تببین و پیشبینی زلزله: ضرورت بهکارگیری همزمان رویکردهای قانوننهاد و جزءنگر
الموضوعات :میرحمید هاشمی لشنلو 1 , آرش موسوی 2
1 - دانشآموخته دکتری فلسفه علم، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: زلزلهشناسی, ویلهلم وندلبند, رویکرد قانوننهاد, رویکرد جزءنگر,
ملخص المقالة :
تبیین و پیش بینی زلزله همواره یکی از مسائل بشر در طول تاریخ بوده است. علی رغم پیشرفت های صورت گرفته در علم زلزله شناسی، کماکان این علم در پیش بینیِ زلزله به شکل کارآمد، یعنی در بازههای زمانی و مکانی کوچک، به موفقیت نرسیده است. نظریه ی تکتونیک صفحه ای به عنوان نظریهای موفق در تبیین زلزله به شکل عام با هر دو رویکرد تبیینی در فلسفه ی علم، یعنی استدلالی و علّی، سازگاری دارد. با این وجود برای پیش بینی زلزله به شکل کارآمد و محلی، بهنظر می رسد نیازمند رویکرد دیگری در این علم هستیم. تمایز میان علوم قانون نهاد وجزءنگر توسط ویلهلم وِندِلبِند به وجود آمده است. این تمایز الهام بخش علوم تجربی مانند پزشکی و روان شناسی بوده است. در این مقاله نشان می دهیم که در زلزله شناسی همانند پزشکی و روان شناسی برای رسیدن به پیش بینی کارآمد، میتوان از این دو رویکرد هم زمان استفاده کرد و پیشنهاد می کنیم، بنا به مصالح اخلاقی و اینکه زلزله شناسی علمی است که با جان میلیون ها نفر انسان سروکار دارد، ضروری است متخصصان این رشته علاوه بر رویکرد قانون نهاد از رویکرد جزءنگر نیز استفاده کنند تا از این طریق بتوانند به پیش بینی مطلوبِ زلزله، یعنی در بازه های زمانی و مکانی کوچک، برسند.
_||_