نیازسنجی و تعیین اولویتهای آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه در زمینه محیط زیست و توسعه پایدار
الموضوعات :حمیده حاج حسینی 1 , سید محمد شبیری 2 , مهران فرج¬اللهی 3
1 -
2 -
3 -
الکلمات المفتاحية: محیط زیست, آموزش, نیازسنجی, آموزش محیط زیست, توسعه پایدار,
ملخص المقالة :
در تحقیق حاضر نیازسنجی و تعیین اولویت های آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه در زمینه محیط زیست مدنظر قرار گرفته شده است. بدین منظور سه فرضیه در نظر گرفته شد تا صحت و سقم آن ها مورد ارزیابی قرار گیرد. فرضیه های در نظر گرفته شده به ترتیب عبارتند از 1- آگاهی گروه سنی هدف نسبت به مسایل زیست محیطی، سبب حساسیت آن ها نسبت به این مسایل می شود، 2- برنامه آموزشی موجود محیط زیست، پاسخ گوی نیازهای مقطع سنی هدف می باشد، و 3- آموزش مسایل زیست محیطی در مقطع سنی دبیرستان اثربخشی بیشتری دارد. سپس نظرسنجی های لازم از میان دانش آموزان مقطع متوسطه چهار منطقه از مناطق آموزش و پرورش شهر تهران، که به طور کاملاً تصادفی انتخاب شده بودند، صورت گرفت. دانش آموزانی که مورد نظرسنجی قرار گرفتند 5/7 % تعداد دانش آموزان هر منطقه را تشکیل می دهند. بدین ترتیب 516 دانش آموز مورد نظر سنجی قرار گرفتند که توزیع آن ها در میان مناطق منتخب عبارت است از 134 نفر از منطقه 1، 206 نفر از منطقه 4، 69 نفر از منطقه 7 و 107 نفر از منطقه 12. همچنین جهت تعیین اولویت های آموزشی از سی نفر از محققان، کارشناسان و معلمان ذی ربط نظرخواهی شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS14.0 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق از پارامترهای آمار توصیفی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و از پارامترهای آمار استنباطی حاصل از آزمون ویل کاکسون، آزمون خی دو (مربع کای) و ضریب همبستگی کرامر جهت تجزیه و تحلیل آماری سوال های پرسشنامه و در نهایت پاسخ دهی به فرضیه های تحقیق استفاده و نتایج زیر حاصل شد: نتایجی که از تحلیل توصیفی و استنباطی فرضیۀ اول به دست آمد نشان می دهد که دانش آموزان مقطع متوسطه وضعیت موجود آموزش محیط زیست را جهت ایجاد حساسیت ناکارآمد تشخیص داده و ایجاد تغییر در برنامه های آموزشی را ضروری می دانند. با توجه به این یافته ها فرضیۀ اول مورد تأیید قرار می گیرد. نتایجی که از تحلیل توصیفی و استنباطی فرضیۀ دوم به دست آمد نشان می دهد که دانش آموزان مقطع متوسطه وضعیت موجود برنامه آموزش محیط زیست را پاسخ گوی نیازهای مقطع سنی دانش آموزان مقطع متوسطه تشخیص نداده اند و ایجاد تغییر در برنامه های آموزشی را ضروری می دانند. بدین ترتیب فرضیۀ دوم این پژوهش مردود بوده و ایجاد تغییر در برنامه های آموزشی ضروری می باشد. همچنین بر اساس یافته های مربوط به فرضیۀ سوم مشخص می گردد که با افزایش سن هم آگاهی و حساسیت و هم علاقه به محافظت از محیط زیست افزایش پیدا می کند. گرچه این یافته به تنهایی برای صادق بودن فرضیۀ سوم کفایت نمی کند، ولی اگر همین روند در تمامی دوره آموزشی صادق باشد می توان این گونه انتظار داشت که تأثیر آموزش محیط زیست در مقطع متوسطه کارآیی بیشتری داشته باشد