرت یافت. اندیشههای نازک غنایی که فردی و تجربی هستند؛ کشف چشماندازهای عاشقانه در جامۀ زبان گفتار و درهم شکستن قواعد معهود غزل اعم از وزن، قافیه، شمار ابیات و جایگزینی نوع گفتاری آنها جریان غزلگفتار را شکلداد. فرخزاد و سپس سیدعلی صالحی بنیانگذاران رسمی غزلگفتار هستند. فرخزاد با توسیع دایره زبان، عواطف، آلام و آمال شخصیخویش را بیپرده و با کمترین قراین و وسایط زبانی و پیشروی فرهنگی با مخاطب در میان گذاشته است. همین عامل از او شاعری سنتشکن و جریانساز ساخته است. فرخزاد با بهرهگیری از زبان گفتار و تکیه بر روش اعتراض، انتقاد و بیان احساسات عصیانگرانه در راستای تجربیات عاطفی خویش، با نگاهی جامع به کل مضامین عاشقانه، به موضوع عشق، نگرشی حسی ومادی را عرضه میکند. وی در عرضۀ این نگرش، قراردادهای اخلاقی وهنجارهای زنانگی را قربانیکرده است و در اینابعاد، نگرش مطلوبی نسبت به شعراو دراذهان نیست. چراکه فروغ در بیان امورزنانگی، وسایط زبانی و ابزارهای مجازیو سمبلیک را درجایگاه ذهنی به کار نگرفته و غالباً به انتخابهایی با وسایط اندک و استعاره و مجازهای قراردادی پرداخته است. اینجستار ضمن تعریف: شعرگفتار، غزلگفتاری فرخزاد، به بیان مولفههای مغایر با قراردادهای زنانگی و تاثیرحذف زبان سمبلیک در شکلدادن الگوهای خلاف هنجار زنانگی پرداخته شده است. علاوه بر آن مصادیق زبان نمادین در شعر فرخزاد بررسی میشود.