تحلیل نشانه-معناشناسی داستانهای پهلوانی شاهنامه مبتنی بر تحلیل گفتمان (مورد مطالعه: داستانهای رستم و سهراب و رستم و اسفندیار)
الموضوعات :مریم قرایی 1 , سعید حمیدیان 2 , فرهاد طهماسبی 3
1 - دانشگاه علوم وتحقیقات تهران
2 - استاد تمام زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: تحلیل گفتمان انتقادی, نشانهشناسی, نشانه-معناشناسی گفتمانی, شاهنامه, فرکلاف,
ملخص المقالة :
یکی از حوزههایی که امروزه، اندیشمندان و صاحبنظران مطالعات ادبی به آن توجه دارند نشانه-معناشناسی متون کهن ادبی مبتنی بر تحلیل گفتمان است. شاهنامۀ فردوسی، اثری گرانسنگ است که عظمت و گستره فراوانش، تحلیل و تفسیر متون آن را از ابعاد گوناگون برای غنای ادب پارسی ضروری مینماید. با توجه به اهمیت شاهنامه فردوسی و رویکردهای نوین تحلیل متون ادبی، هدف این مقاله تحلیل نشانه-معناشناسی گفتمان در شاهنامه فردوسی است. با توجه به اقتضائات یک مقاله و بهمنظور مطالعه ژرف در این زمینه دو داستان تراژیک حماسی از این کتاب یعنی داستان رستم و سهراب و داستان رستم و اسفندیار به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. روش پژوهش توصیفی -تحلیلی و بر مبنای تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد که در گفتمان هر دو داستان، رستم بهعنوان پهلوان شکستناپذیر ایرانی، در مرکز اندیشه قرار دارد؛ و آنچه برای رستم ارزشی بیبدیل است حفظ حریم ایران و آزادی فردی است. در هر دو روایت علیرغم چیرگی نتایج منفی، روایت به صورتی است که اقتدار رستم در دو بعد آزادی میهن و آزادی فردی حفظ گردد. ازاینرو نشانهها مبین قهرمانی رستم است و گفتمان بر ستون آزادی (فردی، اجتماعی) بنا نهاده شده است.