برآورد تابع تقاضای سینما در ایران
الموضوعات : مدیریت فرهنگیدکتر میثم موسایی 1 , عبدالرحیم رحیمی 2
1 - ندارد
2 - مسئول مکاتبات
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
مقدمه و هدف پژوهش: صنعت سینما به عنوان پدیدهای جذاب و تاثیرگذار در مقایسه با سایر محصولات فرهنگی محور توجه اهل فرهنگ و هنر، سیاست و اقتصاد در کشور قرار گرفته است. با توجه به اهمیت صنعت سینما در اقتصاد فرهنگ ایران که تقاضای آن طی سه دهه گذشته بطور چشمگیری کاهش یافته است، هدف از این پژوهش، تخمین تابع تقاضای سینما در ایران میباشد. روش پژوهش: در این پژوهش، از روش تحقیق موردی و زمینهای استفاده شده است. همچنین طبق مبانی نظری تئوری تقاضای کلاسیک و الگوهای اقتصاد سنجی از میان روشهای تخمین، روش حداقل مربعات معمولی (OLS) را بکار گرفتهایم و در نهایت براساس آمار سری زمانی دوره (86-1364) به منظور استخراج مدل نهایی تابع تقاضای سینما در کشور از بسته نرم افزار رایانهای Eviews استفاده بعمل آمده است. یافتهها: در این پژوهش، معادلات مختلفی برآورد و مورد آزمون قرار گرفتند و در نهایت مناسبترین مدل تابع تقاضای سینما در کشور از میان برازشهای صورت گرفته بصورت یک معادله دو طرف خطی تخمین زده شد. در این معادله تقریبا تمامی ضرایب متغییرهای برآورد شده کاملا مطابق با مبانی تئوریک تابع تقاضای سینما بوده و علائم ضرایب نیز منطقی و در جهت انتظار می باشند. یافته های پژوهش حاکی از این است که میزان تقاضای سینما در کشور تابعی ازقیمت متوسط بلیط سینما، درآمد سرانه و ملی (بعنوان شاخص درآمد متقاضیان) و جمعیت کشور میباشد. بطوریکه مقدار تقاضای سینما به ترتیب با قیمت متوسط بلیط سینما و جمعیت ارتباط معکوس ولی با درآمد ارتباط مستقیم دارد. نتیجهگیری: نتایج حاصله در مورد ضریب قیمت بلیط سینماهای کشور حاکی از کششپذیری کم مقدارتقاضا نسبت به قیمت میباشد. در حالی که تغییرات تقاضای سینما در مقابل درآمد نشان از کشش پذیری بسیار بالا (با کشش بودن) آن در کوتاه مدت دارد. بنابر این از لحاظ تقسیمبندی کالاهای اقتصاد، کالای فرهنگی مانند سینما بعنوان یک کالای لوکس محسوب میگردد.