ارزیابی ارتباط بین شدت آلودگی به ترماتودهای کبدی و میزان دفع تخم انگل در نشخوارکنندگان بومی شهرستان بهشهر
الموضوعات : پاتوبیولوژی مقایسه ایشاهرخ رنجبربهادری 1 , محمدتقی ذاتی رستمی 2 , صمد لطف ا لله زاده 3 , بهار شمشادی 4
1 - ندارد
2 - ندارد
3 - ندارد
4 - ندارد
الکلمات المفتاحية: فاسیولا, دیکروسلیوم دندریتیکوم, نشخوارکنندگان, بهشهر, ایران,
ملخص المقالة :
در بررسی حاضر میزان وقوع آلودگی به کرم های کبدی در نشخوارکنندگان بو میشهرستان بهشهر و ارتباط بین دفع تخم انگل و شدت آلودگی به کر م های کبدیموجود در دا م های مذکور بررسی گردید . بدین منظور1280 راس گوسفند318 راس بز و420 راس گاو از لحاظ آلودگی به ترماتود های کبدی مورد بررسی قرارگرفتند و در مجموع آلودگی به فاسیولا و دیکروسلیوم به ترتیب در1.4%و 4.84%گوسفندان 2.2%،3.78%بز ها و10.24%،2.14%گاو های مورد مطالعه گزارش شد. بررسی آماری انجام شده ارتباط معنی داری را بین آلودگی به فاسیو لا و سن وجنسیت دام های مورد بررسی نشان نداد ، همچنین اختلاف مذکور در آلودگی بهدیکروسلیازیس و جنسیت دام های مطالعه شده نیز معنی دارنبود. اما در مورد متغیرسن این ارتباط معنی دار در گوسفندان و بزها برخلاف گاوها مشاهده گردید . درگوسفند و بزهای مورد مطالعه با شدت های مختلف آلودگی به فاسیو ، لا در44%مبتلایان هیچ تخم کرمی جدا نگردید و از 56%مابقی ( 14 راس ) با حداکثر آلودگی چهار کرم ، یک تا سه تخم در هر گرم مدفوع جدا گردید . بررسی آماری ارتباطمعنی داری را بین شدت آلودگی به فاسیولا و میزان تخم دفع شده در مدفوع، درگوسفندان و بزها نشان داد اما در گاوهای مورد بررسی اینگونه نبود . همچنین درآلودگی به دیکروسل یازیس نیز ارتباط مشخصی بین شدت آلودگی و میزان تخم دفعشده در گوسفندان و بزها مشاهده نگردید، درصورتی که این ارتباط در گاوها، معنیدار بود . بنابراین با توجه به اینکه درحال حاضر عملی ترین روش تشخیص آلودگیبه ترماتودهای کبدی در دا م های مبتلا، آزمایش مدفوع می باشد، بررسی حاضر نشانداد که روش فوق احتمالا نمی تواند بطور قابل اعتمادی جهت تشخیص قطعیآلودگی به ترماتودها استفاده گردد