بررسی امکانسنجی دسترسی به الگوی حکومتی مشترک در میان مذاهب اسلامی با تأکید بر نقش مردم
الموضوعات :محمد رسول آهنگران 1 , محمد بیروتی 2
1 - استاد فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه تهران (پردیس فارابی)، قم، ایران.
2 - دکتری، حقوق عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قم، قم، ایران.
الکلمات المفتاحية: شوری, الگوی حکومتی مشترک, فقه امامیه, مذاهب اسلامی, اهل سنت,
ملخص المقالة :
کشورهای اسلامی زمینه بالقوهای را برای همگرایی در فقه حکومتی دارند. با توجه به فقدان حاکمیت الهی و پذیرش حق انتخاب، تبیین الگوی مشترکی برای انتخاب حاکم یک نیاز ضروری به نظر میرسد. برای تبیین الگوی حکومتی مشترک، ابتدا الگوهای ارائه شده اهل سنت شامل تشکیل شوری حل و عقد، استخلاف، تغلیب که با بیعت مردم اجرایی میشود و از میان سه جریان اندیشه سیاسی معاصر فقه شیعه، دو الگوی نظریه انتخابی ولایت فقیه و نظریه انتصابی ولایت فقیه برای انتخاب حاکم بیان شد. شوری به عنوان الگوی مشترک(بدون در نظر گرفتن مبانی تشکیل) مورد تایید مذاهب اسلامی قرار دارد. الگوهای ارائه شده در ترازوی مصلحت جامعه اسلامی، از لحاظ تزاحم و تعارض با مفسده مورد واکاوی قرار گرفت. در این میان، انواع الگوهای حکومتی دارای مصالح و مقاصدی است که میتوان از معایب آن چشمپوشی کرد. ایجاد شوری برای انتخاب حاکم است. چالشی که الگوی حکومتی مشترک با آن در تعارض آشکار قرار میگیرد، پذیرش حکومت استیلاء و استخلاف درجوامع اسلامی است. الگوی استیلاء، حکومت در اسلام را به صورت هرج و مرج معرفی میکند و الگوی استخلاف، در اراده مردم برای انتخاب حاکم به بنبست میرسد.
قرآن کریم.
نهج البلاغه.
25. Carbonneau, Thomas E. (1987). Transnational Law-Making: Assessing the Impact of the Vienna Convention and the Viability of Arbitral Adjudication. Journal of International Dispute Resolution, Vol. 1.
26. Wessel, Ramses A. (2011). Informal International Law-Making as a New Form of World Legislation. International Organizations Law Review, vol. 8.
_||_