تبیین وجه تمایز صنایع استراتژیک و غیر استراتژیک بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر ساختار سرمایه و ارزش افزوده نقدی (CVA) با رویکرد پانل دیتا
الموضوعات : دانش سرمایهگذاریسعید سعیدا اردکانی 1 , فروغ حیرانی 2 , محسن دهقان میرک آباد 3
1 - دانشیار گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه یزد
2 -
3 - کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد (مسئول مکاتبات)
الکلمات المفتاحية: ساختار مالی, صنایع استراتژیک, ارزش افزوده نقدی, رگرسیون ترکیبی,
ملخص المقالة :
یکی از مهمترین اجزای هر فعالیت اقتصادی ، فراهم کردن منابع مالی مورد نیاز است. منابع مالی مورد نیاز را می توان از محل حقوق صاحبان سهام یا بدهی تأمین کرد.ترکیب بدهی و حقوق صاحبان سهام در تأمین مالی بیانگر ساختار مالی است. ساختار مالی بهینه نیز اشاره به ترکیبی از آن دو است که ارزش شرکت را حداکثرکند و هزینه سرمایه را به حداقل برساند. هدف تحقیق حاضر تأکید بر مقوله ساختار مالی و تأثیر آن بر ارزش شرکت با توجه به نوع صنعت می باشد. معیارهای مورد استفاده برای سنجش ساختار مالی در این تحقیق نسبت بدهی ها به دارایی ها و نسبت بدهی های بلند مدت به جمع حقوق صاحبان سهام است که میزان منابعی را که شرکت از طریق بدهی ها تأمین کرده است نشان می دهد. ارزش افزوده نقدی ؛ بخش نقدی ثروت ایجاد شده توسط شرکت را نشان می دهد. نتایج تحقیق بیانگر این مطلب است که در هر دو دسته از صنایع استراتژیک و غیر استراتژیک و نیز کل صنایع رابطه معناداری بین ساختار مالی و ارزش افزوده نقدی وجود دارد. همچنین ضرایب تعیین تعدیل شده و ضرایب متغیرهای مستقل در مدل های رگرسیونی نشان می دهد روابط بین ساختار مالی و ارزش افزوده نقدی در صنایع استراتژیک و غیراستراتژیک با یکدیگر تفاوت معناداری دارند.