بررسی و نقد پسااستعماری رمانهای همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها از رضا قاسمی و گوری، اثر جومپا لاهیری
الموضوعات :
بهزاد پورقریب
1
,
عبدالباقی رضایی تالارپشتی
2
1 - استادیار زبان و ادبیات انگلیسی، دانشکده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مازندران، بابلسر، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه گلستان، گرگان، ایران
الکلمات المفتاحية: استعمار, پسا استعمار, رمان گوری, دیگری, همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها,
ملخص المقالة :
نظریه پسا استعماری بهطورکلی به بررسی روشهایی میپردازد که استعمارگران میخواهند از طریق آن، به ملتهای استعمارزده بقبولانند که فرهنگ استعمارگر بر فرهنگ آنان برتری دارد. از آن جا که این روشها متعدد و بررسیکنندگان متنوعاند، نظریۀ پسا استعماری در عمل دامنهایی وسیع مییابد. یکی از ابزارهای بازنمود و برملاکنندۀ شگردهای استعماری، ادبیات و بهویژه رمان است: رمان پسااستعماری. موضوع مقالۀ حاضر بررسی دو رمان از حوزۀ ادبیات پسااستعماری و مشخصاً ادبیات مهاجرت است. نویسندگان این داستانها که رضا قاسمی در رمان همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها و جومپا لاهیری در رمان گوری کوشیدهاند بسیاری از مسائل کشورهای استعمارزده را در خلال روایت داستان خود در معرض دید خواننده بگذارند. دادههای این پژوهش با روش کتابخانهای فراهم آمده و پس از مقولهبندی با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی توصیف و گزارش شدهاست. نتایج پژوهش بیانگر آن است که دیالکتیک من/دیگری همچنان ادامه دارد و با توجه به قدرت روزافزون استعمارگر، دگرگون کردن این رابطه کاری بهغایت دشوار خواهد بود.