تطبیق دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری در باب مسأله مراتب تحقق انسان کامل
الموضوعات : شعر
محمد بندانی ترشکی
1
,
فرج الله براتی
2
,
گودرز شاطری
3
1 -
2 - استادیار ،گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد اهواز،دانشگاه آزاد اسلامی ، اهواز،ایران
نویسنده مسئول:فرج ا...براتی
3 - استادیار ،گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد اهواز ،دانشگاه آزاد اسلامی،اهواز ، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
بین اشعار مولوی و اقبال لاهوری شباهتهای وجود دارد که موجب شده این دو شاعر بزرگ به هم نزدیک شوند. سؤال اصلی در این نوشتار این است که انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری دارای چه جایگاهی هستند؟ بررسی اشعار این دو شاعر و مقایسه آنها در رابطه با انسان و محتوای آن بیانگر این است که مولانا و اقبال لاهوری اعتقاد دارند که در سلسله مراتب وجود، انسان به عنوان آخرین مرتبه هستی پا به عرصه عالم گذاشته و یا به قولی متأخّر زمانی است، ولی علت اصلی و غایی آفرینش محسوب میگردد و خلاصه و اشرف تمام مخلوقات به شمار میرود. از مشترکات دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری میبایست به نوع نگاه آنها به انسان به عنوان موجودی دو بعدی و دارای مراتب، غایت خلقت بودن انسان کامل و برتری انسان بر سایر موجودات اشاره کرد. نتایج حاکی از آن است که اقبال لاهوری علاوه بر شباهت نگرش به مولانا به فلسفه تربیتی انسان توجه دارد.
