آموزه های بنیادین عقلانی گرایی انتقادی
الموضوعات :مریم عسگرپورعلی 1 , مجید اکبری 2
1 - ندارد
2 - ندارد
الکلمات المفتاحية: عقلانی گرایی انتقادی, ابطال, حقیقت, صدق, معرفت, توجیه,
ملخص المقالة :
نمی پذیرد، بلکه اصلاً نیازی به توجیه ندارد. پیروان عقلانی گرایی انتقادی، در رهگذر کسب معرفت،به رویکردی عقلانی تکیه م یکنند و عقلانیت را در گرو تشخیص این نکته م یدانند که معرفت آدمیخطاپذیر و محدود است و هرآینه می تواند بازبینی شود تا خطاهای نهانش، آشکار گردد. بنابراین آنانروش عقلانی را بازبینی نقادانه ی تمامی ایده ها، باورها و سنت ها می دانند و آماده اند تا همه چیز ازجمله دیدگاه های خود را نقد کنند. یادگیری از دیگران و اخذ این روش که ممکن است یکی بر خطاباشد و دیگری بر صواب، و پذیرش این امر که با تلاش م یتوانیم به حقیقت 4 نزدیک تر شویم، ازآموزه های اصلی مکتب عقلانی گرایی انتقادی است. برخلاف عقل گرایان سنتی که عقلانیت را درپذیرش نظریه های اثبات شده می دانند، نزد عقلانی گرایان انتقادی عقلانیت در نقد نظری ههای علمیاست. نگاه آنان به علم و نظریه های علمی، نسبت به پیروان مکاتب دیگر بسیار متفاوت است؛نظریه های علمی از منظر عقلان یگرایان نقاد، حد سهایی هستند که در رویارویی با مسائل و برایتبیین پدیدار ها مطرح م یشوند. این حد سهای توجیه ناپذیر، در بهترین وضعیت، تنها می توانند ازشرِ ابطال در امان بمانند. رسالت عقلانی گرای انتقادی جایگزینی روش های نقادانه با رو شهایتوجیه گراست؛ با این ایده که ایستادگی نظریه در برابر نقادی، تنها بیانگر تبرئه ی موقت نظریه استو از اثبات قطعی یا حتی محتمل بودن آن، حکایتی نمی کند.